پرسش :
فرزندی دارم که به یک بیماری سخت گرفتار است اعتقاد دارم که از یکسو همه اتفاقات عالم از جمله این مسأله خواست و مشیت الهی است، حال مانده ام به این امر راضی باشم و یا از راه ها و نسخه های معنوی و ادعیه وارده برای شفا یافتن فرزندم تلاش کنم راهنمایی ام کنید؟
پاسخ :
سؤالی که طرح گردیده از گذشته تحت این عنوان در کتب اخلاقی مطرح شده است که آيا دعا با مقام رضا منافات ندارد؟
رضا حالتى نفسانى و به معناى خشنودى از قضا و قدر الاهى است.
اشکال فوق از آن جا پیدا شده که گمان شده است دعا بیرون از حوزۀ قضا و قدر الاهی است، در صورتی که دعا و استجابت دعا نیز جزئی از قضا و قدر الاهی است.
منظور از تقدیر الاهی این است که خدای متعال برای هر پدیده ای، اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق می یابد و منظور از قضای الاهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط یک پدیده، آن را به مرحلۀ نهایی و حتمی می رساند
با این مقدمه باید گفت:
1. دعا یکی از اسباب است همانند اسباب دیگر و اگر آشاميدن آب به جهت رفع تشنگى، و خوردن غذا به جهت سد گرسنگى با مرتبه رضا مخالفت داشته باشد، دعا هم با رضا مخالفت خواهد داشت.
2. هر گاه ما دعا مى كنيم، در واقع براى آينده مطلبى را مى خواهيم كه واقع شود و ما خواست خدا را در آينده اطلاع نداريم؛ يعنى نمى دانيم خداوند در آينده چه چيزى براى ما خواسته، تا نسبت به آن راضى باشيم. و تنها در اين صورت، دعا با مقام رضا منافات دارد که انسان حاجتش را بخواهد، هر چند مخالف رضا و صلاح خدا باشد.
3. توسل به اولياء الله (ع) و يا دعا، نباید موجب دست كشيدن و عدم استفاده از وسايل عادى، در پیگیری درمان بیماری و رفع مشکلات روزمره باشد بلکه تلاش و کوشش برای معالجه بیماری خود و فرزندان از راههای مختلف و صحیح یک وظیفه است و با توکل و رضا به قضای الهی نیز منافاتی ندارد.
منبع: http://farsi.islamquest.net
سؤالی که طرح گردیده از گذشته تحت این عنوان در کتب اخلاقی مطرح شده است که آيا دعا با مقام رضا منافات ندارد؟
رضا حالتى نفسانى و به معناى خشنودى از قضا و قدر الاهى است.
اشکال فوق از آن جا پیدا شده که گمان شده است دعا بیرون از حوزۀ قضا و قدر الاهی است، در صورتی که دعا و استجابت دعا نیز جزئی از قضا و قدر الاهی است.
منظور از تقدیر الاهی این است که خدای متعال برای هر پدیده ای، اندازه و حدود کمی و کیفی و زمانی و مکانی خاصی قرار داده است که تحت تأثیر علل و عوامل تدریجی، تحقق می یابد و منظور از قضای الاهی این است که پس از فراهم شدن مقدمات و اسباب و شرایط یک پدیده، آن را به مرحلۀ نهایی و حتمی می رساند
با این مقدمه باید گفت:
1. دعا یکی از اسباب است همانند اسباب دیگر و اگر آشاميدن آب به جهت رفع تشنگى، و خوردن غذا به جهت سد گرسنگى با مرتبه رضا مخالفت داشته باشد، دعا هم با رضا مخالفت خواهد داشت.
2. هر گاه ما دعا مى كنيم، در واقع براى آينده مطلبى را مى خواهيم كه واقع شود و ما خواست خدا را در آينده اطلاع نداريم؛ يعنى نمى دانيم خداوند در آينده چه چيزى براى ما خواسته، تا نسبت به آن راضى باشيم. و تنها در اين صورت، دعا با مقام رضا منافات دارد که انسان حاجتش را بخواهد، هر چند مخالف رضا و صلاح خدا باشد.
3. توسل به اولياء الله (ع) و يا دعا، نباید موجب دست كشيدن و عدم استفاده از وسايل عادى، در پیگیری درمان بیماری و رفع مشکلات روزمره باشد بلکه تلاش و کوشش برای معالجه بیماری خود و فرزندان از راههای مختلف و صحیح یک وظیفه است و با توکل و رضا به قضای الهی نیز منافاتی ندارد.
منبع: http://farsi.islamquest.net