پرسش :

آيا حضرت آدم (علیه السلام) دچار گناه و لغزش شد؟ مگر انبيا از خطا و گناه منزه نيستند؟


پاسخ :
براى روشن شدن پاسخ، بيان نكات ذيل ضرورى است:
1. انبيا و اوصياى الاهى از مقامات شامخه‏ى روحانى و تكوينى در جهان هستى برخوردارند. آنان انوار غيبيّه‏ى الاهيه و مظاهر تامّه و آيات باهره‏ى جلال و جمال حق‏اند. طينت ابدان و خلقت ارواح آنان با دست قدرت جمال و جلال الاهى تخمير شده و در عالم غيب كسب حقايق اسما و صفات نموده‏اند. در تحت ولايت حق تعالى بوده، هميشه خود را در محضر خداوند مى‏دانند. اين مقام و منزلت انبيا و اوصيا در عالم وجود، سبب عصمت مطلقه و مانع صدور گناه آنان مى‏شود، هرچند امكان و قدرت و اختيار گناه از آنان سلب نگرديده است.
2. در مورد عصمت پيامبران (‏ع) اقوال مختلفى وجود دارد. مثل اين كه آنها تنها مرتكب گناه كبيره نمى‏شوند، ولى ارتكاب صغيره بر آنها جايز است و يا هم كبيره و هم صغيره بر آنها جايز است و يا هم كبيره و هم صغيره بر آنها جايز است، ولى سهواً و نه عمداً، اما قول شيعه كه قول حق است، صدور گناه را مطلقاً بر پيامبران (‏ع) جايز نمى‏دانند به دلايل متعدد. از جمله اين كه ارتكاب گناه و خطا در مورد پيامبران‏ (ع) باعث نقض غرض مى‏شود؛ زيرا با صدور گناه از ايشان، مردم ديگر اطمينانى به آنها پيدا نكرده و از آنها تبعيّت نمى‏كنند و نقض غرض هم بر پروردگار حكيم قبيح است.
3. منشأ عصمت انبيا (و امامان معصوم‏عليهم السلام)، همان علم و شهود تام نسبت به طاعت و گناه و حلال و حرام و زشت و زيبا و پاك و ناپاك مى‏باشد (عقل نظرى) كه آنان را از گناه باز مى‏دارد (عقل عملى).
4. نكته دوم راجع به محل زندگى آدم (ع) قبل از هبوط است كه به چند دليل بهشت موعود و آخرت نبوده، مثل اين كه خروج از بهشت موعود امكان ندارد و يا راه پيدا كردن شيطان به بهشت و يا نهى از خوردن ميوه‏اى در بهشت وجود ندارد.
5. نكته آخر در نوع خطاى آدم (ع) است كه از جمله‏ى توجيهات، ترك اولى بودن است؛ زيرا اوّلاً: گناه بر انبيا جايز نيست و ثانياً: به علت مقام و منزلت انبيا، مؤاخذه‏ى بر ترك اولى اشكالى ندارد؛ چون "حسنات الابرار سيئات المقربين" و ثالثاً: ترك اولى در بعضى پيامبران وجود داشته است، مثل ترك اولاى حضرت يونس (ع).
اما در پاسخ به اين كه چرا بعد از آمدن آدم و حوا (ع) به زمين از آن (شجره و...) نهى نشدند؟ احتمالات زيادى وجود دارد كه منظور از شجره را بيان مى‏كنند. به طور خلاصه مى‏توان گفت: شجره‏ى منهيّه يا درخت ظاهرى - و يك نوع گياه بوده كه اثر خوردن آن خروج از بهشت و زندگى بر روى زمين بوده، لذا معنا ندارد كه بر روى زمين هم ممنوع باشد. افزون بر اين كه احكام به تبع مكان و زمان و حالات افراد متفاوت مى‏شود.- يا درخت معنوى باشد، در اين صورت يا مراد درخت علم است كه منافات با آيات و روايات قطعى و متعدد دارد؛ زيرا نه تنها آدم (ع) از علم نهى نشد، بلكه اسما هم به او تعليم داده شد و حتى معلم ملايكه شد و يا منظور از درخت، حَسَد است كه در مورد آدم (ع) به علت نبى بودن، معناى غبطه از آن اراده مى‏شود كه غبطه به مقام پيامبر و على و فاطمه و حسن و حسين‏ (عليهم السلام) بوده و از حسد هم در زندگى دنيوى مانند قبل از آمدن به زمين نهى شده است.

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی