پرسش :

چرا زنان پيامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پيامبر اکرم(ص ), نمي توانستند ازدواج كنند؟


پاسخ :
خداوند متعال به جهت گرامى داشت رسول خدا(ص)، حرمت نهادن به زنان آن حضرت را نيز ضرورى دانسته است و آنان را «امّهات المؤمنين»، (سوره احزاب، آيه 6، «النّبى اولى بالمؤمنين من انفسهم و ازواجه امّهاتهم») يعنى مادران مؤمنين قلمداد نموده است. واضح است كه آنها حقيقتا مادران واقعى مؤمنين نيستند، بلكه مراد خداوند متعال ارج نهادن به آنان بسان احترام به مادران خود مى‏باشد و ناگفته پيداست كه كسى با مادر خود ازدواج نمى‏كند، (سوره نساء، ايه 23 «حرّمت عليكم امّهاتكم و بناتكم و اخواتكم») . و اصلاً اين كار نسبت به ساحت مقدس رسول اكرم(ص) جسارت و بى ادبى است كه كمترين التفات از اين سنخ به همسران آن حضرت داشته باشيم. لذا خداوند متعال در قرآن كريم مى‏فرمايد: شما حق نداريد رسول خدا را اذيت و آزار رسانيد و هرگز حق نداريد بعد از آن حضرت با همسران آن حضرت ازدواج كنيد اين كار نزد خداوند متعال بسيار بزرگ است «و ما كان لكم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنكحوا ازواجه من بعده أبدا ان ذلكم كان عندالله عظيما»، (سوره احزاب، آيه 53) . بلكه حتى براى خود همسران پيامبر نيز محدوديت‏هايى قرارداده شده است كه براى ساير بانوان منظور نكرده است، (سوره احزاب، آيات 29 تا 34).در اين جا اين سوئال پيش مي آيد كه چگونه خداوند همسران پيامبر(ص ) را كه بعضي به هنگام وفات او نسبتا" جوان بودند از حق انتخاب همسر محروم ساخته است ؟ پاسخ اين سوئال با توجه به فلسفه اين تحريم روشن است . زيرا: اولا", چنان كه از شائن نزول آيه دانستيم , بعضي به عنوان انتقام جويي و توهين به ساحت مقدس پيامبر(ص ) چنين تصميمي را گرفته بودند و از اين راه مي خواستند ضربه اي بر حيثيت آن حضرت وارد كنند. ثانيا", اگر اين مسائله مجاز بود جمعي به عنوان اين كه همسر پيامبر(ص ) را بعد از او در اختيار خود گرفته اند ممكن بود اين كار را وسيله سوئ استفاده قرار دهند و به اين بهانه موقعيت اجتماعي براي خويش دست و پا كنند و يا به عنوان اين كه آگاهي خاص از درون خانه پيامبر(ص ) و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند و يا منافقين مطالبي را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد (دقت كنيد). اين خطر هنگامي ملموس تر مي شود كه بدانيم گروهي خود را براي اين كار آماده ساخته بودند بعضي آن را به زبان آورده و بعضي شايد تنها در دل داشتند. از جمله كساني را كه بعضي از مفسران اهل سنت در اينجا نام برده اند, طلحه است , (تفسير قرطبي , ج 8, ص 5310). خداوندي كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است براي برهم زدن اين توطئه زشت يك حكم قاطع صادر فرمود و جلو اين امور را به كلي گرفت و براي تحكيم پايه هاي آن به همسران پيامبر(ص ) لقب ام الموئمنين داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خويش است !
استاد شهيد مطهرى ضمن اشاره به اين نكته، به بعد سياسى آن نيز توجه داشته مى‏فرمايد: در قرآن كريم درباره زنان پيامبر، دستورهاى خاصى وارد شده است. «يا نساء النبى لستُنَّ كأحد من النساء ؛ شما با ساير زنان فر ق داريد ». اسلام عنايت خاصى داشته است كه زنان پيغمبر، چه در زمان حيات آن حضرت و چه بعد از وفات ايشان، در خانه‏هاى خود بمانند، و در اين جهت بيشتر منظورهاى اجتماعى و سياسى در كار بوده است. قرآن كريم صريحا به زنان پيغمبر مى‏گويد: »و قرن في بيوتكن ; در خانه هاي خود بمانيد«. اسلام مي خواسته است »امهات الموئمنين « كه خواه ناخواه احترام زيادي در ميان مسلمانان داشتند از احترام خود سوئ استفاده نكنند و از طرف ديگر اين حكم داراى حكمتها و مصلحتهاى سياسى و اجتماعى مهمى مى‏باشد؛ زيرا اسلام مي خواسته زنان پيغمبر ابزار عناصر خودخواه و ماجراجو در مسائل سياسي و اجتماعي واقع نشوند. چون بسيارى افراد با اغراض سياسى، خواستار ازدواج با زنان پيامبر(ص) بوده‏اند و با ازدواج با امهات مؤمنين، در جست و جوى كسب جايگاه رفيع اجتماعى و به دنبال آن كسب قدرت سياسى و اجتماعى بوده‏اند. از اين‏رو اين دستور براى جلوگيرى از يك‏سرى فتنه‏هاى دنياطلبانه بوده است.
و چنانكه مي دانيم يكي از امهات الموئمنين (عايشه ) كه از اين دستور تخلف كرد ماجراهاي سياسي ناگواري براي جهان اسلام به وجود آورد. وى با سوء استفاده از عنوان «ام‏المؤمنين» به حركت‏هاى سياسى بزرگى دست زد كه قرآن مجيد صريحاً زنان پيامبر(ص) را از آن نهى نموده بود و با تجويز ازدواج، مى‏توانست به ازدواجهاى سياسى خاصى روى آورد و اثرات نامطلوب بيشترى برجاى گذارد.
خود او هميشه اظهار تائسف مي كرد و مي گفت دوست داشتم فرزندان زيادي از پيغمبر مي داشتم و مي مردند اما به چنين ماجرايي دست نمي زدم . سر اينكه زنان پيغمبر ممنوع شدند از اين كه بعد از آن حضرت با شخص ديگري ازدواج كنند به نظر من همين است ; يعني شوهر بعدي از شهرت و احترام زنش سوئ استفاده مي كرد و ماجراها مي آفريد. بنابراين اگر درباره زنان پيغمبر دستور اكيدتر و شديدتري وجود داشته باشد بدين جهت است .با توجه به آنچه گفته شد روشن مي شود كه چرا همسران پيامبر(ص ) لازم بود از اين محروميت استقبال كنند؟ در طول زندگي انسان گاه مسائل مهمي مطرح مي شود كه به خاطرآنها بايد فداكاري و از خودگذشتگي نشان داد و از بعضي از حقوق حقه خود چشم پوشيد, به خصوص اين كه هميشه افتخارات بزرگ مسوئوليت هاي سنگيني نيز همراه دارد, بدون شك همسران پيامبر(ص ) افتخار عظيمي از طريق ازدواجشان با پيامبر(ص ) كسب كردند, داشتن چنين افتخاري نياز به چنين فداكاري هم دارد. به همين دليل زنان پيامبر(ص ) بعد از او در ميان امت اسلامي بسيار محترم مي زيستند و از وضع خود بسيار راضي و خشنود بودند و آن محروميت را در برابر اين افتخارات ناچيز مي شمردند. دومين آيه مورد بحث به مردم شديدا" هشدار داده مي گويد: اگر چيزي را آشكار كنيد يا پنهان داريد خداوند از همه امور آگاه است »ان تبدوا شيئا" او تخفوه فان الله كان بكل شي ئ عليما«. گمان نكنيد خدا از برنامه هاي ايذايي شما نسبت به پيامبرش با خبر نيست , چه آنها كه بر زبان جاري كردند و چه آنها كه در دل تصميم داشتند همه را به خوبي مي داند و با هر كس متناسب كار و نيتش رفتار مي كند.لازم به ذكر است كه هيچ يك از همسران پيامبر(ص) پس از آن حضرت با كسى ازدواج نكردند.
منبع: www.payambarazam.ir
نسخه چاپی