زندگی و فضایل امام حسن عسکری علیه‌ السلام

پرسش :

لطفاً زندگی و فضایل امام حسن عسکری علیه‌ السلام و مقام آن حضرت را توصیف بفرمایید.


پاسخ :
پاسخ از حجت‌ الاسلام و المسلمین مجتبی کلباسی، مدیر مرکز تخصصی مهدویت:

درباره‌ی سیره‌ی امام عسکری علیه‌السلام در دوره‌ی حیاتشان چند نکته قابل توجه است. اوّل اینکه دوران امامت حضرت شش سال بیشتر نبود؛ یعنی از بیست‌ودو سالگی تا بیست‌وهشت سالگی امامت شیعیان را بر عهده داشتند. خب، این کوتاهی دوران امامت این نتیجه را می‌دهد که ما آثار، کلمات و وقایعی که از حضرت در دست داریم به نسبت ائمه‌ی دیگر بسیار کم است خصوصاً اینکه دوران امامت حضرت با شش خلیفه‌ی عباسی تلاقی دارد. این قضیه از نظر سیاسی و اجتماعی وضعیت ویژه‌ای به‌وجود می‌آورد. این اوضاع ویژه، نشانه‌ی بی‌ثباتی و بی‌قراری و در نتیجه عدم امکان فعالیت‌های دامنه‌دار است. خلفای عباسی از زمان سفاح با بنی‌الحسن بیعت داشتند که آن بیعت را هم برهم زدند و خودشان خلافت و زعامت امور مسلمین را به‌دست گرفتند. آنان از همان زمان، امامان شیعه را از نظر فکری و مشروعیت رقیب خود می‌دانستند.

امامان از زمان امام هشتم، به‌نحوی در چهارچوب سیاسی حکومت قرار گرفته بودند؛ چون امام هشتم سِمَت ولایتعهدی داشتند، آن‌ها هم نگاه ویژه‌ای به ایشان داشتند. آن‌ها به امامان بعد از امام هشتم هم نگاه ویژه‌ای پیدا کردند. این سیاست عباسیان بود که باید همواره در کنترل و مراقبت از امامان مُصر باشند؛ حتی قبل از امام هشتم، برای اینکه امام کاظم علیه‌السلام تحت نظر و مدیریت خودشان باشد، ایشان را به بغداد آوردند. امام هشتم را هم که مأمون به مرو آورد و به شهادت رساند. بقیه‌ی ائمه هم به شکل‌های مختلفی تحت نظر بودند. به همین خاطر سیره و روش ائمه‌ به‌خصوص امام عسکری علیه‌السلام با وجود اینکه تحت نظر بودند و گاهی هم به زندان می‌افتادند، خاص است. مثلاً، در کوفه نهضتی به‌راه افتاد و بلافاصله امام عسکری علیه‌السلام را به زندان منتقل کردند؛ یعنی حضرت در خود سامرا علاوه‌ براینکه در حصر محیطی بودند، به زندان هم منتقل می‌شدند.

حالا امام در این شرایط چگونه باید امامت کند؟ چگونه پیام خود را به مردم برساند؟ یکی از شیوه‌های حضرت فردسازی بود؛ یعنی مأموران حکومتی و محافظان حضرت گاهی در زندان و در محیط‌های دیگر غالباً تحت تأثیر اخلاق و رویه‌ی حضرت قرار می‌گرفتند، به‌طوری‌که آن‌ها از ارادتمندان حضرت می‌شدند. مثلاً، انفاق امام به‌گونه‌ای بود که نیاز فرد را برطرف می‌کرد و زندگی‌اش را زیرورو می‌کرد؛ یعنی اگر نیازمند بود، نیاز او به‌طور کلی برطرف می‌شد.

جایگاه امام عسکری علیه‌السلام در همان شرایط بسیار سخت بود. در زمان امام هادی علیه‌السلام شیعیان فکر می‌کردند که محمد‌بن‌علی (امامزاده سیدمحمد) امام است، ولی ایشان قبل از شهادت امام هادی علیه‌السلام از دنیا رفت و امام عسکری علیه‌السلام به‌عنوان جانشین حضرت در مدت کوتاهی معرفی شدند. واقعاً‌ شرایط اجتماعی بسیار سختی برای حضرت بود. ایشان را به سامرا بردند تا دائماً تحت نظر باشد و اجازه‌ی فعالیت اجتماعی و جمع‌کردن شیعیان دور خودش را نداشته باشد. ایشان نمی‌توانستند مثل بسیاری از ائمه به معارف و مسائل اجتماعی و سیاسی ورود پیدا کنند. امام عسکری علیه‌السلام و پدرشان مصلحت دیدند که این‌گونه شیعه و تفکر اهل بیت را حفظ کنند.

علوی از ارادتمندان و شیعیان حضرت در سامرا می‌گوید یک روز که فهمیدیم امام عسکری علیه‌السلام می‌خواهند از خانه بیرون بیایند، به همراه چند نفر از شیعیان بر سر راه حضرت ایستادیم تا ایشان را زیارت کنیم. همین‌طور که منتظر بودیم، قاصدی نامه‌ای برای ما آورد. در آن نامه نوشته شده بود که امروز هیچ‌کس بر من سلام نکند و با دست اشاره نکند. شما امروز در امان نیستید و خطر شما را تهدید می‌کند. ببینید شرایط برای امام عسکری علیه‌السلام چگونه بوده است. وقتی علی‌بن‌عاصمِ نابینا نزد حضرت می‌آید و اعلام ولایت و برائت از دشمنان می‌کند و می‌گوید به‌خاطر محدودیت‌ها و فشارها نمی‌توانیم عقایدمان را ابراز کنیم، حضرت به نقل از پیامبر می‌فرمایند کسی که نتواند ما را یاری کند و در خلوت از دشمنان ما بیزاری جوید و کسی که مخفیانه دشمنان ما را نفرین کند، صوت و صدایش به همه‌ی ملائکه می‌رسد و ملائکه برای او دعا می‌کنند.

در این شرایط، حضرت در رفع و رد شبهات و همچنین حفظ جان شیعه بسیار تلاش می‌کردند؛ حتی همان زمان هم حضرت با این مسئله روبه‌رو بودند که عده‌ای از شیعیان، تشیع و پیروی از معصومین را صرفاً در مبارزات سخت و با سلاح و شمشیر می‌دانستند، درحالی که تقریباً هیچ‌کدام از آن‌ها نتوانستند در تاریخ و در آن زمان توفیقی به‌دست بیاورند و جز افزودن مصیبت و ناراحتی و گرفتاری برای شیعیان چیزی نداشت؛ حتی خود امام عسکری علیه‌السلام را به‌خاطر نهضتی که در کوفه پدیدار شده بود، زندانی کردند. لذا، حفظ تفکر و جان شیعه از جمله مسائلی بود که امام با مدیریت سازمان وکالت در بلاد مختلف شیعیان، این اقدامات را راهبری می‌کردند.

منبع: www.khamenei.ir
نسخه چاپی