پرسش :
آيا نشانهاى وجود دارد كه بتوان فهميد شريك آينده زندگى انسان، به والدين خود به ويژه مادر بستگى دارد يا نه؟
پاسخ :
وابستگى عاطفى دختر و پسر )به ويژه دختر( به والدين و به خصوص به مادر طبيعى است و نمىتوان آن را نقطه منفى برشمرد. مشورت و نظرخواهى از آنان و ارتباط در حد متعارف نيز وابستگى شديد و منفى به شمار نمىرود.
وابستگى در صورتى اشكال دارد كه استقلال فكرى شخص را به خطر بيندازد و باعث دخالتهاى بيجا و غيرعادى والدين در زندگى زناشويى او شود.
شريك آينده زندگى شما در صورتى به والدين خود به ويژه مادر وابستگى شديد دارد كه رفتارهاى ذيل را از خود بروز دهد:
1. در پاسخ سؤال شما كه در جلسه اول گفتوگو ذيل سؤال پنجم مشترك )استقلال فكرى(از او پرسيديد: تا چه حد به نظر ديگران به ويژه پدر و مادر و دوستان در امور زندگى مشترك اهميت مىدهيد، گفت: در هر كارى با آنها مشورت مىكنم و بدون نظر آنها هيچ كارى نمىكنم؛
2. در گفتوگوى جمعى خواستگارى، هر وقت سؤالى از او مىشد، اول به مادر نگاه مىكرد و در صورت تاييد او پاسخ مىداد؛
3. در مواردى پدر يا مادرش اجازه پاسخگويى به او نمىدادند و به جاى فرزندشان پاسخ مىدادند؛
4. در سخنان و گفتوگوهاى خود، تكيهكلامهايى چون مامانم اينا مىگن، مامانم اينا نظر ديگهاى دارن، با مامانم اينا حرف بزنم و... زياد دارد.
اگر اين نشانهها در او وجود دارد، تك فرزند يا فرزند آخر خانواده بودن هم مىتواند مزيد بر علت باشد؛ البته تك فرزندى يا فرزند آخر بودن، لزوما به معناى وابستگى نيست.
وابستگى عاطفى دختر و پسر )به ويژه دختر( به والدين و به خصوص به مادر طبيعى است و نمىتوان آن را نقطه منفى برشمرد. مشورت و نظرخواهى از آنان و ارتباط در حد متعارف نيز وابستگى شديد و منفى به شمار نمىرود.
وابستگى در صورتى اشكال دارد كه استقلال فكرى شخص را به خطر بيندازد و باعث دخالتهاى بيجا و غيرعادى والدين در زندگى زناشويى او شود.
شريك آينده زندگى شما در صورتى به والدين خود به ويژه مادر وابستگى شديد دارد كه رفتارهاى ذيل را از خود بروز دهد:
1. در پاسخ سؤال شما كه در جلسه اول گفتوگو ذيل سؤال پنجم مشترك )استقلال فكرى(از او پرسيديد: تا چه حد به نظر ديگران به ويژه پدر و مادر و دوستان در امور زندگى مشترك اهميت مىدهيد، گفت: در هر كارى با آنها مشورت مىكنم و بدون نظر آنها هيچ كارى نمىكنم؛
2. در گفتوگوى جمعى خواستگارى، هر وقت سؤالى از او مىشد، اول به مادر نگاه مىكرد و در صورت تاييد او پاسخ مىداد؛
3. در مواردى پدر يا مادرش اجازه پاسخگويى به او نمىدادند و به جاى فرزندشان پاسخ مىدادند؛
4. در سخنان و گفتوگوهاى خود، تكيهكلامهايى چون مامانم اينا مىگن، مامانم اينا نظر ديگهاى دارن، با مامانم اينا حرف بزنم و... زياد دارد.
اگر اين نشانهها در او وجود دارد، تك فرزند يا فرزند آخر خانواده بودن هم مىتواند مزيد بر علت باشد؛ البته تك فرزندى يا فرزند آخر بودن، لزوما به معناى وابستگى نيست.