پرسش :

با وجود این که امام حسن(ع) مانند امام حسین(ع) از فرزندان امام علی (ع) و فاطمه (س) و از آل عبا و از ائمه معصومین هستند، و در این جهت فرقی باهم ندارند، اما امام حسن(ع) این امتیاز را دارد که از امام حسین(ع) بزرگتر است پس چرا امامت به فرزندان امام حسن(ع) نرسید و در فرزندان امام حسین(ع) ادامه یافت؟!!!


پاسخ :
در دست یابی به پاسخ توجه به نکاتی ضروری است:
الف. در آیات و روایات شرایطی برای امام ذکر شده است که در ذیل به گوشه ای از آن ها اشاره می شود:
1. عصمت: شرط عصمت برای ائمه را می توان از آیه 124 سوره بقره استفاده کرد، حضرت ابراهیم (ع) بعد از آن که از طرف خدای متعال به عنوان امام منصوب شد، درخواست ادامه مقام امامت در ذریه خود را نمود و خدای متعال فرمود: منصب امامت به انسان های ظالم و گنه کار واگذار نمی شود. در این آیه خدای متعال (فرزندان ابراهیم (ع)) را به دو گروه معصوم و گنه کار تقسیم نموده و فرمود منصب امامت به معصوم می رسد نه به گنه کار[1].
2. علم: در بحث های روانشناسی ثابت شده که برای هر انسانی در مسیر زندگانی لحظاتی هست که در آن لحظات به بعضی از چیزها از طریق حدس (که قسمتی از الهام است) علم پیدا می کند، این نیروی مرموز را خدا به انسان داده و در افراد مختلف به حسب اختلاف روحیشان از نظر شدت و ضعف، مختلف است. ما می گوییم امام چون از عالی ترین منصب الهی برخوردار است. در درجه ی اعلای این الهام قرار دارد و نیروی الهام درباره امام که از آن به (قوه ی قدسیه) تعبیر می کنند در درجه ی اعلا قرار گرفته است.[2]
شرایط دیگر امامت عبارتند از: شجاعت، سخاوت، حفظ نفس، راستگویی، دادگری، حسن تدبیر و خردمندی...[3].[4]
ب تعیین امام امری انتصابی است و از طرف خدا تعیین می شود.
انتصابی بودن امام را از لزوم وجود شرایط برای امامت می توان فهمید؛ چون تشخیص تحقق این شرایط در وجود شخصی، برای انسان ها ممکن نیست؛ و فقط خداوند آگاه به تحقق این صفات در وجود فرد است.
ابوجارود از امام باقر (ع) درباره نشانه های شناخت امام (ع) سؤال کرده است، آن حضرت(ع) فرمود: »امام با چند نشانه شناخته می شود که اولین نشانه آن نصّ و نصب الهی است.[5]
درباره علت این انتصاب امام سجاد (ع) می فرماید: تمام امامان از خاندان ما معصوم هستند و عصمت در ظاهر خلقت نیست که شناخته شود از این جهت است که امام باید منصوص باشد یعنی خدا امام را نصب کرده و امام بعدی بوسیله ی امام قبل معرفی می شود.[6]
از این روایت روشن می شود که امام باید دارای ملکه ی عصمت باشد و چون انسان ها نمی توانند معصوم را تشخیص دهند و تنها خدا است که به تمام وجود انسان آگاه بوده و قادر بر تشخیص معصوم است، لذا نصب امام به منصب امامت به عهده خداست و کار بشر نیست.[7]
مفضل می گوید: به حضرت صادق (ع) عرض كردم چه شد كه امامت در فرزندان امام حسين (ع) قرار گرفت و فرزندان امام حسن(ع) امام نشدند با اين كه هر دو پسر پيامبر (ص) و نواده او و سرور جوانان اهل بهشتند.
فرمود موسى و هارون هر دو پيامبر و رسول و برادر بودند خداوند نبوت را در نژاد هارون قرار داد نه موسى هيچ كس نمى‏تواند بگويد چرا چنين كرد امامت همان خلافت خدا است كسى نمى‏تواند بگويد چرا خداوند در فرزندان امام حسين (ع) قرار داد و بفرزندان امام حسن (ع) نداد زيرا در كار خود حكيم است از او نمي توان پرسيد چرا چنين كردى. مردم مورد بازخواست قرار مى‏گيرند در كارهاى خود.[8]
نتیجه این که؛ امام باید دارای شرایطی باشد و چون فقط خدا می تواند تشخیص دهد که این شرایط در وجود چه کسی تحقق دارد، لذا منصب امامت منصبی است که از طرف خدا تعیین می شود. به تعبیر امام صادق (ع)[9]، امامت‏ عهد و پیمانی است كه خداوند آن را از مردان مشخص و تعيين‏ شده‏اى گرفته است و امام نمى‏تواند آن را از جانب خود به ديگرى بعد از خود تفويض كند.
