پرسش :

دليل وجوب خمس - به ويژه خمس درآمد - چيست؟


پاسخ :
يكي از واجبات مهم مالي در اسلام «خمس» است كه از فروع دين و جزء عبادات شمرده مي‏شود. از اين رو بايد با قصد قربت انجام گيرد. تمام مذاهب اسلامي (شيعه و سني) در اصل وجوب خمس، اتفاق نظر دارند. تنها اختلاف ميان آنان، موارد و مصارف آن است؛ لذا بيشتر اهل سنت بر اين باورند كه تنها به غنايم جنگي و گنج خمس تعلق مي‏گيرد.ر.ك: مغنيه، محمدجواد، الفقه علي المذاهب الخمسة، ص 186 و خويي، سيدابوالقاسم، مستند العروة الوثقي، كتاب الخمس، ص 197. امّا فقيهان شيعي معتقدند: خمس در هفت چيز واجب است: 1. غنايم جنگي، 2. غواصي (اشيايي كه با فرورفتن در آب درياها به دست مي‏آيد)، 3. گنج، 4. معدن، 5. سود تجارت، 6. مال حلال مخلوط به حرام، 7. زميني كه كافر ذمي از مسلمان بخرد. پنج قسم اول مورد اتفاق شيعه و دو قسم اخير نظر مشهور آنان مي‏باشد.
آنچه كه اكنون مورد بحث و پژوهش است، خمس سود و درآمد كسب مي‏باشد. خداوند متعال مي‏فرمايد: «و اعلموا انما غنمتم من شي‏ء فان لله خمسه و للرسول و ...».متن كامل آيه با ترجمه در پرسش 1 ذكر شده است. اين آيه - كه به آيه خمس معروف است - به نظر فقيهان شيعي نه تنها بر وجوب خمس غنايم جنگي دلالت مي‏كند؛ بلكه شامل هر گونه درآمد كسب نيز مي‏باشد. واژه «غنيمت» از نظر لغت معناي گسترده‏اي دارد و به هرگونه درآمد و فايده‏اي كه به انسان مي‏رسد، گفته مي‏شود.ر.ك: مجمع البحرين، لسان العرب، تاج العروس، ماده «غنم».
غنيمت جنگي و سود تجارت، هر دو غنيمت شمرده مي‏شوند و مشمول آيه مي‏گردند. البته هر چند شأن نزول آيه در مورد غنايم جنگي است، ولي اين سخن معروف است كه شأن نزول، هيچ گاه مخصص نيست و نمي‏تواند آيه را به آن محدود كند. در تقريرات درس حضرت آيت‏الله بروجردي چنين آمده است:
درست است كه آيه در مورد خاص نازل شده است؛ ولي هيچ‏گاه مورد، مخصِص نيست و دانشمندان اهل سنت هم - كه خمس را در غير غنايم جنگي انكار نموده‏اند - در اين آيه، مورد را تخصيص دهنده و محدود كننده ندانسته‏اند، در حالي كه آيه در غزوه بدر نازل شده، آن را شامل تمامي جنگ‏ها شمرده‏اند و اگر قرار بود مورد خاص، در آيه مخصص باشد، بايد آن را محدود به جنگ بدر بدانند.زبدة المقال، ص 5.
گذشته از همه اينها، در روايت معتبري (معروف به صحيحه علي بن مهزيار)، امام جوادعليه السلام غنيمت در آيه را به معناي گسترده‏اي در نظر گرفته و آن را به درآمد كسب تفسير نموده است. در بخشي از آن آمده است: «فاما الغنائم و الفوائد فهي واجبة عليهم في كل عام قال الله تعالي: و اعلموا انما غنمتم من شي‏ء فان لله خمسه...».وسائل الشيعه، ج 6، باب 8، ابواب ما يجب فيه الخمس، ح 5.
در اين حديث امام‏عليه السلام واژه «الفوائد» را در كنار «الغنائم» جاي داده و هر دو را مصداق آيه قلمداد نموده است و ترديدي نيست كه منظور از «فوايد» هر گونه سود و درآمدي است كه به انسان مي‏رسد. بنابراين از مجموع موارد و قراين ياد شده، به دست مي‏آيد كه خمس درآمد در قرآن، به صراحت از آن ياد شده و بر وجوب آن دلالت مي‏كند؛ به ويژه آنكه حضرت‏عليه السلام نيز از آن معناي وسيعي را دريافته و براي ما تبيين و تفسير كرده است. چنانچه كسي در تمام آنچه كه بيان شد، اشكال كند و آيه را در خمس غنايم جنگي منحصر كند، در پاسخ خواهيم گفت: به جز قرآن، روايات متعددي از ائمه‏عليهم السلام وارد شده است كه به خوبي بر وجوب خمس درآمد دلالت مي‏كند.ر.ك: وسائل الشيعه، ابواب ما يجب فيه الخمس و ابواب الانفال. و تمامي فقيهان شيعي نيز به آنها استناد جسته و در كتاب‏هاي فقهي خود ذكر كرده‏اند.
گفتني است كه از سويي اكثر اهل سنت، خمس در غير غنايم جنگي را انكار نموده‏اند و از ديگر سوي، دسترسي به صندوق زكات بر سادات بني‏هاشم حرام شمرده‏اند در حالي كه در بين اين دسته نيز، همانند سايرين يتيم و مسكين به چشم مي‏خورند. اكنون اين سؤال پيش مي‏آيد، كه فقراي سادات بني‏هاشم، از چه بودجه‏اي امرار معاش كنند؟ با اين اعتقاد كه جنگ در تمام دوران زندگي و در همه جوامع پا بر جا و هميشگي نيست كه بتوانند از خمس غنايم جنگي ارتزاق كنند.مستند العروة الوثقي، كتاب الخمس، ص 343.
www.eporsesh.com
نسخه چاپی