پرسش :

چه طیفی از مردم وجود امام زمان(عج)و نواب را پذیرفتند و می پذیرند آیا فقط مردم ساده لوح یا روشن و با هوش و محقق؟


پاسخ :
مبحث وجود مبارک امام زمان(عج) یکی از مباحث امامت خاصه است که بعد از اثبات لزوم امام و پیشوای معصوم (برای جامعۀ بشریت در همه زمان ها) توسط دليل عقل، مطرح می شود. از جمله دلائل عقلی برهان لطف در لزوم امامت است که طبق آن امکان ندارد خداوند انسان ها را در زمانی بدون امام و رهبر معصوم رها کند. سپس با شواهد تاریخی مطمئن و شهادت افراد موثقی مانند نواب اربعه وجود حضرت اثبات می شود.
اما اینکه چه طیفی از مردم وجود امام زمان (عج) و چه طیفی از مردم وجود نواب اربعه و رابطه آنها را با حضرت، پذیرفتند و می پذیرند؟، باید گفت که، برای آشنایی با مؤمنین و معتقدین به آن حضرت و نائبان خاص آن حضرت کافی است به منابع روایی مراجعه شود تا معلوم گردد چگونه بزرگانی که از افراد با هوش و محقق و روشنی بودند، به وجود امام زمان(عج) اعتراف کرده اند .
برای نمونه به ذکر چند مورد اکتفا می کنیم:
الف: اعتقاد دانشمندان و فقها و علما به ضرورت و وجود حضرت مهدی (عج) و اعتقاد به نائبان آن حضرت:
1-شیخ صدوق که پیشوای محدثان شیعه است و در کتاب "کمال الدین" روایات زیادی را در زمینۀ وجود آن حضرت جمع آوری نموده است از محمد ابن عثمان که از مردان نامی و دانشمندان و یکی از نواب اربعه است نقل می کند که وقتی فرزند امام عسکری(ع) به دنیا آمد حضرت پولی به من داد و فرمود: برو و برای فرزندم گوسفندی بخر و عقیقه کن. [1]
2- فضل ابن شاذان نیشابوری دانشمند بزرگ در کتاب "الغیبة" به وجود امام زمان(عج)اقرار می کند و می گوید: امام عسکری(ع) فرمودند: حجت خدا وجانشین من در نیمه شعبان سال 255 تولد یافت.[2]
3- حکیمه دختر امام محمد تقی(ع) و عمه امام عسکری (ع) از بانوان دانشمند اهل بیت بوده است که طبق نوشته شیخ صدوق در "کمال الدین" و شیخ مفید در کتاب "الاختصاص" به وجود امام زمان (عج) اقرار کرده و می گوید من شاهد ولادتش بودم و به او ایمان دارم.[3]
4-ابوسهل نوبختی یکی از دانشمندان بزرگ شیعه در زمان خود است و چنانکه شیخ صدوق در "کمال الدین" می نویسد وی از امام عسکری(ع) نقل می کند که امام زمان(عج) متولد شده است. [4]
5-مؤلفین کتب اربعه از دانشمندان بزرگ زمان خود افرادی هستند که به وجود امام زمان(عج) اعتقاد کامل داشته اند از جمله کلینی در کتاب شریف "الکافی" بابی را در مولود حضرت بیان می کند و نیز بابی را در مورد غیبت دارد.[5]
همچنین علامه مجلسی که در زمان خود استوانۀ علم و دانش بود، در "بحارالانوار" روایات زیادی را در این باره نقل می کند و به نقل از کتاب "جنة المأوی" حاج میرزا حسین نوری حکایات زیادی را از فقها و بزرگانی مانند سید ابن طاووس علامه حلی شیخ ابراهیم کفعمی و.. که به خدمت حضرت رسیده اند و به وجود حضرت اقرار کرده اند، نقل کرده است.[6]
همه این شواهد از دید افراد واقع ببین دلیل بر آن است که این اعتقاد و ایمان به وجود حضرت مهدی در ابتدای دوران غیبت کبری مختص به دانشمندان و بزرگان علم و معرفت بوده است؛ زیرا در جو سیاسی و شرایط سختی که دشمنان اهل بیت مخصوصاً دستگاه حکومت ظالمانه وقت بوجود آورده بود تا جامعه را از وجود امام دوازدهم شیعیان محروم نمایند تحمل سختی های اعتقاد به آن حضرت تنها با تکیه بر پشتوانه علم و اعتقاد ممکن بود و عوام و افراد بی سواد جامعه، انگیزه و قدرت داشتن و حفظ چنین اعتقادی را نداشتند و غالبا دنباله رو حکومت ها و قدرت های زمان خود بودند.
ب: وجود نواب اربعه از نظربزرگان و علما و فقها
اما درباره اینکه آیا بزرگان ودانشمندان و افراد محقق و تیز بین هم به وجود نواب اربعه و اقرار به حقانیت آنها و رابطه آنها با حضرت ایمان داشته اند یا نه ؟باید گفت با بررسی روایاتی که در توثیق و تایید این بزرگان از ناحیۀ امام عسکری(ع) و امام زمان (عج) صادر شده این نکته روشن می شود که اولین کسانی که به نواب اربعه امام زمان یقین و اعتقاد داشتند بهترین های عالم در همه جنبه ها یعنی امام معصوم بوده است. روایات در باره نواب اربعه زیاد است و برای نمونه تنها به چند روایت اشاره می شود:
1- امام هادی(ع) در پاسخ به این سؤال احمد بن اسحاق قمی که پرسید به هنگام عدم دسترسی به آن حضرت ، به چه کسی مراجعه کند؟ فرمود: عمری (عثمان بن سعید عمری که از نواب اربعه می باشد ) مورد اعتماد من است آنچه به شما می گوید از جانب من می گوید پس به حرف او گوش دهید و از او اطاعت کنید زیرا او امین و مورد اعتماد است.
2-.امام عسکری (ع) دربارۀ وی می فرماید: وی ثقه و امین است، او مورد اطمینان گذشتگان است، و نیز مورد اطمینان من در حال زنده بودنم و مردنم است هرچه او بگوید من گفته ام.
همچنین امام عسکری (ع)، حضرت مهدی (ع) را به چهل نفر نشان داد، آنگاه فرمود بعد از این دیگر او را نمی بینید، پس به عثمان بن سعید که از نواب اربعه است روی بیاورید، در هر چه او می گوید، از او اطاعت کنید
3-امام عسکری (ع) در بارۀ محمد بن عثمان فرمود: همانا فرزند عثمان، محمد وکیل پسرم مهدی است.
در توقیع امام مهدی(عج) خطاب به اسحاق بن یعقوب نیز درباره محمد بن عثمان و پدرش چنین آمده: "محمد بن عثمان العمری (که خدا از او و از پدرش راضی باشد)، مورد اعتماد من است و نامه او نامه من است.
بعد از امام معصوم(ع) این بزرگان و علما ودانشمندان بودند که به صدق و راستگویی نواب امام زمان (عج) و نیابت آنان اعتقاد پیدا کردند و افراد عامی همواره دنباله رو قدرت حاکم بر جامعه اسلامی بوده اند و در ابتدای غیبت کبری که قدرت در دست مخالفان ائمه (ع) بود هیچ اعتقادی به امام زمان و نائبان او نداشتند.
در بارۀ اعتماد بزرگان علم و دانش به آنها، روایات زیادی در کتاب های معتبر موجود است که ما برای اختصار به ذکر چند نمونه اکتفا می کنیم:
نائب اول یعنی عثمان ابن سعید هم خود از دانشمندان بوده وهم بزرگانی مانند عبدلله ابن جعفر حمیری و احمد ابن اسحاق به او ایمان داشته اند . احمد ابن اسحاق می گوید از امام عسکری(ع) در باره عثمان ابن سعید پرسیدم حضرت فرمودند :هر چه او و پسرش محمد ابن عثمان از طرف من بگویند از من است . ابو سهل نوبختی دانشمند و فیلسوف شیعی هم به آنها اعتقاد داشته است . و در باره آنها می گوید آنها نزد دوست و دشمن از افراد دیگر داناتر بوده اند.[7]
شیخ طوسی در کتابهایی که در علم رجال تألیف کرده است از آنها به بزرگی یاد کرده و به نیابت آنها اقرار داشته است. [8]
شیخ صدوق در کتاب "کمال الدین" توقیعاتی را از ناحیه حضرت در مورد آنها نقل می کند و از آنها به بزرگی یاد می کند و به نیابت آنها معتقد است.[9]
علامه حلی در باره عثمان ابن سعید که از نواب اربعه است می گوید :"او و پدرش هر دو از نواب خاص حضرت بوده اند و نزد شیعه دارای منزلت بسیار می باشند و از آنها به بزرگی و وثاقت یاد می کند و به وکالت آنها اقرار می کند.[10]
بنا براین با توجه به دلایل و شواهدی که بیان شد به خوبی روشن است که اعتقاد به وجود امام زمان(عج) و نیابت نواب اربعه در زمان غیبت مساله ای است که هم امامان معصوم(ع)که بهترین افراد بشر هستند به آن اعتقاد داشته اند و آن را بیان کرده و بشارت داده اند و هم بزرگان علما و فقها در عصر غیبت کبری که افرادی محقق و دانشمند و روشن و دقیق در همه مسائل بوده اند، این موضوع را پذیرفته اند.