ج. از برخی روایات بدست می آید که بعضی امور در این جعل الهی بی تاثیر نیستند گرچه ما در چگونگی این نوع تاثیرات در منصب امامت، اطلاعات کافی در اختیار نداریم مثلا؛ در روایات آمده است که خدای متعال در مقابل شهادت امام حسین (ع) امتیازاتی به او داده است. یکی از آن امتیازات این است که منصب امامت در فرزندان حضرت ادامه یافته است[10]
پی نوشتها:
[1] چون گناه یا ظلم به نفس است یا ظلم به دیگران یا ظلم به خدا.
[2] مسائل اعتقادی از دیدگاه تشیع، محمدرضا مظفر (ره)، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، ص 84-85.
[3] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 25، ص 164.
[4] مسائل اعتقادی از دیدگاه تشیع، ص 83.
[5] جَعْفَرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ كَثِيرِ بْنِ عَيَّاشٍ عَنْ أَبِي الْجَارُودِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ الْبَاقِرَ ع بِمَ يُعْرَفُ الْإِمَامُ قَالَ بِخِصَالٍ أَوَّلُهَا نَصٌّ مِنَ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَيْهِ وَ نَصْبُهُ عَلَماً لِلنَّاسِ حَتَّى يَكُونَ عَلَيْهِمْ حُجَّةً لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص نَصَبَ عَلِيّاً وَ عَرَّفَهُ النَّاسَ بِاسْمِهِ وَ عَيْنِهِ وَ كَذَلِكَ الْأَئِمَّةُ ع يَنْصِبُ الْأَوَّلُ الثَّانِيَ وَ أَنْ يُسْأَلَ فَيُجِيبَ وَ أَنْ يُسْكَتَ عَنْهُ فَيَبْتَدِئَ وَ يُخْبِرَ النَّاسَ بِمَا يَكُونُ فِي غَدٍ وَ يُكَلِّمَ النَّاسَ بِكُلِّ لِسَانٍ وَ لُغَةٍ. بحار الانوار،ج 25،ص141؛ معانی الاخبار، ص101؛ آثار الصادقین، صادق احسان بخش، چاپ اول، انتشارات دارالعلم، ج 1، ص 163، حدیث 3.
[6] بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمد عن أبيه محمد بن علي عن أبيه علي بن الحسين ع قال الإمام منا لا يكون إلا معصوما و ليست العصمة في ظاهر الخلقة فيعرف بها و لذلك لا يكون إلا منصوصا فقيل له يا ابن رسول الله فما معنى المعصوم فقال هو المعتصم بحبل الله و حبل الله هو القرآن لا يفترقان إلى يوم القيامة و الإمام يهدي إلى القرآن و القرآن يهدي إلى الإمام و ذلك قول الله عز و جل إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ‏. بحارالانوار، ج25، ص194؛ معانی الاخبار، ص132؛ همان، حدیث 2.
[7] شرح باب حادی عشر، فاضل مقداد، ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، چاپ پنجم 74، نشر نوید اسلام، ص 104.
[8] مجلسی، بحار الانوار، جلد 63،ص 66.
[9] " إن الإمامة عهد من الله عز و جل معهودة لرجال مسمّين ليس للإمام أن يزويها عن الذي يكون من بعده"‏اصول کافی، کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، چاپ اول 1382، انتشارات وفا، ج 2، ص 25، حدیث 3.
[10] در روایتی می خوانیم: فاطمه زهرا (س) آنگاه که با خبر شد گروهی از امت پیامبر (ص) فرزندی که در رحم دارد، را به شهادت می رسانند، از وضع حمل چنین مولودی اظهار ناراحتی و رنج می کرد. خدای متعال توسط پیامبر (ص) به فاطمه زهرا (س) خبر داد که منصب امامت در فرزندان امام حسین (ع) ادامه پیدا می کند. "فارسل الیها ان الله قد جعل فی ذریته الامامة والولایة والوصایة" پیامبر (ص) این خبر را به فاطمه (س) رساند که خدا (در مقابل شهادت حضرت) منصب امامت را در فرزندان حضرت قرار داده است؛ اصول کافی، ج 2، ص 365، حدیث ۴.

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی