پرسش :

آيه اسراء به دو مبدأ فاعلي و قابلي سير رسول اكرم(ص) اشاره مي‏كند آن دو مبدأ چيست؟


پاسخ :
1- «سبحان الذي أسري». 2- «بعبده»، و نفرمود برسوله يا بنبيّه و ... . در اين جا سخن از رسالت يا نبوّت نيست، بلكه سخن از عبوديت است. در اين آيه چيزي به حضرت رسول(ص) دستور داده نشد كه وي آن را ابلاغ كند تا عنوان رسول مطرح شود، ولي در موردي كه به آن حضرت پيام داده مي‏شود، عنوان خاص رسالت ذكر مي‏شود، نظير: «يا أيّها الرسول بَلّغ ما أُنزل اِليك» مائده/67.
مبدأ قابلي معراج، عبوديت سالك است؛ نبي و رسول شدن و نيز مقامهاي ديگر در پرتو عبوديت حاصل مي‏شود، البته اين بدان معنا نيست كه هر كس عبد خدا بود نبي يا رسول مي‏‏شود. سالك قابل در سايه عبوديت به خداي سبوح نزديك مي‏شود و كسي مي‏تواند بگويد: «سبّوح قدّوس» كه خود از نقص عصيان و عيب گناه منزه باشد. كسي كه از نزاهت بهره‏اي نبرده گرچه بگويد: «سبحان ربي الأعلي»، به «حمل اولي» تسبيح مي‏گويد و به «حمل شايع» به عالم طبيعت تن در داده است؛ نظير نيّتهايي كه اكثر نمازگزاران با تصريح به «قربةً الي الله» بودن نماز، در ذهن خطور مي‏دهند، البته نه به طوري كه باعث و انگيزه آفرين باشد بلكه به نحو عادت نه عبادت. اين گونه نيتها به «حمل اولي» نيت است و به «حمل شايع» غفلت. حقيقت نيّت، همان انبعاث دروني و پرش روح از عالم طبيعت است و آنچه از نماز،ْ معراج مؤمن مي‏سازد همين است و گرنه، نه خطور اجمالي نيّت است و نه تصور تفصيلي، اينها براي اسقاط تكليف خوب است.
غرض آنكه همان گونه كه مبدأ فاعلي اسراء پيامبر، سبوح بودن خداست، اگر كسي بخواهد از اين فاعل، عروج را استمداد كند بايد او را با سبّوح بستايد و كسي مي‏تواند اهل تسبيح باشد كه از عالم طبيعت برهد و كسي از عالم طبيعت مي‏رهد كه عبد محض باشد، چنانكه مبدأ قابلي اسراء رسول اكرم(ص) عبوديتِ خالصه آن حضرت بود.
آيت الله جوادي آملي،تفسير موضوعي قرآن كريم ج 9 (سيرة رسول اكرم در قرآن)
www.payambarazam.ir
نسخه چاپی