پرسش :

نحوه‏ي مردن افراد چه رابطه‏اي با اعمال آن‏ها دارد؟


پاسخ :
قبض روح انسان، آخرين مرحله از سکرات موت و اولين وهله از قدم گذاشتن به عالم برزخ است. کيفيت قبض روح و حالت جان سپردن افراد متناسب با چگونگي اعتقادات، روحيات، اعمال و بالاخره مجموعه‏ي شخصيت آنان است. گروهي از اهل ايمان که در تمام طول حيات خود سر تسليم در مقابل معبود فرو آورده، تا حد امکان خود را از رذايل اخلاقي پاک کرده و در رديف اوليا و مقربين درگاه الهي قرار گرفته‏اند، قبض روح آنان در آسان‏ترين و بهترين حالات صورت مي‏گيرد.
علامه طباطبايي »ره« در ذيل آيه‏ي »يا أيتها النفس المطمئنة - ارجعي إلي ربک راضية مرضيه.« (فجر 28/89: اي نفس مطمئنه در حالي که تو خشنودي و خدا از تو خشنود، به سوي پروردگارت باز گرد) روايتي نقل کرده‏اند که در آن از امام صادق )ع( سؤال مي‏شود: »آيا مؤمن از مرگ و قبض روح خود کراهت دارد؟«
امام )ع( مي‏فرمايند: »نه، به خدا سوگند وقتي فرشته‏ي مرگ به نزدش مي‏آيد تا روحش را قبض کند، مؤمن به جزع در مي‏آيد. ملک الموت به اومي‏گويد: من نسبت به تو مهربان‏تر از پدري مهربان هستم، چشمانت را باز کن و ببين. پس مؤمن چشم خود را باز مي‏کند و رسول خدا )ص( و ائمه اطهار )ع( را مي‏بيند. سپس از جانب خداوند ندايي مي‏رسد: اي روح! آرام به سوي پروردگارت برگرد... پس داخل در بندگان من و بهشت من شو.« (ترجمه‏ي تفسير الميزان، ج 20، ص 672) و در احاديث متعددي، اين قبض روح مؤمن و نحوه‏ي انتقال او از اين دنيا به دنياي ديگر، به بوييدن گل، (امالي طوسي، ج 2، ص 29 )چاپ نجف، 1384 ق(؛ بحارالأنوار، ج 6، ص 152) استحمام و رها شدن از پليدي‏ها، (معاني الأخبار، شيخ صدوق، ص 290 )حديث 9() انتقال از زندان به قصر، (همان، 288 - 289 )حديث 3() بيرون آوردن لباس چرکين و رها شدن از غل و زنجير، (همان، ص 289 )حديث 41(. نمونه‏هايي از اين احاديث را علامه طباطبايي در کتاب انسان از آغاز تا انجام، ص 63 - 65 آورده است) تشبيه شده است.
اما قبض روح گناهکاران، ظالمان و کافران، بسيار سخت و هولناک است، چون آن‏ها قدم به عالمي مي‏گذارند که عمري آن را انکار مي‏کردند و به جاي آماده شدن براي آن، در معاصي و شهوات غوطه‏ور بوده‏اند. و قرآن کريم حال آنان را چنين توصيف مي‏کند:
»ولو تري إذ الظالمون في غمرات الموت و الملائکة باسطوا أيديهم أخرجوا أنفسکم اليوم تجزون عذاب الهون بما کنتم تقولون علي الله غير الحق و بما کنتم تستکبرون.« (انعام 93/6: و کاش ستمگران را در گرداب‏هاي مرگ مي‏ديدي که فرشتگان [به سوي آنان] دست‏هايشان را گشوده‏اند [و نهيب مي‏زنند]: جان‏هايتان را بيرون دهيد که امروز به سزاي آنچه به ناحق بر خدا دروغ مي‏بستيد و در برابر آيات او تکبر مي‏کرديد، و عذاب خوارکننده‏اي کيفر مي‏شويد) و نيز مي‏فرمايد:
»ولو تري إذ يتوفي الذين کفروا الملائکة يضربون وجوههم و أدبارهم و ذوقوا عذاب الحريق«. (انفال 50/8: و اگر ببيني آن گاه که فرشتگان جان کافران را مي‏ستانند، بر چهره و پشت آنان مي‏زنند [و گويند]: عذاب سوزان را بچشيد)
و در حديث ديگري نحوه‏ي قبض روح چنين افرادي، سخت‏تر از بريده شدن با اره، تکه تکه شدن با قيچي، خرد شدن با قطعه سنگ‏ها و چرخش محور آسياب بر کاسه چشم‏ها (عيون أخبار الرضا )ع(، ص 178: »إنه أشد من نشر بالمناشير، و قرض بالمقاريض و رضخ بالأحجار و تدوير قطب الأرحية علي الأحداق.« به نقل از معادشناسي، آيت‏الله حسيني تهراني، ص 41 - 42) دانسته شده است. پس نتيجه مي‏گيريم که نحوه‏ي مردن انسان‏ها به طور کامل مرتبط با اعمال آن‏هاست.
نسخه چاپی