پرسش :

با توجه به اینکه قاعدۀ سنخیت علت و معلول در میان علل هستی بخش و معلول آنها برقرار است، آیا قاعدۀ مذکور به طور کلی در علل تامه ( که مشتمل برعلل هستی بخش نیز هستند) برقرار است یا نه؟


پاسخ :
سنخیت در لغت بر گرفته از سنخ به معنای اصل و ریشه چیزی است.[1]
اما در اصطلاح فلسفی قاعدۀ سنخيت يعنى: لزوم تناسب ميان علت و معلول بحكم ضرورت طبيعى و منطقى؛ به این معنا که حرارت، علت حرارت و برودت، علت برودت است؛ نه بالعكس و الا لازم می آید كه هر چيزى علت هر چيز باشد؛[2] چرا که اگر بین علت و معلول سنخیت لازم نباشد، هر چیز توانایی دارد علت هر چیز شود؛ مثلا گرسنگی با آب رفع شود و تشنگی با غذا و... .
قاعدۀ سنخیت از قاعدۀ فاقد الشئ نمی تواند معطی شئ باشد، گرفته شده است؛ یعنی علت نمی تواند چیزی را که ندارد به معلول خود دهد؛ پس هر چه را که به معلول عطا کرده، خود مرتبه عالی آن را دارا است؛ و این چیزی جز تناسب نیست؛ یعنی معلول همان سنخ از وجود را دارد، که علت داشته و به او عطا کرده. در این اصطلاح معنای لغوی نیز لحاظ شده؛ چرا که معنای لغوی سنخ، اصل و ریشه است و علت اصل و ریشه معلول است.
قاعدۀ سنخیت در تمام علل تامه و ناقصه برقرار است؛ در علت فاعلی یا هستی بخش این نکته واضح و مشهود است. اما در انواع دیگر علل (مادی،صوری،غایی) نیز لازم است؛ یعنی باید بین ماده و صورت و غایت شیئ و خود شیئ تناسب باشد و هر ماده ای نمی تواند ماده هر چیزی باشد و همچنین است صورت و غایت. علاوه این که انواع دیگر علل (مادی،صوری،غایی) همگی به علت فاعلی برگشت می کند.
پی نوشتها:
[1] طريحى فخر الدين، مجمع البحرين، ج‏2، ص 435، كتابفروشى مرتضوى - تهران، چاپ سوم، 1375 ش؛ ابن منظور محمد بن مكرم، لسان العرب، ج‏3، ص، 26، دار صادر - بيروت، چاپ سوم، 1414 ق.
[2]سيد جعفر سجادى، فرهنگ معارف اسلامى، ج2 ص1018، انتشارات دانشگاه تهران - تهران، چاپ: سوم، 1373 ه ش.

منبع: http://farsi.islamquest.net
نسخه چاپی