پرسش :

چرا شیعه از امام علی و امام حسین (ع) نسبت به پیامبر (ص) بیشتر یادآوری می كند و اهتمام بیشتری به آنها دارد؟ وقتی به زیارات ]شیعه[ نگاه می كنیم می بینیم زیارات پیامبر از ائمه كمتر است. همچنین هنگامی كه به اعمال مستحب شب معراج توجه می كنیم می بینیم زیارت امام علی (ع) بیشتر است با توجه به این كه این حادثه مربوط به رسول الله (ص) است؟


پاسخ :
از جمله مسائلی كه هر از گاهی علیه شیعه مطرح می شود، علاقه و محبت شیعه نسبت به رسول الله (ص) است. با این ادعا كه توجه و عنایات شیعه به ائمه (ع) نسبت به رسول خدا (ص) بیشتر است.
قبل از بر طرف نمودن این شبهه و بیان واقعیت، پرداختن به یك مقدمه ضروری به نظر می رسد. این مقدمه از چند نكته تشكیل می شود:
1. آنچه را كه معروف است، تشیع یعنی فهم دین مطابق با نظر پیامبر (ص) و ائمه (ع) و اعتقاد به این كه مسیر دین بعد از پیامبر (ص) لاجرم با امامت امام علی (ع) و بعد از آن حضرت به امامت فرزندان وی میسر است.
این اعتقاد شیعه، در واقع امتثال اوامر پیامبر (ص) از نگاه قرآن و سنت است.[1] بدیهی است كه شیعه برای این اعتقاد خود هزینه ها و جان فشانی های فراوانی کرده است كه در راس آنها اهتمام به اثبات حق در مقابل شبهه ها و تشکیکات مخالفان شیعه است.
بنابراین، طبیعی است كه بحث را بر محور اثبات حق و محو باطل متمركز كنیم و مردم (امت) را نسبت به رهبران حقیقی و امامانی كه پیامبر (ص) نسبت به آنها وصیت كرده و به اطاعت امرشان امر نموده، آگاه سازیم.
روشن است كه این موضوع امر ساده و آسانی نیست. به ویژه زمانی كه كتاب های تاریخی و حدیثی را ملاحظه می كنیم از آن رو كه بسیاری از این آثار به منظور تأمین نظر و همسویی با حكام اموی و عباسی نوشته شده است. همچنین از خلال تاریخ اسلامی به دست می آید كه رهبران فرق و مذاهب فقهی و كلامی، نیز در راستای همین مسئله حركت كرده اند.
بدین جهت تمركز بر تاریخ ائمه و پرداختن به مسائل آنها طبیعی، بلكه ضروری به نظر می رسد.
شاید به همین جهت باشد كه امام سجاد (ع) در مجلس یزید در خطبۀ معروفش به معرفی جدش امیر مؤمنان (ع) و بیان صفات و ویژگی های مهمش، بیش از پیامبر (ص) پرداخت و فرمود: "من پسر علی مرتضی هستم. من پسر كسی هستم كه با جنگ جویان و شجاعان آن قدر نبرد کرد تا تسلیمشان کرد. من پسر صالح ترین مؤمنان، وارث پیامبران، صابرترین صابرانم ...".[2] و این از آن رو بود که مردم با ویژگی های شخصیتی امام علی (ع) آشنایی کامل نداشتند اما نسبت به پیامبر (ص) این گونه نبود.
2. ارادت و علاقۀ شیعه به ائمه، به ویژه امام علی (ع) جز علاقه به پیامبر (ص) چیز دیگری نیست؛ چرا كه امام علی (ع) همان نفس پیامبر (ص) است، این مطلب در آیۀ مباهله به صراحت آمده است: "پس هر كه با تو، بعد از علم و دانشى كه به تو رسيده است، درباره او (عيسى) به ستيز و محاجّه برخيزد (و از قبول حقّ شانه خالى كند) بگو: بيائيد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودمان را (كسى كه به منزله خودمان است) و خودتان را بخوانيم، سپس (به درگاه خدا) مباهله و زارى كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم".[3]
همچنین روایات زیادی؛ مانند حدیث منزلت، حدیث مؤاخاة، حدیث طائر مشوی و ...[4] كه بر علاقۀ مستحكم بین پیامبر و امام علی (ع) تأكید دارد و این كه امام علی (ع) ادامه دهندۀ شریعت پیامبر اسلام (ص) است.
