پرسش :

موضوع اصلى رفراندوم (انقلاب سفيد) چه بود و علماى اسلام در برابر آن چه واكنشى نشان دادند؟


پاسخ :
قرن بيستم، قرن بيدارى و آزادى خواهى ملت هاى جهان بود و استعمارگران به اين نتيجه رسيدند كه ديگر غارت ثروت و هويت فرهنگى ملت هاى عقب مانده با سرنيزه و نيروى نظامى امكان پذير نيست. از اين رو، براى حفظ منافع و نفوذ خود بايد راه ديگرى برگزينند. آنان بر آن شدند تا براى رسيدن به اهداف شوم خود، با سر دادن شعار اصلاحات، ترقى، آزادى، تمدن، عدالت و ...، مردم، آزادى خواهان، كارگران و دهقانان را فريب دهند و با اميدوار ساختن آنان به فردايى روشن، راه را بر عصيان و شورش آنان ببندند.
جان اف كِنِدى; رييس جمهور وقت آمريكا درباره ى ماهيت شوم اين طرح چنين گفته است:
آمريكا به ديگر رژيم هاى دست نشانده و وابسته به خود فشار آورد كه به منظور پيش گيرى از جنبش هاى ملى و ضد امريكايى، اقدام مزبور را به مرحله ى اجرا بگذارند... .[1]
در اين ميان، شاه ايران نيز بر اثر فشارهاى امريكا، ژست انقلابى به خود گرفت و در سفر خود به آمريكا، براى اجراى «انقلاب سفيد» در ايران، تعهد سپرد. مانع بزرگ براى اجراى اين طرح، افراد و گروه هايى بودند كه ماهيت اين طرح را مى دانستند و ممكن بود با فعاليت هاى افشاگرانه ى خود، ماهيت شوم و خطرناك اين طرح را آشكار كنند.
شاه از احزاب و سازمان هاى ملى آن روز، هيچ گونه خطرى احساس نمى كرد و تنها خطرى كه فكر شاه را به خود مشغول ساخته بود، نقش علما و جامعه ى روحانيت بود. وى مى دانست كه روحانيت در برابر اين خيانت ساكت نخواهد نشست. از اين رو براى مردمى جلوه دادن «انقلاب سفيد»، آن را در شش ماده به رفراندوم گذاشت. «انقلاب سفيد» با وجود ظاهر بسيار فريبنده ى آن مانند: اصلاحات ارضى، حذف ساختار ارباب ـ رعيتى، آموزش مردم بى سواد و اصلاح قانون انتخابات، طرحى استعمارى براى به يغما بردن سرمايه هاى ايران بود كه به گفته ى طراحان آن، بايد دست كم براى صد سال ديگر، ملت ايران را به خواب غفلت مى برد.[2]
اهداف: با نگاهى كوتاه به لوايح پيشنهادى شاه، اين حقيقت روشن مى شود كه امريكا با اجراى اين نقشه، اهداف زير را دنبال مى كرد:
1. با «اصلاحات ارضى»، نيروى ملى قشر دهقان و كارگر را كه بزرگ ترين خطر براى منافع آمريكا به شمار مى رفت، فلج مى كرد.
2. با طرح «اصلاحات قانون انتخابات»، راه نفوذ و دخالت مستقيم ستون پنجم و عوامل بيگانه كه به نام «اقليت هاى مذهبى» و «انجمن بانوان» در ايران فعاليت كردند، باز مى شد.
3. در قالب طرح «سپاه دانش»، برخى جاسوس هاى ورزيده و كارآزموده ى «ساواك» به روستاها گسيل مى شدند تا از نفوذ نيروهاى انقلابى در ميان روستانشينان جلوگيرى كنند.
