پرسش :

خداوند انسان را با چه هدفی خلق کرد؟


پاسخ :
این مسئله ثابت شده است که هر یک از اسما و صفات الاهی، چه آنها که به ذات بر می گردند و به مقتضای بساطت وجود واجب تعالی عین ذات او هستند، مانند صفاتی چون: علم، قدرت ، قیومیت، مالکیت و حاکمیت خداوند و چه آنها که به فعل منسوب اند و اصطلاحاً به صفات فعل اشتهار دارند، مثل ربوبیت، رازقیت، خالقیت و اراده و رحمت پروردگار، جملگی صفات ثبوتیه ای هستند که خدای بزرگ از طریق آنها بی وقفه فیض رسانی می کند که در این میان خالقیت او اقتضا دارد که پیوسته و لاینقطع خلق نماید و دست به آفرینشی تازه بزند که : «خداوند در هر روز در شأن و کاری است».[1]
مطلب دیگری که در این جا قابل توجه است، این است که از آن جا که خداوند حکیم است و از شخص حکیم کار بیهوده و عبث صادر نمی شود، نظام آفرینش نظامی است هدفمند که در راستای اهداف عالیه ی ذات باری تعالی بنیان نهاده شده و در آن اثری از اعوجاج و آشفتگی پیدا نیست و ذرات عالم با زبان بی زبانی می گویند:
نیست در دایره یک نقطه خلاف از کم و بیش
که من این مسئله بی چون و چرا می بینیم
مطابق نص آیات قرآنی، خالق موجودات، اشیا و پدیده ها را نه باطل آفرید و نه بازیچه، بلکه محور و اساس آفرینش او بر مبنای حق استوار گشته است که در این نظام احسن، حتی کوچک ترین اجزای آن اهداف و مقاصد بلند و ارزشمندی را تعقیب می نمایند و هیچ یک از آنها معطل و بی کار نیستند که:
در این پرده یک رشته بی کار نیست
سر رشته بر ما پدیدار نیست
البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که علت غایی و هدف نهایی خلقت کائنات و پیدایش موجودات، انسان بوده است. به عبارتی شفاف تر، خداوند عالم را آفرید تا آدم را بیافریند؛ چرا که او احسن المخلوقین است. چنانچه خدایش احسن الخالقین، و از کارگاه هستی موجودی چون او بیرون نیامده است. در حدیث قدسی آمده است که فرمود: «ای پسر آدم همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم».[2]
حال با طرح این موضوعات وارد مبحث اصلی شده، می گوییم: هدف از خلقت انسان هر چه که باشد نتیجه اش به خود او بر می گردد، نه به خداوند که او غنی مطلق است و ممکنات از جمله انسان محتاج اویند.
«ای مردم! شما نیازمند به خدایید، تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته ی هرگونه حمد و ستایش است».[3]
«موسی به بنی اسرائیل گفت: اگر شما و همه مردم روی زمین کافر شوید به خدا زیانی نمی رسد؛ چرا که او بی نیاز و ستوده است».[4]
علی (ع) در خطبه ی معروف همام می فرماید: «خداوند سبحان هنگام آفرینش خلق از طاعت و بندگیشان بی نیاز و از معصیت و نافرمانی آنها ایمن بود؛ زیرا معصیت گناهکاران او را زیان ندارد و طاعت فرمانبرداران سودی به او نمی رساند،[5] (بلکه غرض از امر به طاعت و نهی از معصیت سود بردن بندگان است).
درباره ی هدف آفرینش انسان در آیات قرآن بیانات مختلفی آمده است که در حقیقت هر کدام به یکی از ابعاد این هدف اشاره می نمایند، از جمله: «من جن و انس را نیافریدم، مگر این که مرا پرستش کنند».[6] در جای دیگر می خوانیم: «آن که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازمایدتان که کدام یک از شما به عمل نیکوتر است».[7] (یعنی آزمایشی آمیخته با پرورش و در نتیجه تکامل)، و در موردی دیگر آمده است: «ولی مردم همواره مختلفند مگر آنچه پروردگارت رحم کند و برای همین (پذیرش رحمت و در سایه آن تکامل)، آنها را آفرید».[8] همان گونه که ملاحظه می شود، همه ی این خطوط به یک نقطه منتهی می شود و آن پرورش و هدایت و تکامل انسان هاست. از این جا معلوم می شود که غایة الغایات و هدف نهایی آفرینش انسان، رسیدن به کمال و سعادت و دست یازیدن به والاترین کرامت ها و ارزش های انسانی است که این همه در پرتو شناخت و معرفت و عبودیت و بندگی آگاهانه به پیشگاه ذات احدیت میسور و ممکن خواهد بود که: «بندگی خدا گوهر گران بهایی است که باطن آن ربوبیت است»[9] که هر کس به آن دست یافت سلطنت بر همه ی ما سوی الله کند.
در روایتی از امام صادق (ع) می خوانیم: که امام حسین (ع) در برابر اصحابش آمد و چنین فرمود: «خداوند بزرگ بندگان را نیافریده، مگر به خاطر این که او را بشناسند، هنگامی که او را بشناسند، عبادتش می کنند و هنگامی که بندگی او کنند از بندگی غیر او بی نیاز شوند».[10]
پی نوشتها:
[1] "کل یوم هو فی شأن"، الرحمن، 29.
[2] "یابن آدم خلقت الاشیاء لأجلک و خلقتک لأجلی"، المنهج القوی، ج5، ص516؛ علم الیقین، ج1، ص381.
[3] "یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید"، فاطر، 15.
[4] "و قال موسی ان تکفروا انتم و من فی الارض جمیعاً فإن الله لغنی حمید"، ابراهیم، 8.
[5] "اما بعد ، فإن الله سبحانه و تعالی خلق الخلق حین خلقهم غنیاً عن طاعتهم ، آمناً من معصیتهم ، لأنه لاتضره معصیة من عصاه ، و لاتنفعه طاعة من أطاعه"، نهج البلاغه فیض، ص11، خطبه همام.
[6] "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" ذاریات، 56.
[7] "الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملاً"، ملک، 2.
[8] "و لایزالون مختلفین الا من رحم ربک ولذالک خلقهم"، هود، 118و 119.
[9] "العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة"، مصباح الشریعة في حقيقة العبودية.
[10] "ان الله عزوجل ما خلق العباد الا لیعرفوه، فإذا عرفوه عبدوه، فإذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة من سواه"، علل الشرائع، صدوق ، طبق نقل المیزان، ج 18، ص423.

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی