سه‌شنبه، 30 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

در روايات آمده كه ائمه علم اولين و آخرين را می دانند و در روايات آمده كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در كربلا نام سرزمين را پرسيدند، این چه حكمتي دارد؟ اگر مي‌خواستند مردم بدانند به صورتهاي ديگر هم مي‌شد بيان كرد؟


پاسخ :
اين سؤال كه چرا با آن علم گسترده، امام حسين از اسم سرزمين كربلا از مردم پرسيد؛ در جواب بايد گفت كه اولاً درست است كه ائمه ـ عليهم السّلام ـ علم زيادي داشتند ولي آنان وظيفه داشتند در امور روزمره زندگي از علم غيب استفاده نكنند و مانند بقيه مردم عادي زندگي كنند. آنان از جنس بشر بودند و در اعمال و رفتار و معاشرت مانند يك بشر عادي زندگي مي‌كردند، با همين چشم مي‌ديدند، با همين گوش مي‌شنيدند، برطبق ظواهر و شواهد داوري مي‌كردند و با مردم و اصحاب خود در كارها و جنگ‌ها مشورت مي‌كردند، براي معالجه بيماري به طبيب مراجعه مي‌كردند و مصائب و حوادث برايشان پيش مي‌آمد. در جنگها گاهي متحمل شكست مي‌شدند و مانند يك بشر عادي به ارشاد و هدايت مردم مي‌پرداختند و مردم نيز با اراده و اختيار ايمان مي‌آوردند و آنان در امور روزانه زندگي هرگز از علم غيب استفاده نمي‌كردند، و امّا اگر امور مربوط به احكام ديني و مسائل اسلامي پيش مي‌آمد كه بيان آن نياز به علم غيب داشت از علم غيب استفاده مي‌كردند و يا موضوع و فعل حرام و كار زشتي پيش مي‌آمد كه ارتكاب آن ولو از راه سهو و نسيان در نظر مردم قبیح و زشت بود و به مقام امامت ضربه مي‌زد آنجا از علم غيب استفاده مي‌كردند.
بنابراين پيامبر و ائمه مي‌توانند به اذن الهي از حوادث و پيش‌آمدها و افعال آينده خودش يا ديگران آگاه شود، لكن اين گونه علم مسير حوادث را تغيير نمي‌دهد و در افعال و اراده‌ها اثر نمي‌گذارد و منشأ تكليف قرار نمي‌گيرد.
مرحوم علامه طباطبايي در استفاده ائمه از علم غيب چنين مي‌گويد: «انبياء و ائمه ـ عليهم السّلام ـ در آن اموري كه مربوط به اداي رسالت و رساندن پيام الهي به مردم باشد، اگر نياز به استفاده از علم غيب باشد از آن استفاده مي‌كند نه در هر امر عادي.[1]
و اين مطلب را رواياتي كه از ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ رسيده است نيز تأكيد مي‌كند مثلاً وقتي جهم بن صفوان خدمت امام هشتم علي بن موسي الرضا ـ عليه السّلام ـ عرض مي‌كند: ‌همانا امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ قاتل خود را شناخته بود و مي‌دانست كه در چه شبي و در چه مكاني به شهادت مي‌رسد. و چون صداي مرغابي ها را در خانه شنيد فرمود: اينها نعره‌زناني هستند كه نوحه‌گراني پشت سر دارند و وقتي امّ كلثوم خدمت پدر عرض كرد: كاش امشب در خانه نماز بخواني و براي نماز جماعت ديگري را بفرستي آن حضرت قبول نكرد و بدون اسلحه رفت و حال آن كه مي‌دانست ابن ملجم او را با شمشير به شهادت مي‌رساند و اقدام به چنين كاري جايز نيست؟
امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمود: آنچه گفتي درست است ولي خود آن حضرت اختيار فرمود كه در آن شب مقدرات خداي عزّوجلّ اجرا شود.[2] مرحوم علامه مجلسي وقتي اين روايت را نقل مي‌كند، مي‌گويد: كسي كه مقدرات الهي و علل و اسباب آن را نمي‌داند، مي‌تواند از آنها دوري و اجتناب ورزد و به اجتناب مكلف شود، امّا كسي كه به جميع حوادث و پيش‌آمدها عالم است، چگونه ممكن است او را به اجتناب و دوري از آن مكلف نمود، اگر چنين چيزي ممكن باشد لازم مي‌آيد كه هيچ يك از مقدرات نسبت به او واقع نشود.[3]
حالا كه روشن شد كه ائمه علم غيب داشتند، ولي در امور روزانه زندگي از آن استفاده نمي‌كردند يعني وظيفه نداشند از آن استفاده كنند، امام حسين ـ عليه السّلام ـ نيز اسم سرزمين كربلا را مي‌دانست و نيز مي‌دانست كه اين منطقه خاص كه بين دو نحر آب دجله و فرات واقع شده است كربلا است، ولي وظيفه نداشت از آن علم غيب استفاده كند و مانند بقيه مردم عمل كرد و وقتي وارد سرزمين كربلا شد اسم آن را سؤال كرد تا هم برای ياران و اصحاب خودش روشن كند كه اينجا است وعده‌گاه الهي و هم به بقيه مردم و مردم كوفه بنماياند كه اينجا است قتله‌گاه او كه جدش پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ از آن خبرداده بود.
و در روايات آمده است كه سيد الشهدا ـ عليه السّلام ـ نواحي اطراف قبر خويش را از اهل نينوا و غاضريه به مبلغ شصت هزار درهم خريداري كرد و به خود آنان صدقه داد و با آنان شرط كرد كه مردم را به جايگاه قبرش راهنمايي كنند و هر كس را كه به زيارت آن حضرت آيد سه روز مهمان نمايند و پذيرايي كنند.[4]
بنابراين امام حسين ـ عليه السّلام ـ علم داشت و اسم سرزمين كربلا را با خصوصيات مي‌دانست، ولي براي اينكه به اصحاب و ياران خود و بقيه مردم دنيا تا روز قيامت اعلام كند كه اينجا است وعده‌گاه الهي و محل نزول هفتاد هزار فرشته و اينجا است كه وعده الهي دربارة مؤمنان و صالحان تحقق پيدا مي‌كند، از اسم آن سؤال نمود. آري آن سرزمين، سرزمين كربلا است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- علم امام ،محمد رضا مظفر
2- امام شناسی ، علامه تهرانی

پی نوشتها:
[1] . طباطبايي، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، انتشارات موسسه النشر الاسلامي، ج 20، ص 88 ـ 89.
[2] . شیخ کلینی، كافي، ج 1، ص 259.
[3] . علامه مجلسی ، بحار الانوار، ج 42، ص 246 به بعد.
[4] . محدثي، جواد، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، قم، چ پنجم، 1380، ص 398.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.