پرسش :

با توجه به اين كه خدا به روزه ما احتياج ندارم، چرا اگر كسي در ماه رمضان به هر دليلي روزه نگيرد، بايد آن را جبران كند و در غير اين صورت مرتكب گناه مي‏شود؟


پاسخ :
احكام و دستور هايي كه خداوند براي بشر وضع نموده و تشريع كرده است، مصالح واقعي است كه اگرچه بسياري از آن مصالح واقعي از عالم عادي بشر خارج است، اما از آن جا كه مي‏دانيم احكامام در جهت سعادت و رستگاري بشر است، پس داراي منافع واقعي و حقيقي است. حكم وجوب روزه نيز از همان موارد است.
در آيات آمده است كه خداوند روزه را بر مسلمانان واجب كرده، همان گونه كه بر ملت‏هاي پيش از ما نيز واجب كرده بود. وجوب اين حكم را جهت تقوا و رستگاري قرار داده است.
بنابر اين، اگر خداوند بر انسان روزه را واجب كرده، نه براي منفعت و سود است، بلكه به جهت منفعت و مصلحتي كه براي انسان و در جهت سعادت و خوشبختي او است قرار داده است.
حال اگر انسان به هر دليلي نتوانسته از مصلحت و منفعت واقعي برخوردار شود، خداوند حكمي تشرع كرده تا بتواند آن را جبران نموده و خير و منقعتي را كه از انسان فوت شده، دوباره به دست آورد.
اما اين كه چرا اعمالي كه خداوند واجب كرده، اگر از روي عمد ترك شود، گناه محسوب مي‏شود، از چند زاويه قابل بررسي است:
1 - احكام و تكاليفي كه خداوند تشريع كرده، بر چند قسم است: واجب، حرام، مستحب، مكروه و مباح.
چيزهايي كه خداوند از آن‏ها نهي نموده، داراي مفسده واقعي است كه اگر انسان به آن عمل دست زند از مفسده واقعي برخوردار شده، نتيجه آن عذاب است.
در مورد ترك واجب همين گونه است، يعني به واسطه ترك واجب، تنها يك مصلحت و خير از انسان فوت نشده، بلكه دچار مفسده شده است، مانند اين كه اگر انسان در پشت چراغ قرمز بايستد، از منفعت و خير آن بهره‏مند مي‏شود كه عدم تصادف و سالم ماند است، اما اگر از اين دستور قانون سرپيچي كند، نه فقط از خير و مصلحت آن برخوردار نگرديده، بلكه قانون شخص را مجازات مي‏كند، و به ضرر خود نيز اقدام كرده است.
در مورد مستحبات اين گونه نيست، يعني خداوند يك سلسله امور قرار دادده كه مستحب هستند و براي آن‏ها پاداش قرار داده است. اگر انسان آن‏ها را انجام ندهد، مجازات ندارد، بلكه تنها خير و منفعت از دست رفته، اما منفعت به درجه‏اي نيست كه انجام ندادن باعث ايجاد مفسده و در نتيجه مجازات و عذاب باشد.
2 - انساني كه امر واجب را به عمد ترك مي‏كند، در واقع مخالفت با دستور الهي كرده و اين نشانه عصيان و تمرد انسان نسبت به خداوند است. عصيان و سرپيچي مجازات دارد، همان گونه كه در قانون معمولي وجود دارد، اما اين مسئله در مستحبات وجود ندارد.
3 - عذاب و مجازات قيامت بنابر نظر محققان و دانشمندان و با استفاده از آيات، از نوع تجسم اعمال است، يعني بسياري از عذاب‏هاي قيامت يا همه آن‏ها، تجسم عمل ما است.
حال اگر انساني واجب الهي را كه موجب كمال مي‏شود، ترك كند، تنها از دست دادن منفعت نيست، زيرا با توجه به اين كه مسئله از واجبات است، ترك آن نشانه عصيان و تمرد است. تجسم عصيان و مرد در مقابل پروردگار بخشنده و مهربان (چون امر زشت و ناپسندي است) چيزي جز عذاب و دوزخ نمي‏تواند باشد.
4 - هر امر واجبي يك نهي را درون خود دارد، مثلاً وقتي خداوند مي‏گويد: نماز را بر پا داريد، درون اين دستور آن است كه نبايد نماز را ترك كنيد. اگر فرمود: روزه بگيرد، يعني روزه خوري را ترك كنيد، پس هر دستور الهي، نهي طرف مقابل آن است. كسي كه واجب الهي را انجام نداده، يعني نهي خداوند را ناديده گرفته و طرف مقابلش را انجام داده است.
همان گونه كه نهي خداوند داراي مفسده است و مثلاً خوردن شراب عذاب دارد، ترك نماز همين گونه است.
5 - طبق روايات معصومين، ترك كردن واجب، مرتبه‏اي از كفر و شرك است. امام صادق (ع) مي‏فرمايد: "بنده‏اي كه يكي از واجبات را ترك كند يا يكي از گناهان كبيره را به جا آورد، خداوند به نظر رحمت به او نمي‏نگرد و او را پاك نمي‏كند، زيرا چنين شخصي مشرك شده است، چون خداوند امر به چيزي فرمود و شيطان هم او را به چيزي دستور داد، مثلاً خدا به روزه امر كرد و شيطان ترك آن را خواسته است، پس آن چه را خدا امر فرمود، ترك كرده و از شيطان اطاعت كرده است. (1) البته مراد از شرك در اين روايت، شرك در اطاعت است.
نكته قابل توجه مطلبي كه در سؤال عنوان شده ورمورد امور مستحب كه خداوند قرار داده كاملاً درست و به جا است وهمان معناي مستحب است، اما واجبات با آن فرق دارد و ترك واجبات، عذاب اخروي را به دنبال دارد.
در غير اين صورت فرقي ميان واجب و مستحب نبود، يا به عبارت ديگري فرقي بين قانون الزامي و قانون غير الزامي نبود.
www.eporsesh.com
نسخه چاپی