پرسش :

توكل به خدا چطور زياد مي شود؟


پاسخ :
توکل، در اصل از ماده «وکالت»، به معنای انتخاب وکیل است؛ توکل ، عبارت است از اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا ، و حواله کردن همۀ کارهای خود را به او و تکیه بر حول و قوۀ الهي نمودن. [1]
پیامبر اکرم (ص) فرمود: « از جبرئیل (ع) پرسیدم: توکل چیست ؟ پاسخ داد: آگاهي به این واقعیت که مخلوق ، نه زیان مي رساند و نه عطا و منعي دارد ، و اینکه چشم از دست و سرمایه مردم برداري ؛ هنگامي که بنده اي چنین شد جز برای خدا کار نمي کند و به غیر او امیدي ندارد . و اینها همگي حقیقت و مرز توکل اند».[2]
این صفت با ارزش در صورتی حاصل می شود که انسان همۀ کارهایي را که در عالم هستي انجام مي گیرد ، از جانب پروردگار بداند و هیچ قدرتی را جز او مؤثر نداند و معتقد باشد که حول و قوه اي نیست مگر به واسطۀ او . اگر کسي واقعا چنین اعتقادی داشته باشد ، در دل به خدا اعتماد پیدا کرده و بر او تکیه مي کند.[3]
توکل در روایات:
در این رابطه علی بن لوید گوید: از امام کاظم (ع) تفسیر «و من یتوکل علی الله فهو حسبه» یعنی «هر آن کس که کار خویش را به خدا واگذارد خداوند مهمات او را کفایت کند».[4] پرسیدم؛ فرمود: «توکل به خدا مراتبی دارد، یکی از آنها آن است که تمامی امور خویش را به او واگذاری و او را وکیل خودسازی که هر چه با تو کند از او راضی باشی و بدانی که آنچه به سود تو باشد و نیز لطف خود را از تو دریغ ندارد و بدانی که امر هر چیز به دست اوست. پس همه امورت را به او واگذار کن و به سوی او مطمئن باش.[5] و یا در این حدیث شریف از امام صادق (ع) که از نهایت توکل و عالی ترین مرتبه آن سؤال شد و ایشان فرمودند: «(عالی ترین مرتبه توکل آن است که) جز خدا، از کسی نترسی».[6] و این مقامی است که حضرات معصومین (ع) همگی دارای آن بودند و در اوج قله توکل، اسوه حسنه ای برای ما شیعیان قرار گرفتند بزرگان دین، نیز از این مرتبه عالی اخلاقی بهره مند بودند که مثال بارز آن مرحوم حضرت امام (ره) در کشاکش پیروزی انقلاب و در مواجهه با رژیم طاغوت زمان خود همواره می فرمود: «والله هیچ گاه من نترسیدم» که خود نشان دهنده توکل فراوان حضرت امام (ره) به قدرت لایزال الاهی بود.
بنابراین توجه به عالم اسباب و عوامل طبیعی با روح توکل سازگار است، زیرا جدا کردن اثرات و عوامل طبیعی از اراده خدا نوعی شرک است، چراکه عوامل طبیعی هر چه دارند از ناحیه خداوند است و همه به اراده و فرمان اویند.[7]
مراحل توکل:
توکل دارای مراتبي است که عبارتند از:
الف : ضعیف ترین درجات توکل اینکه انسان اعتمادش به خدا مانند اعتماد به وکیل در دعاوي باشد . در این مرتبه عمدۀ نظر به حل شدن کار است.
ب : حالت متوسط : غیر خدا را نشناسد و به جز او به کسي پناه نبرد ؛ مانند وابستگي طفل به مادرش؛ و این مرتبۀ متوسط توکل است.
ج : عالي ترین درجه توکل حالتي است که فرد خود را صد در صد وابسته به خدا مي بیند ، مانند میت در نزد غسال.[8]
رسیدن به مراحل بالای توکل:
همۀ صفات و محاسن اخلاقی با ممارست و تلاش خالصانه به دست آمده و استمرار می یابد. اگر انسان بخواهد حرفه ای را فراگیرد باید تلاش مستمری داشته باشد تا به حد استادی برسد و چه بسا تلاش او سالها به طول انجامد. اگر شخص بخواهد به مراحل بالای صفات اخلاقی از جمله " توکل" برسد، باید در مصادیق مختلفی که برایش پیش می آید، توکل به خدا کند و هیچ گاه توکل را از دید خود دور نکند.در برخی از روایات دربارۀ اخلاص و نتیجۀ استمرار برآن می فرماید:« کسی که چهل روز عبادت خالصانه خود را برای خداوند بیاورد چشمه های حکمت از قلبش بر زبانش جاری می شود.»[9] دیگر صفات اخلاقی نیز، چنین است. اگر استمرار و مجاهدت باشد این حالات اخلاقی در انسان تبدیل به ملکات شده و ماندگار می شوند.
پی نوشتها:
[1] . ملا احمد نراقي ، معراج السعاده ، ص 758 ، انتشارات هجرت ، چاپ هشتم ، قم ، 1381 شمسي .
[2] . نک: نمایه شماره 99 (سایت: 2385)، جواب اجمالی.
[3] . ملا احمد نراقي ، معراج السعاده ، ص 758 ، انتشارات هجرت ، چاپ هشتم ، قم ، 1381 شمسي با اندکي تصرف .
[4] طلاق، 3.
[5] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 129.
[6] همان، ج 71، ص 143.
[7] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 10، ص 297 (با مختصر تغییر در متن) اقتباس از سؤال 99 (سایت: 2385).
[8] . ملا احمد نراقي ، معراج السعاده ، ص 758 ، انتشارات هجرت ، چاپ هشتم ، قم ، 1381 شمسي 3 ، ص 764 و 765 .
[9] بحار الانوار، ج53، ص326
http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی