پرسش :
با توجه به تجرد روح، چرا گفته ميشود که بعد از مرگ، ارواح مؤمنان در يک جا و ارواح کفار در جايي ديگر هستند؟
پاسخ :
عوالم مادون اسما و صفات الهي، سه تا هستند: عالم ماده، عالم برزخ )مثال(، و عالم قيامت )نفس يا عقل( و نيز بيان کرديم عالم برزخ حد واسط بين عالم ماده و عالم تجرد است.
با توجه به اين مطلب، دو نکته را بايد مد نظر قرار داد: نکتهي اول اين که وعالم برزخ، عالم تجرد محض نيست که هيچ گونه زمان و مکاني در آن جا متصور نباشد و چون حد واسط عالم تجرد و عالم ماده است، از برخي از خصوصيات هر دو مرتبه برخوردار است؛ يعني در عين اين که ماده از آن جا غايب است، اما شکل، صورت، بعد و اموري ديگر و لذا مکان به يک معنا در آن جا وجود دارد.
اين حد واسط بودن برزخ نسبت به عوالم ماده )دنيا( و تجرد )قيامت(، موجب ميشود که در آن جا ارتباط انسان با اين دنيا کاملا قطع نشود که از مهمترين شواهد اين مطلب، بهرهبردن مردگان از ثمرات و بقاياي اعمال خير خود و ديگران ميباشد. به همين ترتيب، اين که اشاره شده است ارواح مؤمنان در جايي حضور پيدا ميکنند، بر همين علقه و رابطه و بر نوعي شرافت براي آن مکان، دلالت دارد.
در همين باب، علامه طباطبايي »ره« ميفرمايد: »در برخي روايات، زمين به عنوان محلي براي بهشت و جهنم برزخي و نيز محلي براي ديدار اموات با خانوادهشان و... تعيين شده است. اين مطلب، حمل بر اين ميشود که علقهي مادي ارواح کاملا قطع نميشود و حقيقت امر نيز چنين است.
در برخي از اخبار آمده است که بهشت برزخ در وادي السلام، دوزخ آن در وادي برهوت و صخرهي بيت المقدس، محل اجتماع ارواح است. (در فروع کافي، ج 3، ص 243 - 246، پنج حديث در اين باب آمده است، به نقل از پاورقيهاي صادق لاريجاني بر »انسان از آغاز تا انجام«، ص 288)
در روايات ديگري آمده است که ائمهي اطهار )ع( ارواح مردگان را در مکانهاي گوناگوني مشاهده کردهاند. (در بصائر الدرجات، باب مفصلي مشتمل بر 19 حديث در اين زمينه وجود دارد. در ص - 472 - 281؛ به نقل از منبع پيشين) چنين مطلبي در مورد کرامات اولياي صالح بيش از حد حصر، نقل شده است. همهي اين مطالب، امور ممکنهاي هستند که کاشف از نوعي علقهي ارواح به خاطر شرافت مکان،زمان و يا حال است.« (»انسان از آغاز تا انجام«، ص 88)
عوالم مادون اسما و صفات الهي، سه تا هستند: عالم ماده، عالم برزخ )مثال(، و عالم قيامت )نفس يا عقل( و نيز بيان کرديم عالم برزخ حد واسط بين عالم ماده و عالم تجرد است.
با توجه به اين مطلب، دو نکته را بايد مد نظر قرار داد: نکتهي اول اين که وعالم برزخ، عالم تجرد محض نيست که هيچ گونه زمان و مکاني در آن جا متصور نباشد و چون حد واسط عالم تجرد و عالم ماده است، از برخي از خصوصيات هر دو مرتبه برخوردار است؛ يعني در عين اين که ماده از آن جا غايب است، اما شکل، صورت، بعد و اموري ديگر و لذا مکان به يک معنا در آن جا وجود دارد.
اين حد واسط بودن برزخ نسبت به عوالم ماده )دنيا( و تجرد )قيامت(، موجب ميشود که در آن جا ارتباط انسان با اين دنيا کاملا قطع نشود که از مهمترين شواهد اين مطلب، بهرهبردن مردگان از ثمرات و بقاياي اعمال خير خود و ديگران ميباشد. به همين ترتيب، اين که اشاره شده است ارواح مؤمنان در جايي حضور پيدا ميکنند، بر همين علقه و رابطه و بر نوعي شرافت براي آن مکان، دلالت دارد.
در همين باب، علامه طباطبايي »ره« ميفرمايد: »در برخي روايات، زمين به عنوان محلي براي بهشت و جهنم برزخي و نيز محلي براي ديدار اموات با خانوادهشان و... تعيين شده است. اين مطلب، حمل بر اين ميشود که علقهي مادي ارواح کاملا قطع نميشود و حقيقت امر نيز چنين است.
در برخي از اخبار آمده است که بهشت برزخ در وادي السلام، دوزخ آن در وادي برهوت و صخرهي بيت المقدس، محل اجتماع ارواح است. (در فروع کافي، ج 3، ص 243 - 246، پنج حديث در اين باب آمده است، به نقل از پاورقيهاي صادق لاريجاني بر »انسان از آغاز تا انجام«، ص 288)
در روايات ديگري آمده است که ائمهي اطهار )ع( ارواح مردگان را در مکانهاي گوناگوني مشاهده کردهاند. (در بصائر الدرجات، باب مفصلي مشتمل بر 19 حديث در اين زمينه وجود دارد. در ص - 472 - 281؛ به نقل از منبع پيشين) چنين مطلبي در مورد کرامات اولياي صالح بيش از حد حصر، نقل شده است. همهي اين مطالب، امور ممکنهاي هستند که کاشف از نوعي علقهي ارواح به خاطر شرافت مکان،زمان و يا حال است.« (»انسان از آغاز تا انجام«، ص 88)