4. با شعارهاى فريبنده ى «اصلاحات، انقلاب و...»، اميدوارى كاذبى در جامعه پديد مى آورد و با راه انداختن رفراندوم دروغين، به ملت ايران وانمود مى كرد كه شاه به افكار عمومى، احترام مى گذارد.[3]
- واكنش علماى اسلام به رفراندوم
با آشكار شدن برخى زاويه هاى اصلى اين رفراندوم، علماى اسلام به رهبرى حضرت امام خمينى(رحمهم الله)درصدد برآمدند مفهوم و معناى لوايح شش گانه ى مورد نظر شاه را بدانند. به همين دليل، آقاى كمالوند ـ يكى از علماى خرم آباد ـ به ديدار شاه رفت و مخالفت علما را با رفراندوم به او گوشزد كرد. شاه، پيشنهاد علما را نپذيرفت و بر اجراى آن پافشارى كرد.[4] پس از به نتيجه نرسيدن اين گفتوگو، امام خمينى براى تحريم رفراندوم، اعلاميه اى صادر كرد كه رژيم را با مشكلات بسيارى روبه رو ساخت.
هنوز ساعتى از پخش اعلاميه ى حضرت امام نگذشته بود كه موج شعار «رفراندوم قلابى مخالف اسلام است»، آسمان تهران را پر كرد. دامنه ى اعتراض ها به شهرهاى ديگر از جمله قم رسيد و بازار تهران و قم به تعطيلى كشيده شد. مأموران شاه براى كنترل اوضاع، با مردم درگير شدند و بسيارى از روحانيانى را كه در اعتراض به رفراندوم در خانه ى آقاى غروى در تهران گرد آمده بودند، بازداشت و روانه ى زندان كردند. شاه نيز به قم سفر كرد تا موضوع را با مراجع تقليد در ميان بگذارد. با تحريم خروج مردم از خانه ها به دستور امام، اين نقشه ى شاه نيز خنثى شد و شاه با خشم و بى هيچ دست آوردى به تهران بازگشت.
اعتراض اصلى علما و حضرت امام خمينى به اين رفراندوم، درون مايه ى ضد اسلامى لايحه هاى ياد شده، غير قانونى بودن اصل رفراندوم و نامشروع بودن صلاحيت اجرا كنندگان آن بود. در اعلاميه ى حضرت امام چنين آمده است:
در قوانين ايران، رفراندوم پيش بينى نشده... معلوم نيست چه مقامى صلاحيت اجراى آن را دارد... مقامات روحانى براى قرآن و مذهب احساس خطر مى كنند و اين رفراندوم اجبارى مقدمه اى براى از بين بردن مواد مربوط به مذهب است... .[5]
سرانجام رفراندوم با وجود اعتراض ها، اعتصاب ها و تحريم مردم به صورت فرمايشى، برگزار شد و رژيم شاه در كمال شگفتى و ناباورى، اعلام كرد كه اين طرح با نزديك به 6 ميليون رأى به تصويب ملت ايران رسيده است.[6]
- پى آمدهاى تصويب «انقلاب سفيد»
با تصويب اين طرح، روزنامه هاى كشور در تبليغاتى گسترده، اين پيروزى را به شاه و ملت تبريك گفتند و حاميان خارجى رژيم نيز با فرستادن تبريك هاى پياپى، از اين پيروزى، ابراز خرسندى كردند.[7] در مقابل، روحانيان به پيشنهاد امام خمينى به عنوان اعتراض به اين طرح، تصميم گرفتند در ماه رمضان از رفتن به مساجد خوددارى كنند[8] كه خود، سرآغازى براى پيدايش تحولات بعدى در راه پيش برد اهداف مقدس انقلاب به شمار مى آمد.
پی نوشتها:
[1]- همان، ص 219.
[2]. بررسى نهضت امام خمينى، حميد روحانى، صص 115 ـ 295.
[3]. همان، ص 219.
[4]. انقلاب اسلامى و چرايى و چگونگى رخداد آن، جمعى از نويسندگان، چاپ معارف، ص 78.
[5]. تاريخ سياسى معاصر، جلال الدين مدنى، جامعه مدرسين، ج 2، ص 13.
[6]. روزنامه هاى خبرى عصر، 7 بهمن 1341.
[7]. بررسى نهضت امام خمينى، ج 1، صص 225 و 227.
[8]. اين طرح پس از چند روز عملى نشد و گروهى از روحانيان براى تبليغ به مساجد رفتند.
نسخه چاپی