پی نوشتها:

[1] -شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص108، چاپ دار الکتاب الاسلامیه قم سال 1395ه-ق.

[2] -دوانی علی، موعودی که جهان در انتظار اوست، ص187 چاپ اجلاسیه ، تهران .

[3] - کمال الدین صدوق ج 2 ص108.

[4] - شیخ صدوق ، کمال الدین ، ج 2 ، ص108، چاپ دار الکتاب الاسلامیه قم سال 1395ه-ق.

[5] - کلینی، اصول کافی ، ج 1، ص 514، انتشارات دارالکتاب الاسلامیه

[6] -علامه مجلسی، بحارالانوار ج 53، ص 202 چاپ بیروت موسسه الوفاء 1404ه-ق وهمچنین ج 36 ، ص301 .

[7] - موعودی که جهان در انتظار اوست، علی دوانی، ص215.

[8] -شیخ طوسی، رجال ج1 –ص 401، چاپ جامعه مدرسین سال1415ه-ق.

[9] -شیخ صدوق، کمال الدین واتمام النعمه ج2، ص510 چاپ دار الکتاب الاسلامیه قم سال 1395ه-ق.

[10] - علامه حلی، الرجال –ج 1، ص 149 پاپ دارالذخائر قم سال 1411ه-ق.

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی