پرسش :

تفاوت بحران بلوغ و افسردگی در نوجوانان چیست؟


پاسخ :
برای نوجوان دوره نوجوانی بعنوان مرحله ای از زندگی، پدیده ای نوظهور است. شروع این دوره با پدیده بلوغ همزمان و خاتمه آن شروع دوره جوانی است . فرآیند بلوغ یكی از پیچیده ترین دوره های زندگی و در عین حال لذت بخش ترین و دل انگیز ترین دوره زندگی هر فرد است. در این دوره نوجوان نه كودك به حساب می آید و نه هنوز به درستی بالغ گردیده است ولی در مرز بین این دو مرحله ( كودكی و بزرگسالی ) قرار می گیرد این دوره آغاز مسئولیت پذیری انسان نسبت به اعمال و کارهای خود می باشد .
نوجوانی و بلوغ بهار زندگی است. بهاری كه آغاز تغییر و تحولات جسمی روحی در افراد است. هر فرد فقط یك بار بهار بلوغ را تجربه می كند که با دگرگونی هایی در جسم و روان همراه است. در این دوره نوجوان به سرعت رشد كرده و شاهد تكامل جسمانی و نیرومندی بدنی خویش است و همزمان عواطف و احساسات او نیز دچار تحول اساسی می شود.[1]
از نظر اسلام این دوران بسیار با اهمیت است در احادیث معصومین (ع) از این دوران به هفت سال سوم عمر فرزند(از چهارده سالگی به بعد) تعبیر شده است. رسول اكرم (ص) فرموده است: "فرزند آدمى در هفت سال اوّل زندگى، آقا و سيّد پدر و مادر است، در هفت سال دوّم بنده فرمانبردار و مطيع پدر و مادر است، و در هفت سال سوّم وزير خانواده و مشاور پدر و مادر است."[2]
امام على (ع) فرموده است:" فرزندت در هفت سال اوّل، برگ خوشبوئى بر ساقه درخت وجود شما است؛ و در هفت سال دوّم، خدمتگزار مطيع و فرمانبردار شما است؛ و در هفت سال سوّم، ممكن است دشمن بدخواه شما يا دوست خيرخواه شما باشد."[3]
اولیاء و مربیان باید با آگاهی کامل از حقایق و ویزگی ها و شرایط این دوران در جهت شناخت نیازهای روحی روانی نوجوان خود و بر طرف کردن آن به شیوه مطلوب اقدام نمایند تا نوجوان بتواند با کمترین آسیبی این دوران سخت را پشت سر بگذارد. رسول اكرم (ص) فرموده است: رحمت الهى شامل حال پدر و مادرى باد كه با تربيت صحيح، فرزند خود را در نيكى به والدين كمك و يارى نمايند.[4]
برخی از ویژگی ها و خصوصیات روانی نوجوان در دوران بلوغ عبارتند از:
۱- احساس هویت؛ در این دوران نوجوان هویت فردی ، اجتماعی خود را به دست می آورد. نوجوان با در نظر گرفتن تجربيات گذشته و قبول تحولات بلوغ مي خواهد هويت خويش را از نو بازسازي كند. حتي مخالفت و ستيز با والدين و عصيان در برابر انديشه و قدرت ها و دخالتهاي ديگران براي تثبيت « هويت » و جدا نمودن خويش از سايرين است . [5]دبس مي گويد: « اثبات شخصيت در آنها يك امر طبيعي است . غالبا مخالفتي مابين خود و محيطي كه در آن زندگي مي كند توليد مي نمايد و اين اثبات شخصيت اجتماعي جوانان در موارد متعددي بروز مي كند »[6]
در هر صورت اگر این احساس هویت به درستی درک و راهنمایی نشود دچار بحران هویت خواهد شد زیرا تحول بلوغ جسمی و اجتماعی، تصوير ذهني از بدن و هويت شخصي نوجوان را تهديد مي كند.
۲- تغییرات شدید و ملموس جسمی، روحی و جنسی؛ در این دوران نوجوان با مجموعه از تغییرات ناگهانی ناشی از وضعیت جسمانی ، تضادهای روحی و … مواجه می شود که موجب نگرانی هایی در فرد می شود .
۳- رشد هیجانی و عاطفی؛ این رشد گرچه در پسران نیز قابل توجه است اما در دختران نوجوان به دلیل وجود احساسات و عواطف متعدد و غیر قابل پیش بینی (همچون زود رنجی، نگرانی، ترس و وحشت، حجب و حیا و شرم، افكار رویایی، گوشه گیری، درون گرایی، خود شیفتگی، خود آرایی، خود نمایی، دوستی و محبت، خشم ، ناسازگاری و پرخاشگری، استقلال طلبی و... ) ملموس تر و حساس تر است. زیرا این صفات عاطفی و هیجانی كه گاه در تضاد با یكدیگرند و سبب نوسانات واضح خلقی می گردند.
۴- رشد اجتماعی؛ دوره نوجوانی، دوره نوسان ها، فعالیت ها و رفتارهای هیجان انگیز در بعد اجتماعی است گرچه نوجوان به نظر بزرگسالان اهمیت می دهد . اما اندیشه های همسالان خود را به بزرگسالان ترجیح می دهد و سعی می كند در میان آنها پذیرفته شده و نقش داشته باشد.
