پرسش :

با توجه به نیازمندی بشر به توفیق الهی وسعادت و کمال اخروی، انسان چگونه می تواند کار خالص و بی شائبه وتنها برای رضای خاطر الهی انجام دهد؟رابطه نیازمندی انسان با خلوص نیت چگونه است؟


پاسخ :
در پاسخ به سؤال شما توجه به دو نكته ضروری است:
اول) انسان از نظر قرآن، موجودی است با دو بعد روح و جسم، كه سراسر وجودش را فقر و نیازمندی فرا گرفته و در همۀ امور به خالق خود یعنی "غنی بالذات" محتاج است. خداوند در قرآن می فرماید: "ای مردم شما همگی به سوی خدا محتاجید و تنها اوست كه بی نیاز ستوده شده است."[1] دامنۀ این نیازمندی تنها به امور مادی و دنیوی محدود نمی شود بلكه در مسائل معنوی و اخروی، این نیازمندی به اوج و غایت خود می رسد.
خدای هستی بخش به انسان قدرت و توانایی و اراده و اختیار بخشیده تا اسباب سعادت دنیا و آخرت خویش را فراهم سازد. آنچه ما در ظاهر می بینیم، این است که انسان با اختیار و اراده و با تلاش و پشتكار خود به امور دنیوی خویش رسیدگی می كند، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که، همۀ اسباب و علل و نعمات و مواهب موجود در عالم هستی و حتی قدرت برخورداری از این نعمات از ناحیۀ ذات پاك خداوند است و انسان برای رسیدن به كمال و سعادت اخروی، باید از احكام و تعالیم نورانی دین كه توسط انبیاء آورده شده پیروی كند و از طریق بندگی و عبودیت خداوند و پرورش روح تقوا و معنویت و پرهیزكاری، به ذات خداوند تقرب جوید. پس فقر و احتیاج در ذات انسان است و تنها او است كه بی نیاز مطلق است.
انسان با تلاش برای رفع نیازهای خود و معرفت بیشتر نسبت به جایگاه خویش در عالم هستی به شناخت بیشتر خالق نائل می شود و این به توجه و روی آوردن به غنی بالذات و هستی بخش عالم می انجامد و نتیجۀ آن افزایش ایمان و ارتقاء درجات معنوی و اخروی و اخلاص در عبادت و بندگی خداوند است.
دوم) اثر و فایدۀ عبادت که از آن به هدف و غرض فعل تعبیر می کنند، نباید با هدف فاعل، یعنی نیت و انگیزۀ انجام دهندۀ کار خلط شود و هیچ الزامی وجود ندارد که انگیزۀ فاعل، همان هدف فعل باشد.
بهتر است فرق بین هدف فاعل و هدف فعل را با مثالی توضیح دهیم:
فرض کنید که برای مریضی، دارویی مفید و شفا بخش است، اما مریض از خوردن آن استنکاف می کند، ولی این مریض برای پدرش، احترام خاصی قائل است و پدرش بر خوردن این دارو اصرار دارد. او در این جا اقدام به خوردن دارو می کند، نه به خاطر این که آثار مفیدی برای او دارد، بلکه چون پدرش از او خواسته است؛ یعنی هیچ الزامی وجود ندارد که انگیزۀ فاعل، همان هدف فعل باشد. و این را نیز می دانیم که انسان ها به لحاظ سطح معرفت و شناخت نسبت به خود و خداوند و فلسفۀ آفرینش متفاوتند، از این رو در اطاعت و بندگی خداوند نیز دارای مراتبی هستند امام علی (ع) در روایتی عبادت كنندگان را به سه دسته تقسیم می كنند: «گروهی به شوق بهشت خدا را عبادت می کنند که این عبادت تجار است (ارزش و فایدۀ چندانی ندارد) و گروهی از ترس جهنم خدا را عبادت می کنند که عبادت بردگان و بندگان است (ارزش و اثر زیادی ندارد) ولی گروهی هستند که چون خداوند را اهل و شایستۀ عبادت می بینند، برای شکر نعمت ها او را عبادت می کنند که این، عبادت احرار و آزادگان است (که بسیار با ارزش و سودمند است) .»[2]
این جمله به هدف و انگیزه فاعل اشاره دارد که گرچه انسان، با انگیزۀ رفتن به بهشت یا نرفتن به جهنم، از انگیزۀ الاهی فاصله نمی گیرد زیرا رفتن به بهشت، چیزی است که خدا آن را خواسته و اثر طبیعی اعمال عبادی هم همین است که انسان به گوهر تقوا دست یابد و در پرتو آن وارد بهشت گردد،اما انسان باید به جایی برسد که خدا را برای خدا بخواهد و پر واضح است كه آثار چنین عبادتی که فقط برای خدا باشد، به خود عبادت کننده می رسد و باعث می گردد تا عبادت کننده مقام رضوان و قرب الاهی را به دست آورد، اما می تواند این جز هدف عبادت کننده (فاعل) نباشد.
با توجه به این دو نکته وبا توجه به معنای و مراتب اخلاص، ارتباط فقر و نیازمندی انسان با خلوص نیت، روشن می گردد. اخلاص، یعنی خالص ساختن قصد از غیر خدا و روی گرداندن نیت از ماسوی الله[3] و اخلاص در عمل و ایمان یعنی اینکه انگیزه اصلی در انجام کارها، بندگی و رضای ذات حق تعالی باشد، نه رضایت غیر او؛ یعنی از هر شائبه و غرض دیگری خالی و تنها برای تقرب به خداوند باشد.
اخلاص كه همان روح عمل است، همانند بسیاری موضوعات دیگر دارای مراتبی است كه در كتب اخلاقی به آن اشاره شده است: بالاترین مرتبه اخلاص مرتبه صدق است و عبارت از آنست كه؛ انسان در انجام عمل، قصد و نیت مزد گرفتن در دنیا و آخرت نداشته باشد و صاحب عمل همیشه از اجر دو عالم چشم پوشیده و به جز او مقصود و مطلوبی را نطلبد. و البته به این مرتبه نمی رسند مگر كسانیكه مستغرق در ذات و عظمت الهی گشته و واله و حیران محبت او باشند.
و پایین ترین مرتبۀ اخلاص را اخلاص صافی نامند و عبارت از آن است كه انسان در عمل خود قصد وصول به اجر و ثواب و یا خلاصی و نجات از عقاب و عذابی داشته باشد.[4]
در نتیجه اولا: رسیدن به سعادت و كمال اخروی و ورود به بهشت ابدی و نیز نجات و خلاصی از عقاب و عذاب اخروی در پرتو پرهیز از گناه و انجام عبادت و طاعت الاهی، وجهه ای از خواست و ارادۀ خداوند و مورد رضای حضرت او است، و منافاتی با خلوص ندارد و تنها از حیث درجه و اعتبار و قدر و قیمت در پیشگاه خداوند متفاوت است.
ثانیا: بین هدف فاعل و هدف فعل، فرق است و می شود ما در اثر نیازمندی به کمال، نیاز به عبادات و... داشته باشیم اما همین نیز هدف و انگیزۀ فاعل در انجام عبادات الهی نباشد و این جاست که بالاترین مرتبۀ اخلاص حاصل می شود و انسانی که به این مرحله رسیده به مرحله بالای اخلاص نائل آمده است.
پی نوشتها:
[1] "ياايها الناس انتم الفقراء الي الله والله هو الغني الحمید"، فاطر، 15.
[2] نهج البلاغه، قصار الحکم، 237.
[3] نراقي، ملا احمد، معراج السعادة،ص 486 و 487، چاپ هما، سال 71.
[4] نراقي، ملا احمد، معراج السعادة، ص 487، با كمي تغييرات.
http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی