پرسش :

آیا برای رفتن به زیارت خانۀ خدا یا ائمه ما باید اراده کنیم یا باید خدا و ائمه ما را بطلبند؟


پاسخ :
در پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانیم که بر اساس عقیدۀ شیعه، انسان ها در رفتار و کردار خود مجبور نبوده و خداوند، بعد از نشان دادن راه درست، این قدرت را به تمام انسان ها هدیه نموده که آنان بتوانند با اختیار و اراده، آیندۀ خود را رقم بزنند[1]، و هر چند بشر نمی­تواند، بدون اجازۀ خداوند دست به کوچکترین کاری بزند[2]، اما ارادۀ الاهی بر این تعلق گرفته که او را در انتخاب خیر و شر مخیر نموده و پاداش و مجازات اخروی، نیز بر همین پایه و اساس­ در نظر گرفته می­شود.
به همین دلیل، نمی­توانیم حج و نیز سایر سفرهای زیارتی را موضوعی کاملا خارج از ارادۀ انسان ها و تنها منوط به طلبیده­شدن بدانیم.
برای توضیح این مسئله، توجه شما را به نمونۀ مشابهی که در زندگی روزمره اتفاق می­افتد، جلب می­نماییم:
فرض نمایید ضیافت بزرگ شامی در منزل شخص بزرگ و مورد احترامی برقرار است. افراد مختلفی که در این ضیافت حضور دارند، در چند گروه مختلف دسته­بندی می­شوند:
1 – گروهی که از دوستان میزبان بوده و با دعوت قبلی او به این مهمانی آمده­اند که طبیعتا مورد احترام واقع شده، زمینه­های حضور آسان­تر و دلچسب­تر آنان در این مهمانی نیز از جانب میزبان فراهم می­آید و حضور آنان در این مهمانی موجب تحکیم روابط و محبت میان آنها شده و این دسته از مهمانان با سربلندی، جلسه را ترک خواهند نمود.
2 – گروهی نیز بدون دعوت قبلی، وارد این مجلس بزرگ می­شوند و اگر صاحب مجلس، انسان کریم و سخاوتمندی باشد، در حد امکان و ظرفیت، از آنان نیز پذیرایی خواهد نمود.
3 – ممکن است اشخاصی، نه به جهت دوستی و محبت با صاحب مجلس و نه با دعوت قبلی، بلکه تنها به خاطر نشان دادن اینکه آنها نیز از موقعیت اجتماعی خوبی برخوردار بوده و بر همین اساس نیز از جملۀ مدعوین قرار گرفته­اند، در این ضیافت حاضر شوند و دائما نیز تلاش نمایند که خود را به نحوی در کنار میزبان قرار داده و آشنائی خودشان با او را به رخ دیگران بکشند. مطمئنا رفتار میزبان با چنین افراد ریاکاری که هیچ هدفی جز خودنمایی ندارند، برخورد سردی خواهد بود.
4 – در نهایت، می­توان فرض نمود که اشخاصی برای برهم زدن نظم مجلس و از هم پاشیدن آن، وارد این ضیافت گردند. اینگونه اشخاص، نه تنها جایگاهی نزد میزبان ندارند، بلکه باعث ناراحتی و آزار او نیز خواهند شد.
دقت بفرمایید: تمام اشخاص ذکر شده، با ارادۀ خود به این مهمانی آمده­اند، با این تفاوت که آمدن برخی، با دعوت و طلب از سوی میزبان بوده و برخی دیگر از چنین امتیازی برخوردار نبوده­اند.
این تقسیم­بندی را می­توان در مورد سفر به مکه و مدینه و سایر عتبات عالیات نیز در نظر گرفت، بدین ترتیب که:
1 – گروهی از افراد، به دلیل ارتباط قوی و مستحکمی که با خداوند و اولیای او دارند، مورد توجه خاص آنان قرار گرفته و زمینه­های چنین سفرهای ارزشمندی برای آنان فراهم شده و موانع آن نیز از میان برداشته می­شود و بسیار مشاهده می­نماییم که برخی افراد، خالصانه، دوستدار خدا و رسول و اهل بیت او بوده و خواستار انجام فریضۀ حج و سایر زیارات نیز می­باشند، اما در شرایطی از لحاظ مادی یا جسمی و ...به سر می­برند که تبدیل آرزویشان را به واقعیت، چیزی نزدیک به محال تصور می­نمایند! اما با این وجود، ناگهان از جایی که گمان نمی­برند، زمینه­هایی فراهم می­شود که توفیق چنین زیارتی نصیب آنان می­شود. طبیعی است که ما اطمینان یابیم که آنان از جانب خداوند و اولیاء او طلبیده شدند و این طلبیدن منجر به آن شده تا زمینه­هایی فراهم آید که آنان بتوانند با ارادۀ خود در این مسیر قدم گذارند. بر این اساس، طلبیده شدن و ارادۀ آنها در یک راستا قرار می­گیرد، نه اینکه با هم در تضاد باشد. چنین افراد باایمان، حتی اگر در ظاهر نیز موفق به حج و زیارت نگردند، خداوند به دلیل نیت پاکی که داشته­اند، به آنان پاداش خواهد داد؛ به عنوان نمونه: امام حسن عسکری (ع) به دلیل این که در پادگانی نظامی در سامرا در حبس خانگی به سر برده و حاکمان آن زمان اجازه مسافرت را به ایشان نمی دادند در ظاهر موفق به زیارت خانه خدا و انجام مناسک حج نشده است. اما بدیهی است که این امر از شأن و منزلت و اجر آن امام بزرگوار چیزی نکاسته است.
2 – گاهی، انگیزه­های تجاری و یا سیاحتی و ...، موجب ارادۀ برخی افراد دیگر برای مسافرت به مکان های مقدس می­شود. این اشخاص، همانند مهمان های ناخوانده­ای هستند که وارد این ضیافت شده­اند که هر چند از قرب و ارزشی همانند گروه اول برخوردار نمی­باشند، اما در صورت رعایت حرمت میزبان و خودداری از رفتار نامناسب در این مکان ها، می­توانند تا حدودی از بهره­های معنوی آن نیز برخوردار شوند.
3 – سومین عاملی که می­تواند موجب تحقق ارادۀ سفر به مکان های زیارتی در برخی اشخاص شود، انگیزه­هایی است که از وسوسه­های شیطان سرچشمه می­گیرد، همانند اینکه مردم، آنها را به عنوان شخص متدین و یا ولایت مداری بشناسند و یا اینکه عناوینی همانند حاجی و کربلایی به ابتدای نامشان اضافه گردد و یا اینکه تنها چشم و همچشمی با همسایه و یا دوستانشان که قبلا به این مکان ها مشرف شده­اند، موجب انجام چنین سفری شود و ...
متأسفانه، کم نیستند اشخاصی که با چنین نیت غیر خالصانه­ای، گام در این مسیر می­گذارند و طبیعتا نمی­توان آنها را به عنوان مهمانان واقعی خدا و اولیاء او ارزیابی نمود که از سوی آنان برای این سفر طلبیده شده­ باشند و اینگونه افراد، نمی­توانند انتظار لطف و بخشش خداوند را داشته باشند، چون بخشش خداوند به حاجیانی تعلق خواهد گرفت که تنها رضایت او را در نظر داشته اند[3] و تمام وعده­هایی که به زائران کربلا داده شده، مخصوص به افرادی است که قصد ریا و خودنمایی نداشته­اند[4]، بلکه بهرۀ چنین افراد ریاکاری از این سفر، بیش از رسیدن به همان هدف های کوچکشان نیست.
4 – در نهایت گروه چهارمی نیز به قصد فتنه و ایجاد آشوب در میان زائران، به این مکان های مقدس وارد می­شوند که گاه با طرح شبهه­ها و رفتار غیر مناسب، سعی در از بین بردن انگیزه­های معنوی زوار دارند و گاه به طور فیزیکی نیز اقدام به تخریب و از بین بردن این مناطق می­نمایند که بدیهی است این اشخاص نمی­توانند مورد طلب خدا و معصومان(ع) باشند!
در همین راستا، خداوند می­فرماید که هر که در حرم الاهی ستم روا دارد، او را به عذاب دردناکی گرفتار خواهیم نمود[5].
با مروری در مطالب بیان شده، می­توانیم این ارزیابی را به دست آوریم که انسان ها می­توانند با انگیزه­های مختلف، در این مکان­ها حضور به هم رسانند که تمامشان نیز ناشی از ارادۀ خود آنها است و مشاهده می­نماییم، همان گونه که پیامبر خدا(ص) و دیگر اولیای الاهی برای جلب رضایت خداوند، بر گرد کعبه طواف می­نموده­اند، اشخاصی همانند معاویه و یزید نیز در ظاهر، همین مسیر را در کنار خانۀ خدا پیموده­اند، اما این کجا و آن کجا!
مرقد سالار شهیدان حسین بن علی(ع) نیز از آغاز، مقصد و منظر عاشقان الاهی بوده است، اما در زمان خودمان دیدیم که جنایتکارانی همانند صدام معدوم نیز گاهی به عنوان زیارت، در این مرقد حاضر می­شدند و گاهی با کمال بی­شرمی، دستور به گلوله بستن آن را صادر می­نمودند!
تمام این ها، نشانگر این واقعیت است که نمی­توان حضور تمام افراد در مناطق متبرک را ناشی از طلبیده شدن آنها بدانیم و بر همین اساس، پاسخ ما به پرسشتان این است که برای چنین سفرهایی، به هر حال، باید اراده­ای صورت پذیرد و بدون این اراده، زیارتی صورت نخواهد گرفت، اما اگر انگیزه؛ در چنین اراده­ای؛ خالصانه و الاهی باشد، نشانگر طلبیده شدن فرد است که می­تواند بهره­های معنوی فراوانی از سفرش ببرد و در غیر این صورت، سفر به مکه و عتبات عالیات، با دیگر سفرها تفاوتی نخواهد داشت.
پی نوشتها:
[1] - دهر، 3(انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) .
[2] - تکویر، 29(و ما تشاؤن الا ان یشاء الله رب العالمین) .
[3] - حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 11، ص 109، روایت 14377، موسسه آل البیت، قم، 1409 ه ق .
[4] - همان، ج 14، ص 446، روایت 19567.
[5] - حج، 25.
http://farsi.islamquest.net


نسخه چاپی