پرسش :

اینکه در قدیم اجسامی را بعنوان بت عبادت میکردند، آیا بعنوان تندیس و نمادی از یک قدرت ماورایی بوده و آن بت چهره خدای موردنظرشان را یادآوری میکرده؟ در اینصورت آنها سنگ و چوب را نمیپرستیدند، بلکه قدرتی متافیزیکی را عبادت میکردند. در این مورد راهنمایی فرمایید.


پاسخ :
در تمام جهان هستی، جز خدای یکتایی که سرچشمه تمام هستی ها و منبع و اصل تمام کمالات است، هیچ کس و هیچ چیز شایسته عبادت و پرستش و بندگی نیست.
در منطق قرآن، بت و بت پرستى مفهومى بسيار وسيع تر از خدايان ساختگى از سنگ و چوب و فلزات دارد. هر موجودى را كه انسان تكيه گاه خود در برابر خدا قرار دهد و سرنوشت خود را در دست او و وابسته به او بداند "بت" او محسوب مى شود.[1]
پرستش غیر خدا به هر شکلی که باشد بت پرستی و محکوم و مذموم است. زیرا بت پرستى، يك نوع تحريف در عقيده خداپرستى است، عقيده اى كه جزء فطرت و سرشت انسان است. به عبارت دیگر بت پرستى در تضاد بافطرت و سرشت همه انسان ها و سرچشمه آن، جهل و نادانى بت پرستان است. جهل به خداوند و ذات پاك و بی مانند او از يك طرف و جهل به علل اصلى حوادث جهان از سوى ديگر و جهل به حقیقت و ماهیت جهان ماوراء طبيعت و كوتاهى فكر از درک مسائل غیر حسّى از جانب سوّم، دست به دست هم داده و در طول تاريخ، سرچشمه بت پرستى شده است. و گرنه چگونه يك انسان آگاه و فهميده، آگاه به خدا و صفات او، آگاه از علل حوادث، آگاه از جهان طبيعت و ماوراء طبيعت ممكن است قطعه سنگى را فى المثل از كوه جدا كند، قسمتى از آن را در ساختمان منزل، و يا پله هاى خانه مصرف كند، و قسمت ديگرى را معبودى سازد و در برابر آن سجده نمايد و مقدّرات خويش را به او بسپارد؟![2]
انسان به مقتضاى سرشت و خلقت خويش،همواره متوجه نيروى ما فوق طبيعت بوده است، اين سرشت، با استدلال هاى روشنى از نظام هستى كه نشان دهنده وجود يك مبدأ عالم و قادر بوده است، تأييد مى شده و انسان از اين دو طريق (سرشت و عقل) هميشه كم و بيش با آن مبدأ هستى آشنائى داشته است.اما زمانی که همین انسان در مسير فطرت و عقل، از نظر خداجوئى رهبرى نشود، رو به خدايان ساختگى آورده و در برابر آنها سر تعظيم فرود مى آورد، و صفات خدائى را براى آنها قائل مى شود. [3]
تا جایی که گاهی انسان های جاهل بت های خود را از سنگ، چوب، فلز و حتّی از مواد خوراکی می ساختند و در برهه ای دیگر خورشید و ماه و بعضی از ستارگان را می پرستیدند. و زمانی ، بعضی از رودخانه ها و دریاچه های مهم مانند رودخانه نیل و دریاچه ساوه را می پرستیدند.[4] و متأسفانه باید گفت در عصر و زمان ما بت پرستی حتی در شکل های زشت تر و قبیح تر مانند پرستش بعضی از حیوانات یا برخی از اندام انسان دیده می شود.
قرآن کریم خطاب به همه بت پرستان می فرماید:« كسانى را كه شما غير از خدا مى خوانيد، هرگز نمى توانند مگسى بيافرينند هر چند براى اين كار اجتماع كنند، و دست به دست يكديگر بدهند ».[5]
در اين آيه ترسيم جالب و گويايى از وضع بت ها، معبودهاى ساختگى، و ضعف و ناتوانى آنها، بيان شده است.و بطلان اعتقاد مشركان را به روشن ترين وجهى آشكار مى سازد.
همه بت ها، و همه معبودهاى آنها، و حتى همه دانشمندان، متفكران و مخترعان بشر، اگر دست به دست هم بدهند قادر بر آفرينش مگسى نيستند. [6]
بت پرستان، شناخت غلط نسبت به الله و صفات او داشتند؛ آنان ذهنیتی گنگ و مبهم درباره خدای تعالی داشتند.[7] گواه این معنا این است که برای خدا، همسر و فرزند قائل بودند. آنها فرشتگان را دختران خدا می پنداشتند. خداوند در آیات متعددی، این پندار غلط آنها را سخت نکوهش کرده است. از جمله می فرماید:«کسانی که به آخرت ایمان ندارند، فرشتگان را به نام دختران نام گذاری می کنند».[8]
و یا می فرماید:«و (مشرکان) گفتند:خداوند رحمان فرزندی برای خود گرفت! (نه،) او (از داشتن فرزند) منزّه است، بلکه (فرشتگان) بندگان گرامی اند».[9]
و همچنین بت پرستان، برای بت ها نوعی مقام ربوبیت قائل بودند و حلّ مشکلات خود را از آنها می خواستند. در حالی که همچنان که خالق هستی، الله است، تدبیر امور جهان نیز تنها در دست اوست. و بتها موجودات بی جان و فاقد ادراک و اراده اند.[10]
قرآن کریم در این مورد می فرماید:«آنها غیر از خدا، چیزهایی را می پرستند که به آنان نه زیان می رساند و نه سودی و می گویند: اینها شفیعان ما نزد الله هستند! بگو آیا خدا را به چیزی خبر می دهید که نه در آسمان ها سراغ دارد و نه در زمین! او منزّه و برتر است از همتایانی که (برای او) قرار می دهند.»[11]
از نظر اسلام بت پرستی در هر شکلی که باشد شرک و کفر است؛ حتی اگر بت ها را نه به عنوان خالق و مدبر جهان بلکه به عنوان تندیس و نمادی از قدرت متافیزیکی خدا و نزدیک کننده به او پرستش نمایند، از آنجا که پرستش و عبادت غیر خداست شرک است. در صدر اسلام نیز عده ای از بت پرستان با چنین کلماتی کار خود را توجیه می کردند که قرآن مجید در جواب آنان می فرماید:" آگاه باشيد كه دين خالص از آن خداست، و آنها كه غير خدا را اولياى خود قرار دادند و دليل شان اين بود كه: «اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند»، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى‏كند خداوند آن كس را كه دروغگو و كفران‏كننده است هرگز هدايت نمى‏كند! "[12]
بنا بر این نه تنها پرستش اجسام و اشیاء که حتی پرستش انبیاء و اولیاء الهی (انسان کامل) به عناوینی مانند :جلوه ای از ذات خداوند یا مقرب به پروردگار یا...جایز نیست . و پرستش تنها شایسته ذات باری تعالی است. البته می توان انبیاء و اولیاء الهی و انسان های کامل را به خاطر مقام بالایی که در اثر عبادت و بندگی خالصانه خداوند بدست آورده اند در پیشگاه خداوند وسیله قرار داد چرا که خداوند متعال چنین کاری را جایز شمرده و بدان امر فرموده است:" اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد! و وسيله‏اى براى تقرب به او بجوئيد! و در راه او جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد! [13] ِالبته واضح و روشن است توسل و وسیله قرار دادن غیر از پرستش است . بار دیگر تاکید می کنیم که پرستش تنها مخصوص خدای متعال است.و پرستش و عبودیت برای غیر او به هیچ عنوان جایز نیست.

پی نوشتها:

[1] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 11، ص 191، با تصرف

[2] . تفسیر نمونه، ج 6،ص 334،با تصرف

[3] . تفسیر نمونه، ج2،ص341.

[4] . مکارم شیرازی، ناصر، مثال های زیبای قرآن (امثال القرآن)، تهیه و تنظیم: علیان نژادی، ابوالقاسم، ص270، انتشارات نسل جوان، چاپ اول، 1378شمسی.

[5] . حج،73.

[6] . تفسیر نمونه، ج14،ص188.

[7] . تاریخ اسلام، ص 83.

[8] . نجم،27.

[9] . انبیاء، 26.

[10] . تاریخ اسلام، ص85.

[11] . یونس،18.

[12] .زمر،3

[13] مائده،35 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَ جاهِدُوا في‏ سَبيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی