پرسش :

آیا این روایت که از ائمه نقل شده و مشهور و معروف است که: "خادمان و قائمان به امور ما شرورترین خلق خدا هستند"، صحیح است؟ معنای آن چیست؟


پاسخ :
این مطلب بخشی از دو روایتی است که در دو منبع از منابع حدیثی ما آمده است:
1. در روایتی که در کمال الدین صدوق از محمد بن صالح همدانی نقل شده است که می گوید به امام زمان (عج) نامه نوشتم و گفتم خانواده ام مرا اذیت و ملامت می کنند با حدیثی که از آبای شما (ع) روایت شده که فرموده اند: "قائمان به امور ما و خادمان ما بد ترین خلق خدا هستند ...".[1]
2. در کتاب "الغیبة" در ابتدای فصلی که به معرفی نمایندگان و سفیران مورد مدح و اصحاب مورد مذمت می پردازد می گوید: و در اخباری روایت شده که ایشان فرموده اند : خادمان به امور ما و قائمان ما بد ترین خلق خدا هستند ...".[2]
گرچه این روایت در کتب روایی موجود است، اما دلیلی بر مشهور و معروف بودن نداریم، علاوه بر این که سند هم ندارد.
اما معنای روایت:
از جواب امام زمان (عج) در روایت محمد بن صالح همدانی (بعد از شکایت محمد بن صالح نسبت به ایرادی که اطرافیانش به دلیل روایت مذکور از او می گیرند)، که فرمود: "وای بر شما آیا این گفتۀ خدا را نخوانده اید که می فرماید: و بین آنها و بین قریه هایی که به آنها برکت دادیم، قریه های دیگری که ظاهر بودند قرار دادیم".[3] و به خدا قسم ما آن قریه هایی هستیم که خدا به آنها برکت داده است و شما آن قریه های ظاهر و آشکار هستید.[4] یعنی در حقیقت وکلای امام واسطه بین امام و مردم عادی هستند و طبعا از جهت ایمان و تقوا باید در درجه بالاتری قرار داشته باشند.
همچنین از روایت امام صادق (ع) که زراره، ابو بصیر، محمد بن مسلم و برید بن معاویه را حافظان دین و امین پدرش بر حلال و حرام می داند و از آنها به عنوان سابقون نسبت به خود در دنیا و آخرت معرفی می کند.[5] رضایت و اعتماد بالای ائمه (ع) به اصحاب و وکلای خود فهمیده می شود.
بنابراین، حتی اگر از ضعف سند روایت مذکور چشم پوشی کنیم، مقصود از روایت مذکور نمی تواند، همۀ خدمت گذاران و وکلای ائمۀ معصومین (ع) باشد. از نظر عقلی هم قابل قبول نیست که ائمه (ع) ، کسانی را که در سخت ترین شرایط مسؤلیت رسیدگی به امورشان و خدمت گذاری به آنها را به عهده گرفته و در پاره ای موارد حتی جان خود را به خطر انداخته اند، شرورترین خلق خدا بدانند.
بنابراین، به دلیل روایات قطعی و از نظر عقل معنای این روایت محدود به کسانی می شود که با تغییر مسیر خود و ادعاهای دروغین، انتساب خود به ائمه را وسیلۀ رسیدن به امیال پست دنیایی خود قرار داده اند.
شیخ طوسی نیز در توضیح معنای این روایت می فرماید: این روایت معنای عام ندارد و دربارۀ کسانی گفته شده است که روش خود را در همراهی با ائمه تغییر دادند و خیانت کردند.
پی نوشتها:
[1] "کتبت الی صاحب الزمان ان اهل بیتی یوذوننی و یقرعوننی بالحدیث الذی روی عن آبائک ع انهم قالوا قوامنا و خدامنا شرار خلق الله ... ". شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 483، دار الکتب الاسلامیه، قم، 1395 ه. ق.
[2] "و قد روی فی بعض الاخبار انهم ع قالوا..."، شیخ طوسی، الغیبة، ص 345، موسسه معارف اسلامی، قم، 1411 ه. ق.
[3] سبأ، 18، "وَ جَعَلْنَا بَيْنهَُمْ وَ بَينْ‏َ الْقُرَى الَّتىِ بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً".
[4] شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2 ص 483.
[5] عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعه، ج 27 ص 144، موسسة آل البیت، قم، 1409 ه. ق.
برای دیدن باقی روایات به باب 11 از ابواب صفات قاضی کتاب وسائل الشیعه مراجعه کنید.
http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی