پرسش :
در سورۀ حجر آیۀ 9 خداوند فرموده است که ما از قرآن محافظت می کنیم. در حالی که مولانا فرمان علی در تعابیرش از قرآن سه ابهام وارد نموده است که قرآن حاوی ابهاماتی بوده و تغییر نموده است. و آنها بدین شرح اند: الف: در سورۀ هود آیۀ 73 گفته است که این آیه به نظر می آید در خصوص این مورد نیست و به طور غیر ضروری اضافه شده است. ب: در سورۀ حجر آیۀ 41 آورده است که تفسیر علی در این آیه بجای آل ذکر شده است. ج: در سورۀ الاحزاب آیۀ 33 می گوید این آیه نیز در خصوص این مورد ذکر نشده و به صورت غیر ضروری اضافه شده است. لطفا بفرمایید آیا خداوند به عهد خود (مبنی بر محافظت از قرآن) وفادار نبوده است؟ (ضمنا در نظر داشته باشید که این نکتۀ مهمی است که سنی ها در برابر شیعه ها اقامه می کنند).
پاسخ :
ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشید که نباید هر ایده و نظریهای را که در کتابی خواندهاید، منتسب به تفکر کل شیعه نمایید. پرسش شما که برگرفته از کتاب مؤلفی نه چندان معروف میباشد و به صورت پراکنده و مبهم نیز مطرح شده، متأسفانه به همین شیوه میباشد، اما به طور مختصر و خلاصه بدانید که هم گروهی از اهل سنت و هم تعداد اندکی از شیعیان وجود داشتهاند که معتقد به جابجایی یا حذف برخی آیات قرآن بودهاند، اما این نظریه توسط بیشتر اندیشمندان از هر دو مکتب رد شده و به همین دلیل، نباید این مسئله به موضوعی برای تفرقه بین مسلمانان تبدیل شود و اگر یک دانشمند شیعه یا سنی، مطلبی را ابراز نماید، نمیتوان آنرا عقیدۀ تمام پیروان آن مکتب ارزیابی نمود. و نگهداری و حفاظت از ذکر؛ که در سورۀ حجر مطرح شده است[1]؛ را برخی مفسرین، به حفاظت از قرآن تفسیر نموده و برخی دیگر، آنرا به حفاظت از شخص پیامبر(ص) تأویل نمودهاند[2]. آیات دهم و یازدهم سورۀ طلاق، میتواند نظریه دوم را تأیید نماید[3]. اما حفاظت از ذکر؛ با هر تفسیری که باشد؛ بدان معناست که پیام الاهی پیامبر(ص) تا ابد، جاوید مانده و امکان ریشهکن شدن آن وجود ندارد و به همین دلیل هم مشاهده مینماییم که با وجود تمام تلاش های دشمنان اسلام، روز به روز بر دامنۀ پیروان این دین افزوده میشود. این نکته را هم از یاد نبرید که حتی اندک معتقدان به تحریف از فریقین نیز، معتقدند که همین قرآنی که اکنون در دسترس تمام مسلمانان است، برای سعادت بشریت کافی بوده و نباید به بهانههای مختلف، آنرا مهجور و مطرود قرار داد.
پی نوشتها:
[1] - انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.
[2] - قرطبی، احمد بن محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 11، ص 6، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364 ه ش.
[3] - (...قد انزل الله الیکم ذکرا. رسولا یتلوا ...) همانگونه که ملاحظه میفرمایید، ذکر در این آیه به پیامبر(ص) تفسیر شده است.
منبع: http://farsi.islamquest.net
ابتدا باید به این نکته توجه داشته باشید که نباید هر ایده و نظریهای را که در کتابی خواندهاید، منتسب به تفکر کل شیعه نمایید. پرسش شما که برگرفته از کتاب مؤلفی نه چندان معروف میباشد و به صورت پراکنده و مبهم نیز مطرح شده، متأسفانه به همین شیوه میباشد، اما به طور مختصر و خلاصه بدانید که هم گروهی از اهل سنت و هم تعداد اندکی از شیعیان وجود داشتهاند که معتقد به جابجایی یا حذف برخی آیات قرآن بودهاند، اما این نظریه توسط بیشتر اندیشمندان از هر دو مکتب رد شده و به همین دلیل، نباید این مسئله به موضوعی برای تفرقه بین مسلمانان تبدیل شود و اگر یک دانشمند شیعه یا سنی، مطلبی را ابراز نماید، نمیتوان آنرا عقیدۀ تمام پیروان آن مکتب ارزیابی نمود. و نگهداری و حفاظت از ذکر؛ که در سورۀ حجر مطرح شده است[1]؛ را برخی مفسرین، به حفاظت از قرآن تفسیر نموده و برخی دیگر، آنرا به حفاظت از شخص پیامبر(ص) تأویل نمودهاند[2]. آیات دهم و یازدهم سورۀ طلاق، میتواند نظریه دوم را تأیید نماید[3]. اما حفاظت از ذکر؛ با هر تفسیری که باشد؛ بدان معناست که پیام الاهی پیامبر(ص) تا ابد، جاوید مانده و امکان ریشهکن شدن آن وجود ندارد و به همین دلیل هم مشاهده مینماییم که با وجود تمام تلاش های دشمنان اسلام، روز به روز بر دامنۀ پیروان این دین افزوده میشود. این نکته را هم از یاد نبرید که حتی اندک معتقدان به تحریف از فریقین نیز، معتقدند که همین قرآنی که اکنون در دسترس تمام مسلمانان است، برای سعادت بشریت کافی بوده و نباید به بهانههای مختلف، آنرا مهجور و مطرود قرار داد.
پی نوشتها:
[1] - انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون.
[2] - قرطبی، احمد بن محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 11، ص 6، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364 ه ش.
[3] - (...قد انزل الله الیکم ذکرا. رسولا یتلوا ...) همانگونه که ملاحظه میفرمایید، ذکر در این آیه به پیامبر(ص) تفسیر شده است.
منبع: http://farsi.islamquest.net