3. شیعه معتقد است كه اشرف مخلوقات كسی جز پیامبر اسلام (ص) نیست و كسی مثل آن حضرت بعد از وی هرگز نخواهد آمد. پیامبر (ص) معیار و میزانی است كه مردم به او سنجیده می شوند. در پیش شیعه هر كسی به او نزدیك تر (از نظر قرب معنوی) باشد به سبب نزدیكی به آن حضرت، دارای قرب و منزلت است و هر كس از راه و رسم او دور باشد، در نگاه شیعه دارای هیچ ارزشی نیست. حتی اگر از قریش باشد. شاهد این مدعا سورۀ مسد است كه در مذمت ابی لهب نازل شد، در حالی كه او عموی پیامبر (ص) بود، این جا است كه می بینیم امام علی (ع) می فرماید: "شما موقعیت مرا نسبت به رسول خدا در خویشاوندی نزدیك، در مقام و منزلت ویژه می دانید، پیامبر مرا در اتاق خویش می نشاند، در حالی كه كودك بودم مرا در آغوش خود می گرفت و در بستر مخصوص خود می خوابانید، بدنش را به بدن من می چسباند و بوی پاكیزه خود را به من می بویاند و گاهی غذایی را لقمه لقمه در دهانم می گذارد، هرگز دروغی در گفتار من و اشتباهی در كردارم نیافت. از همان لحظه ای كه پیامبر را از شیر گرفتند،‌ خداوند بزرگ ترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر كرد تا شب و روز، او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نیكو راهنمایی كند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازه ای از اخلاف نیكو برایم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد که به او اقدام كنم".[5]
4. رسول الله (ص) دارای ویژگی های خاصی است كه در دیگران وجود ندارد. از جملۀ آنها؛ خاتم پیامبران بودن است و رسالتش ختم رسالت است. احدی بعد از وی ادعای وحی و رسالت نمی كند، مگر این كه ادعایش دروغ است. پس پیامبری كه رسالتش ختم پیامبری است و تمام رسالت های آسمانی به رسالت او پایان می پذیرد، (تمام رسالت های آسمانی در وی جمع است). وی جامع جمیع كمالات است و الگوی بشریت، پاك و منزه از هر گونه پلیدی، از بدو تولد تا هنگام ارتحال به لقای احدیت و رسیدن به مقام محمود نزد پروردگار در تمام شئون زندگی معصوم است.
امیر مؤمنان (ع) در این باره می فرماید: "از همان لحظه ای كه پیامبر را از شیر گرفتند،‌ خداوند بزرگ ترین فرشته (جبرئیل) خود را مأمور تربیت پیامبر كرد تا شب و روز، او را به راه های بزرگواری و راستی و اخلاق نیكو راهنمایی كند و من همواره با پیامبر بودم چونان فرزند كه همواره با مادر است. پیامبر هر روز نشانه تازه ای از اخلاف نیكو برایم آشكار می فرمود و به من فرمان می داد ه به او اقدام كنم".[6]،[7]،[8]
پس از بیان این مقدمۀ مختصر و كوتاه می پردازیم به اصل مسئله. شیعه در فرهنگ خود برای پیامبر (ص) و آموزه هایش در تمام زمینه ها اعم از تشریع، تفسیر، اخلاق، سیاست و ... اهمیت به سزایی قایل است؛ چرا كه خدای تعالی می فرماید: "مسلماً برای شما در زندگی رسول خدا سر مشق نیكویی بود..."[9]، "آنچه را كه رسول خدا برای شما آورده بگیرید (و اجرا كنید)، و از آنچه نهی كرده خودداری نمایید...".[10]
هر انسان منصفی كه به منابع و مصادر دینی شیعه مراجعه كند، خواهد یافت كه دومین مرجع و منبع دینی شیعه، سنت پیامبر (ص) است[11]. بدیهی است که این مسأله بیانگر نکات مهمی است از قبیل این که:
1. این مسأله كشف از احترام و قداست بزرگی می كند كه شیعه برای پیامبر قایل است، و آن به جهت واسطه بودن آن حضرت است بین ما و پروردگار در تمام امور.[12]
2. شیعه تمام همت و سعی خود را در جهت حفاظت و صیانت از سنت پیامبر (ص) - چه از جهت تدوین سنت و چه از جهت شرح و بسط آن – گذاشت. علمای ما تلاش های وسیعی در این زمینه (در تدوین موسوعه های حدیثی) از قرون اولیه تا هم اكنون داشته و دارند. مراجعه به موسوعه های (دانشنامه ها)، حدیثی و روایی؛ مانند كتب اربعه، بحار الانوار، وسائل الشیعه، مستدرک الوسائل و ... در اثبات این مدعا كافی است.
3. هیچ برهه و مرحله ای از زندگی پیامبر (ص) را نمی توان یافت، مگر این كه شیعه در آن بخش و زمینه، كار كرده و به تحلیل و بررسی آن پرداخته باشد. شاهد این مطلب آثار و كتاب های موجود در این زمینه است.[13] اگر بخواهیم خدمات عالمان شیعه را كه در این زمینه تقدیم فرهنگ اسلامی و جامعۀ مسلمانان كرده اند برشماریم، بسیار مفصل است كه این مختصر را مجال آن نیست. به رغم این كه تلاش علمای شیعه در حفظ و انتشار سنت رسول الله بسیار بوده و هست و با توجه به اهمیت آن، در عین حال شیعه این تلاش خویش را در مقابل آن شخصیت عظیم ناچیز و خود را مقصر می داند. شخصیتی كه اگر تمام عالم جمع شوند با آنچه در توان دارند نمی توانند حقش را ادا كنند.
4. اما آنچه را که در رابطه با دعا و زیارت، در متن سؤال آمده بود، باید گفت: شیعه در دعاها و زیارت هایش، نسبت به ائمه اهتمام بیشتری ندارد. این مسئله زمانی روشن می شود كه به مسائل زیر توجه داشته باشیم!
* دعا و زیاراتی را نمی توان یافت كه در آن بخشی به پیامبر (ص) اختصاص نیافته باشد، مگر خیلی كم.
* در اولین دعای مفاتیح الجنان می بینیم كه بعد از ذكر حمد و ثنای خداوند، سفارش شده است كه دعا كننده هفت مرتبه بگوید: "یا رب محمد و آل محمد، صل علی محمد و آل محمد و عجل فرج آل محمد". بنابراین، ما در این مسئله این سفارش را امتثال می كنیم.
* در تعقیب نماز فجر آمده است: صد مرتبه بگو، "صلی الله علی محمد و آل محمد". در همین دعا آمده است! "خدایا از تو درخواست می كنم، به حق محمد و آل محمد ...".
* در دعای روز یك شنبه می خوانیم: "پس صلوات بفرست بر محمد بهترین مخلوقت كه دعوت كننده به سوی تو است".
* همچنین در دعای روز سه شنبه آمده است: "خدایا درود بفرست بر محمد خاتم پیامبران و ...".
* در دعای روز چهارشنبه دارد: "پس درود فرست بر محمد خاتم پیامبران و بر اهل بیت پاكش و شفاعت محمد (ص) را روزی من فرما و از مصاحبت و همنشینی آن حضرت محرومم مكن...".
* در دعای روز جمعه وارد شده است: "درود خدا بر محمد و آلش، خدایا مرا از پیروان و شیعیانش قرار ده و در زمرۀ او محشور گردان".
* در اعمال روز جمعه دارد: "بسم الله الرحمن الرحیم. درود بر محمد سید رسولان و خاتم پیامبران و حجت پروردگار عالمیان، ... پاك و مطهر از هر آفت و بركنار از هر عیب، آرزو شده برای رستگاری و امید شده برای شفاعت و سپرده شده به سوی او دین خدا. خدایا، شرافت بده بنیاد او را و بزرگ گردان برهانش را، بلند كن درجه او را ...".
* نیز در زیارت آن حضرت وارد شده: "شهادت می دهم كه خدایی نیست، مگر الله و شهادت می دهم كه تو فرستاده خدایی...".[14]
علاوه بر نمونه های بسیار اندکی که به جهت اختصار بیان شد، هنگامی كه به كتاب مفاتیح الجنان مراجعه می كنیم عناوین زیر را نیز مشاهد می كنیم:
1. زیارت پیامبر (ص) در مدینۀ منوره
2. اعمال روضۀ منوره
3. زیارت پیامبر (ص) از راه دور
4. زیارت پیامبر (ص) و ائمه (ع) در روزهای جمعه از راه دور
5. فضیلت صلوات و سلام پیامبر (ص)
6. وداع پیامبر (ص)
7. آدابی كه شایسته است زائر مدینه رعایت كند.[15]
صاحب كتاب كامل الزیارات كتابش را با بر شمردن فضیلت و ثواب زیارت رسول خدا (ص) شروع كرده است.
همچنین صاحب كتاب مزار، برای پیامبر (ص) چهار زیارت در كتابش آورده است[16].
اینها نمونه هایی بود برای نشان دادن اهتمام و علاقه مندی شیعه نسبت به رسول خدا (ص) و فضیلت و برتری اش نسبت به ائمه. بدیهی است كه انسان محقق، با مراجعه به منابع شیعه در می یابد كه ارادت شیعه به پیامبر (ص) بسیار فراوان تر از ائمه (ع) است،‌ به ویژه اگر با دقت و توجه بنگرد، در خواهد یافت كه تعداد معصومین (ع) و غیر آنها از بزرگان و اصحاب؛ مثل حمزه سید الشهدا، جعفر طیار، سلمان فارسی و ... در مقابل پیامبر؛ کمتر از یك كفه است در مقابل كفه دیگر.
نكته ای كه باقی مانده و قابل دقت است،‌ این است كه چرا در اعمال مستحبی شب اسرا و معراج زیارت امام علی (ع) وجود دارد، با علم به این كه این مسئله (معراج) اختصاص به رسول الله (ص) دارد؟!
جواب این نكته، با مسائل مطرح شده روشن شده است. و از این رو است كه عادت شیعه بر این جاری شده كه از مناسبت های اسلامی، برای زیارت ائمه، به ویژه امام علی (ع) به بهترین وجه استفاده کند. و به همین دلیل است كه ائمه (ع) برای آن حضرت بعضی از زیارت ها را در این مناسبت ها قرار داده اند.
البته باید تذکر داد که این امر به مناسبت یاد شده اختصاص ندارد، بلكه برای امام علی (ع) زیارتی است در روز مبعث و ... .[17]

پی نوشتها:
[1] ما در این جا در صدر بیان این آیات و روایات نیستیم، در این باره رجوع كنید به موسوعه الغدیر، علامه امینی؛ و ... از منابع روایی.
[2] مجلسی، بحار الانوار، ج 45، ص 138؛ امین، سید محسن، لواعج الاشجان، ص 243.
[3] آل عمران، 61؛ با مراجعه به تفاسیر،‌ خواهید یافت كه همه به اتفاق می گویند مقصود از «انفسنا» دوم، علی بن ابی طالب است.
[4] برای آگاهی بیشتر نك؛ الغدیر،‌ علامه امینی.
[5] نهج البلاغه، خ 192،‌ معروف به خطبه قاصعه.
[6] همان.
[7] نك: الاهیات، سبحانی جعفر، ج 2، بحث نبوت و كتاب های كه در موضوع نبوت و عصمت نوشته شده است.
[8] شیعه معتقد است كه پیامبر (ص) چه در ابلاغ رسالت و غیر آن معصوم است، بر خلاف برادران اهل سنت كه معتقدند كه پیامبر (ص) فقط در تبلیغ رسالت معصوم است.
[9] احزاب، 21.
[10] حشر، 7.
[11] در نگاه شيعه سنت منحصر در قول و فعل و تقرير نبى اكرم صلى الله عليه وآله نيست و شامل قول و فعل و تقرير اهل بيت‏عليهم السلام نيز مى‏شود. در مقابل اهل سنت، سنت را به گفتار و رفتار پيامبر صلى الله عليه وآله محدود مى‏كنند و اين يكى از نقاط افتراق ديدگاه شيعه با ديدگاه اهل سنت است. نكته‏اى كه باعث توسعه‏ى سنت در ديدگاه شيعه مى‏شود، عصمت معصومان‏عليهم السلام است. همان عصمتى كه باعث مى‏شود ما از سنت نبى اكرم صلى الله عليه وآله به عنوان منبع دين بهره بگيريم، موجب تمسك ما به اهل بيت‏عليهم السلام نيز مى‏گردد. به عبارت ديگر محور بحث ما در حوزه‏ى سنت، سنت معصومان‏عليهم السلام است. هر كس مصداق اين مفهوم )معصوم( باشد، سنتش )قول، فعل و تقريرش( به عنوان يك منبع براى ما پذيرفته مى‏شود. نک: هادوی تهرانی، مهدی، درس خارج اصول، دفتر پنجم.
[12] نک: اصول فقه مقارن، حکیم، سید محمد تقی، فصل حجیت سنت.
[13] نک: الذریعة، تهرانی، شیخ آقا بزرگ؛ معجم ما کتب عن الرسول و اهل بیته، الرفاعی، عبد الجبار.
[14] مفاتیح الجنان، ص 314، 315، 326، 335، 336.
[15] همان.
[16] مشهدی، مزار،‌ ص 55 – 76.
[17] نك: مفاتیح الجنان، ص 380.

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی