دوشنبه، 6 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

نقل شده است که ام کلثوم در راه اسارت در شهر کوفه ، نان و خرماي مردم را از دست بچه ها مي گرفت و پرتاب مي کرد و مي فرمود: صدقه بر ما خاندان حرام است مگر آنچه مردم مي دادند صدقه واجب بوده است؟


پاسخ :
حادثه عاشورا از جانسوزترين و غمناک ترين حوادث تاريخ اسلام به شمار مي رود که هم خود واقعه و هم وقايعي که بعد از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ گريبانگير خاندان رسالت شد، دل هر انسان آزاده را، به درد و رنج مي آورد.
علامه مجلسي واقعه اي را از ورود اهل بيت امام حسين ـ عليه السلام ـ بعد از واقعه عاشورا به کوفه نقل مي کند که در کتب قديم تر از قبيل، مقتل هاي مختلف، لهوف سيد بن طاووس، الارشاد شيخ مفيد، مقتل خوارزمي و... چنين گزارشي يافت نمي شود . البته خود علامه مجلسي نيز اذعان دارد که اين گزارشي که نقل مي کند، مرسله است و ناقل آن فردي به نام مسلم جصاص (گچ کار) است. او گفته روزي ابن زياد مرا براي مرمت دارالاماره کوفه طلبيد و من مشغول تعمير شدم ، ناگاه صداي شيون بسيار از اطراف کوفه شنيدم، پرسيدم اين صداها چيست؟ غلامي گفت: کسي بر يزيد خروج کرده بود و لشکر ابن زياد به جنگ او رفته بودند. امروز سر او را داخل شهر مي آورند. پرسيدم: آن که خروج کرده بود چه کسی بود؟ گفت: حسين بن علي، مي گويد: بيرون رفتم تا به کناسه (از محله هاي قديم کوفه) رسيدم، ديدم که مردم ايستاده اند و انتظار مي کشند تا اينکه چهل کجاوه و محمل پيدا شد. گفتند حرم محترم سيد الشهداء و فرزندان فاطمه زهرا در اين محمل ها هستند.
اهل کوفه به اطفال و کودکان اهل بيت ترحم مي کردند. ام کلثوم ناراحت شد و فرمود: اي اهل کوفه! تصدق بر ما اهل بيت رسالت حرام است ، و آنها را از دست و دهان بچه ها مي گرفت و بر زمين مي انداخت.[1]
با توجه به اينکه اين گزارش هم مرسل است و در منابع کهن چنين نقلي وارد نشده نمي توان به آن اعتماد کرد. علاوه برآن چگونه مي شود اين گزارش را رواياتي که گفته اند صدقه واجبه برخاندان رسالت حرام است را جمع کرد. چنانچه برخي از علماء اقدام به چنين جمعي نمودند.
آيت الله خوئي (ره) در اين باره مي نويسند: دليلي بر حرمت مطلق صدقات بر هاشميان نيست و همانا صدقه خاصه که زکات مال و بدن است برآنها حرام است و بعيد نيست که حرمت صدقه بر آنها حاکي از اين باشد که صدقاتي که مردم براي دفع بلاء و رد قضاء مي دهند نيز بر اهل بيت و هاشميان حرام باشد. همانا در اين نوع صدقه يک ذلت هست که با ذريه طاهره سازگاري ندارد و اينکه ام کلثوم در کوفه طعام را از اطفال مي گرفت و به سوي مردم مي انداخت و مي گفت: واي بر شما اي اهل کوفه همانا صدقه بر ما حرام است. از اين قبيل بوده است.[2]
برخي نيز مي گويند: که صدقه مستحبي بر بني هاشم حرام نيست. ولي از آنجا که مردم نذر مي کردند تا به اسيران صدقه بدهند لذا اين صدقه واجب مي شد و به همين خاطر ام کلثوم مانع مي شد که اطفال اين نان و خرماها را بخورند چون صدقه واجب (نذري) مي شد.[3]
آيت الله بهبهاني نيز مي نويسد: حکايت، مشهور، مسلم و مقبول است، يعني ايشان اصل خبر را مي پذيرند، ممکن است گفته شود: صدقه مستحبي که در نهايت ذلت و خواري براي گيرنده آن باشد، مثل آنچه که به سائلين و متکديان داده مي شود، بر خاندان امام حسين ـ عليه السلام ـ حرام است. از اين جهت که براي آنها ذلت و خواري به دنبال دارد.[4]
شيخ انصاري (ره) در اين باره مي نويسد: خلافي در اين نيست که صدقه مستحبي حرام نيست و اخبار زيادي در اين رابطه از معصومين ـ عليهم السلام ـ وارد شده است. الا اينکه در بعضي از اخبار آمده است که امام ـ عليه السلام ـ از آب مسجد نهي مي کردند و علت نهي هم اين بود که آن آب صدقه است.[5] همچنین امکان دارد اين منع را بر کراهت حمل کنيم و اگر دادن چنين صدقه اي موجب وهن و خواري بني هاشم شود بر حرمت حمل مي شود.[6]
در ادامه مي توان اين را هم اضافه کرد که هدف از رد این صدقات ( خواه صدقه حرام باشد یا مکروه) این است که به مردم بفهماند و مردم را آگاه سازد که اين کودکان، کودکان عادي و مثل ساير مردم نيستند؛ بلکه اينها آل رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ مي باشند که خداوند دوستي و تبعيت از آنها را واجب کرده است. می خواستند ، مردم را به جنايتي که در حق اهل بيت صورت گرفته آگاه سازند.
بنابراين نتيجه مي گيريم علي رغم اينکه اين گزارش در منابع متقدم نيامده ولي علماي فقه در اين باره تفسير هاي متعددي ارائه داده اند که عمدتا به اين مطلب اشاره داشت که در چنين وضعي که اهل بيت قرار داشتند، گرفتن صدقه موجب ذلت و خواري بود و منع ام کلثوم دلالت بر کراهت دارد. نيز اگر مردم براي نذر دفع بلا و قضا صدقه بدهند آن صدقه واجب است و بر بني هاشم حرام مي شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ مکاسب (کتاب الزکاة) شيخ انصاري.
2ـ مع الرکب الحسيني من المدينه الي المدينه، ج5، محمد جعفر طبسي.
3ـ تاريخ امام حسين ـ عليه السلام ـ ج5، آموزش و پرورش.
4ـ در کربلا چه گذشت، شيخ عباس قمي.

پی نوشتها:
[1]. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج45، ص114 و بهبهاني، محمد باقر، الدمعة الساکبه، بيروت، موسسه اعلمي، 1409ق، ج5، ص44 ـ 45؛ طريحي، المنتخب، قم، کتابخانه اروميه، بي تا، ج2، 477 ـ 478.
[2]. خوئي، ابوالقاسم، مصباح الفقاهة، بي جا، وجداني، 1371ش، ج1، ص524.
[3]. محمدي اشتهاردي، محمد، سوگنامه آل محمد، قم، انتشارات ناصر، 1374ش، ص417.
[4]. وحيد بهبهاني، محمد باقر، مصابيح الظلام، قم، موسسه علامه بهبهاني، 1424ق، ج10، ص496.
[5]. حر عاملي، محمد، وسائل الشيعه، قم: آل البيت ـ عليهم السلام ـ ، 1412ق، ج9، ص272، باب 31، ص2.
[6]. انصاري، مرتضي، مکاسب (کتاب الزکاة)، قم ، موسسه کلام، 1415ق، ج10، ص352.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.