پرسش :
فلسفه روزهداري چيست؟
پاسخ :
فلسفه روزهداري،تكامل جسم و جان است،يكي از دستورات خداوند به انسانها،روزهداري است تا در سايه آن، انسان بتواند از هرگونه فساد و بيماري مصون بماند و با رهانيدن خود از دامهاي شيطان،خود را در مسيرانبياء و ائمه«ع» قرار دهد. قرآن،اين دستور را اينگونه بيان ميفرمايد: (هان، اي كسانيكه ايمان آوردهايد،روزه بر شما واجب شد و اين دستور، نه تنها درباره شما،بلكه يك سنت الهي است كه به پيامبران گذشته و پيروان آنان نيز ابلاغ شده، پس روزه بگيريد، اميد است بدين سبب متقي گرديد.)
دريك حديث قدسي، پيامبر«ص» از درگاه خداوند سؤال ميكند: اولين عبادت كدام است؟ خداوند پاسخ ميدهد: روزه. آنگاه رسولاكرم«ص» ميپرسد:پروردگارا، نتيجه و ثمره روزه گرفتن چيست؟ خداوند در پاسخ ميفرمايد: نتيجه روزه، رسيدن به آگاهي قلبي و حكمت است،و نتيجه حكمت، شناخت خداوند است،و نتيجه معرفت و شناخت پروردگار، رسيدن به يقين كامل است؛پس هرگاه بنده خدا به يقين رسيد، همه وجود و زندگياش به خدا وابسته ميشود و زندگياش اگر به سختي و يا به آساني بگذرد،در او تغييري ايجاد نميشود. وقتي كه اين بنده عاشق خدا درحال مرگ باشد، فرشتگان بر بالين او ميايستند و از آب كوثر و شرابهاي بهشتي او را سيراب ميكنند تا سختي مرگش برطرف شود، سپس به او مژدهاي بزرگ ميدهند و ميگويند: خوشا به حالت، چه جايگاه نيكو و مقام عظيمي داري! اينك به يك چشم برهم زدن به دربارالهي پرواز ميكند و به مقام لقاءالله رسيده و بين او و خداوند بلندمرتبه،هيچ پرده و حجابي باقي نميماند.
به هرحال نقش روزهداري در سلامت تن و تكامل روح، غيرقابل انكاراست. پيامبر«ص» فرمودند: (صوموا تصحوا؛ روزه بگيريد تا سلامت شما تضمين شود.)شايد به همين دليل باشد كه قضاي روزه واجب است. حتي زن حائض كه قضاي نمازهايش بر او واجب نيست،اما قضاي روزههاي نگرفته بر او واجب است.
روزه تمام دستگاههاي بدن،بافتها، رگها، غدهها، اعصاب، اجزاي بدن، رودهها و شرايين را از خستگي بيرون ميآورد، زيرا در اثر عمليات مداوم و شبانهروزي، قسمتهاي مختلف بدن،سست و ضعيف ميگردد. اشتباه نشود، اينكه گفتيم بدن در اثر روزه گرفتن استراحت ميكند، معناي آن اين نيست كه از عمل باز ميماند، بلكه معناي آن اين است كه از سرعت عمل خود ميكاهد تا استراحت كند و خستگي خود را بگيرد و بدينترتيب،روزه، ضعف، احتقان (بند آمدن بول)، چاقي بدن، تصلب شرايين، زخممعده و امتلاي آن را برطرف ميسازد. درست به همين دليل است كه ميگوييم، روزه عمر را طولاني ميكند،به جسم نشاط ميدهد،و انسان را از كسلي و سستي نجات ميبخشد و از مرضها و دردها آزاد ميكند.
دكتر(گوئلپا) فرانسوي ميگويد: (چهارپنجم بيماريها، از تخميرغذا در رودهها ناشي ميشود كه همه با روزه اصلاح ميگردد.)
دكتر (آلكسي سوفورين) در كتاب خود مينويسد: (جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد باقيمانده در بدن استفاده كرده و آنها را مصرف مينمايد و بدينوسيله،مواد كثيف و عفونياي كه درجسم هست و ريشه و خميره بيماريها از آنها است، ازبين ميرود. روزه،سبب بهبودي همه بيماريها است. بنابراين،شايسته است كه جسم خود را به وسيله روزه، نظيف و پاكيزه كنيد.)
دكتر(كاريو) آمريكايي مينويسد:(روزهاي كه اسلام واجب كرده،بزرگترين ضامن سلامتي تن ميباشد.)
منبع :نشريه قدر ،شماره 22.
فلسفه روزهداري،تكامل جسم و جان است،يكي از دستورات خداوند به انسانها،روزهداري است تا در سايه آن، انسان بتواند از هرگونه فساد و بيماري مصون بماند و با رهانيدن خود از دامهاي شيطان،خود را در مسيرانبياء و ائمه«ع» قرار دهد. قرآن،اين دستور را اينگونه بيان ميفرمايد: (هان، اي كسانيكه ايمان آوردهايد،روزه بر شما واجب شد و اين دستور، نه تنها درباره شما،بلكه يك سنت الهي است كه به پيامبران گذشته و پيروان آنان نيز ابلاغ شده، پس روزه بگيريد، اميد است بدين سبب متقي گرديد.)
دريك حديث قدسي، پيامبر«ص» از درگاه خداوند سؤال ميكند: اولين عبادت كدام است؟ خداوند پاسخ ميدهد: روزه. آنگاه رسولاكرم«ص» ميپرسد:پروردگارا، نتيجه و ثمره روزه گرفتن چيست؟ خداوند در پاسخ ميفرمايد: نتيجه روزه، رسيدن به آگاهي قلبي و حكمت است،و نتيجه حكمت، شناخت خداوند است،و نتيجه معرفت و شناخت پروردگار، رسيدن به يقين كامل است؛پس هرگاه بنده خدا به يقين رسيد، همه وجود و زندگياش به خدا وابسته ميشود و زندگياش اگر به سختي و يا به آساني بگذرد،در او تغييري ايجاد نميشود. وقتي كه اين بنده عاشق خدا درحال مرگ باشد، فرشتگان بر بالين او ميايستند و از آب كوثر و شرابهاي بهشتي او را سيراب ميكنند تا سختي مرگش برطرف شود، سپس به او مژدهاي بزرگ ميدهند و ميگويند: خوشا به حالت، چه جايگاه نيكو و مقام عظيمي داري! اينك به يك چشم برهم زدن به دربارالهي پرواز ميكند و به مقام لقاءالله رسيده و بين او و خداوند بلندمرتبه،هيچ پرده و حجابي باقي نميماند.
به هرحال نقش روزهداري در سلامت تن و تكامل روح، غيرقابل انكاراست. پيامبر«ص» فرمودند: (صوموا تصحوا؛ روزه بگيريد تا سلامت شما تضمين شود.)شايد به همين دليل باشد كه قضاي روزه واجب است. حتي زن حائض كه قضاي نمازهايش بر او واجب نيست،اما قضاي روزههاي نگرفته بر او واجب است.
روزه تمام دستگاههاي بدن،بافتها، رگها، غدهها، اعصاب، اجزاي بدن، رودهها و شرايين را از خستگي بيرون ميآورد، زيرا در اثر عمليات مداوم و شبانهروزي، قسمتهاي مختلف بدن،سست و ضعيف ميگردد. اشتباه نشود، اينكه گفتيم بدن در اثر روزه گرفتن استراحت ميكند، معناي آن اين نيست كه از عمل باز ميماند، بلكه معناي آن اين است كه از سرعت عمل خود ميكاهد تا استراحت كند و خستگي خود را بگيرد و بدينترتيب،روزه، ضعف، احتقان (بند آمدن بول)، چاقي بدن، تصلب شرايين، زخممعده و امتلاي آن را برطرف ميسازد. درست به همين دليل است كه ميگوييم، روزه عمر را طولاني ميكند،به جسم نشاط ميدهد،و انسان را از كسلي و سستي نجات ميبخشد و از مرضها و دردها آزاد ميكند.
دكتر(گوئلپا) فرانسوي ميگويد: (چهارپنجم بيماريها، از تخميرغذا در رودهها ناشي ميشود كه همه با روزه اصلاح ميگردد.)
دكتر (آلكسي سوفورين) در كتاب خود مينويسد: (جسم به هنگام روزه به جاي غذا از مواد باقيمانده در بدن استفاده كرده و آنها را مصرف مينمايد و بدينوسيله،مواد كثيف و عفونياي كه درجسم هست و ريشه و خميره بيماريها از آنها است، ازبين ميرود. روزه،سبب بهبودي همه بيماريها است. بنابراين،شايسته است كه جسم خود را به وسيله روزه، نظيف و پاكيزه كنيد.)
دكتر(كاريو) آمريكايي مينويسد:(روزهاي كه اسلام واجب كرده،بزرگترين ضامن سلامتي تن ميباشد.)
منبع :نشريه قدر ،شماره 22.