5- رشد اخلاقی؛ این دوران زمان شکل گرفتن و رشد صفات اخلاقی است که با رشد اجتماعی ارتباط نزدیكی دارد و برای ادامه زندگی سالم و سازنده ضروری است، بطور معمول صفات اخلاقی مطلوب اكتسابی هستند و نوجوان باید در انتخاب و بدست آوردن این صفات نیرو صرف کند.
با توجه به آنچه گفته شد نوجوان در این دوره تمایلات و خواهش های متضادی دارد؛ مثلا با این كه می خواهد با دوستانش باشد، به تنها بودن نیز علاقمند است. خودخواهی كودكانه با نوع پرستی خیرخواهانه را در می آمیزد[7]و او را در برزخی میان كودكی و بزرگسالی رها می سازد و دچار نوعی بی ثباتی عاطفی و روانی و فكری می شود كه از آن به « بحران بلوغ » یاد می كنند. این بحران نوجوان را در یك وضعیت مبهم و پیچیده ای قرار می دهد[8]كه نمی داند چه باید كرد همین عدم اطمینان نسبت به نقش خود موجب مشكلات زیادی برای نوجوان می شود و او را دچار بعضی از اختلالات روانی و رفتاری می سازد.
برخی ازانواع اختلالات روانی و رفتاری در نوجوانان عبارتند از:
۱- رفتارهای ناهنجار اجتماعی از قبیل خود سری و مخالفت با والدین، معلم و پزشك، عدم شركت در رویدادهای خانوادگی و جدال با خواهران و برادران، ایجاد موانع در راه تحصیل، زندگی خانوادگی.
۲- افسردگی، گوشه گیری و در خود فرو رفتن در سنین نوجوانی تا حدودی طبیعی است اما اگر از حد طبیعی تجاوز كند بعنوان اختلال افسردگی باید مورد توجه قرار گیرد.
افسردگی به وضعیت روحی و روانی خاصی گفته می شود که با بروز علائمی نظیر غم و اندوه، بی حوصلگی، بی قراری و اشكال در تمركز، احساس بی علاقه گی نسبت به همه چیز، گریه كردن های مكرر، لذت نبردن از زیباییهای زندگی و … که هفته ای بیش از ۳ بار و هر بار بیش از ۳ ساعت رخ می دهد، در نوجوانان شناخته می شود. با عمل به آموزه های دینی ،مشاوره های روانپزشكی و درمان های مختلف غیر داروئی و داروئی می توان به افسردگی خاتمه داد. در باره افسردگی به سؤال 5106 (سایت: 5396) (علائم افسردگی نوجوان و راه درمان آن) رجوع کنید.
۳- رفتارهای خشونت آمیز و خطر آفرین که در اثر مصرف مواد مخدر تشدید می شوند و منجر به حوادث مختلف مثل فقر و خودكشی، به خصوص در میان نوجوانان پسر می گردد .
۴- مشكلات تحصیلی؛ دشواری های روانی یا محیطی زمینه ساز این مشكلات هستند؛ مدرسه هراسی، مدرسه گریزی و عدم پیشرفت تحصیلی نمونه هایی از مشكلات تحصیلی هستند.
۵- هراس از منزل؛ گریز از خانه نشانه فشار محیط، بدرفتاریها، مشكلات روانی خود نوجوان است. رفتار صحیح با نوجوان و حل به موقع و درست مشكلات از بروز این رفتارها پیشگیری می كند .
۶- بیماریهای وخیم روانی همانند پیكوز ، اسكیزوفرنی، در جریان فشارهای هیجانی دیده می شود. معمولاً سایكوز (جنون)بزرگسالان با پشت سر گذاشتن یك دوره سایكوز در نوجوانی همراه است .[9]
بنا بر این افسرگی تنها یکی ازاختلالات روانی است که گاهی در در اثر بحران بلوغ ایجاد می شود ولی در بسیاری موارد علت دیگری دارد؛ همچنان که بحران بلوغ ممکن است عوارض سوء دیگری غیر افسردگی داشته باشد؛ که باید جدی گرفته شود و از راه صحیح درمان شود.
پی نوشتها:
[1] قائمي علي شناخت هدايت و تربيت نوجوانان و جوانان چاپ پنجم انتشارات اميري تهران 1363 ص 42 و .103
[2] فلسفی محمد تقی الحديت-روايات تربيتى، ج‏3، ص: 103حدیث 1 ، دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏
[3] فلسفی محمد تقی الحديت-روايات تربيتى، ج‏2، ص: 347 حدیث 2
[4] فلسفی محمد تقی الحديت-روايات تربيتى، ج‏3، ص: 342 حدیث 1
[5] احمدي احمد روان شناسي نوجوانان و جوانان ج چهارم ص .28 انتشارات مشعل اصفهان 1372
[6] موريس دبس چه مي دانم بلوغ ص 82 و 88 ر . ك گفتار فلسفي محمد تقي فلسفي جوان . ج 1 ج 15 نشر معارف تهران 1344 ص 402 و 406
[7] احمدي احمد روان شناسي نوجوانان و جوانان ج چهارم، ص 17
[8] ـ هريس لمز و ديگران روش هاي تقويت عزت نفس در نوجوانان ترجمه پروين عليپور ج سوم انتشارات آستان قدس رضوي مشهد 1380 ص .21
[9] -وبلاگ تخصصی مشاوران شهید بهشتی
http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی