دوشنبه، 6 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

مراد از عبارت «في کل موطن و موقف وقف فيه نبيک (ص) در زيارت عاشورا چيست؟


پاسخ :
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در موقعيت هاي مختلف مکاني و زماني که توقف داشتند گاهي آيه اي از جانب خدا نازل مي شد و گاهي خود پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بني اميه و شخص معاويه را مورد لعن قرار مي داد؛ و در موارد متعدد پيامبر اين تبري و انزجار را نمايان کرده اند و به راستي که ايمان جز حب و بغض چيزي نيست.
ترجمه کامل اين جمله اين است: خدايا اين روز، روزي است که بني اميه آن را مبارک دانستند و پسر آن زن جگرخوار ، آن ملعون پسر ملعون بر زبان تو و زبان پيامبرت در هر جا و در هر مکاني که در آن مکان پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ توقف کرد.
موطن بر وزن موضع به معني مکانيست که در آن جا اقامت شده و قيود استقرار و اقامه و آمادگي اخذ مي شود.
موقف هم همان معناي جايگاه، جا و مکا را معنا مي دهد.
لسانک: يعني به زبان پروردگار و از طريق وحي به پيامبر اين انزجار و لعن ابراز و نمايان شده است.
به عنوان مثال: آيه60 سوره اسراء:‌ «وَ إِذْ قُلْنا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتي‏ أَرَيْناكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما يَزيدُهُمْ إِلاَّ طُغْياناً كَبيراً » که اشاره به خوابي است که پيامبر در خواب ديد ميمون هايي از منبر او بالا مي روند. شجره ملعونه بر حسب روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و نيز رواياتي از اهل سنت از رسول اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نقل نموده اند که مراد از کلمه شجره ملعونه در قرآن گروهي از بني اميه هستند که يکي پس از ديگري بر منبر تبليغ و مسند دعوت رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ تکيه مي زنند که در روايات فراواني به آن ها لعن شده است.[1]
پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ افراد مختلفي را از نسل بني اميه مورد مذمّت و لعن خود قرار مي دادند که عبارتند از:
1. حکم بن العاص: پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ طبق روايات مختلف او را مورد لعن قرار داده است.[2]
2. ابوسفيان : موارد متعددي توسط رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ لعن شده است.[3]
3. معاويه: پيامبر فرمودند : هر وقت معاويه را ديديد که بر منبر من سخن مي گويد گردنش را بزنيد.[4] در روايت ديگري آمده : روزي که ابوسفيان سواره بود و معاويه با برادرش، يکي از پيش و ديگري از دنبال بودند فرمود: اللهم العن القائد و السائق و الراکب خدايا! جلو دار و راننده و سواره را لعنت کن.[5] و در روايتي آمده روزي پيغمبر فرمود: اکنون از اين گذرگاه مردي مي آيد که بيرون از دين در قيامت محشور مي شود و لحظه اي بعد معاويه از آن راه وارد شد.[6]
4. مروان: هنگامي که مروان بن حکم بر رسول خدا وارد شد، فرمود: الوزع ابن الوزع، الملعون بن الملعون ؛ او ترسو ترسو، ملعون پس ملعون است.[7] و در روايتي از عايشه آمده است که رسول خدا فرمود: خدا لعنت کند پدر مروان را که مروان در صلب اوست پس مروان قطعه اي از لعنت خداست.[8]
5. يزيد:‌ پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمود: نخستين کسي که سنت مرا تغيير مي دهد مردي از بني اميه است به نام يزيد.[9]
در روايات فراوان ديگري نيز يزيد به مورد لعن قرار گرفته از جمله :
1. اخبار و پيش گويي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ از شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ ؛[10]
2. رواياتي که نا امن کنندگان حرم پيامبران و حرم رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ يعني مدينه را لعنت شده از طرف خدا و فرشتگان و مردم معرفي مي کند؛[11]

نتيجه گيري:
پيامبر از همان ابتداي علني کردن رسالت خود، بحث اهل بيت و امامت را مطرح نمودند در عين حال تبري از دشمنان دين خدا و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ نيز در سراسر زندگي پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ نمايان است و بني اميه همان غاصبان حكومت و دشمنان سر سخت دين الهي از مله افرادي هستند كه بارها مورد لعن خدا و رسول قرار گرفته اند واين است معناي اين فراز زيارت عاشورا كه شما پرسشگر گرامي از آن سوال نموده ايد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. شرح زيارت عاشورا، علي اصغر عزيزي تهراني.
2. حماسة عاشورا به بيان حضرت مهدي (عج)، جلال برنجيان.
3. شرح زيارت عاشورا، ميرزا محمد علي چهاردهي.

پی نوشتها:
[1]. رك : عياشي ، مسعود ؛ تفسير عياشي ، تهران ، علميه ، 1380 ، ج 8 ، ص 22. و رك : تاريخ طبري ، ج 11 ، 356 . و رك: تفسير قرطبي ، ج 11 ، ص 286 . ورك: البدايه و النهايه ، ج 2 ، ص 65. ورك: تفسيرالدر المنثور ، ج 4 ، ص 263. و رك : تاريخ مدينه و دمشق ، ج 19 ، ص 56.
[2]. رك : مقريزي ؛ امتاع الاسماع ؛ بيروت ، دارالكتب العلميه ، ج 12 ، ص 277 . و رك : البدايه و النهايه ، ج 10، ص 50. ورك : دلايل النبوه بيهقي، ج 6 ، ص 512. ورك: فضايل الخمسه من الصحاح السته ، ج 3 ، ص 311. ورك : طبقات الكبري ، ج 10 ، ص 403.
[3]. رك : ابن ابي الحديد ؛ شرح نهج البلاغه ، بيروت ، دار احياء‌الكتب العربيه ،‌ج‌2 ،‌ص 102 . ورك: بحار الانوار ، ج 44 ، ص 77. و رك: احقاق الحق ، ج 26 ، ص 541.
[4]. رك: بحار الانوار ، ج 33،‌ص 186. ورك : الغدير ، ج 10 ، ص 203. ورك: وقعه صفين ، ص 246. ورك: مسند احمد ، ج 4 ، ص 431.
[5]. رك: تاريخ طبري ، ج 11 ، ص 357 . ورك : وقعه صفين ، ص 247.
[6]. عاملي ، محسن امين ؛ اعيان الشيعه ، بيروت ، دارالتعارف للمطبوعات ، ج 2 ، ص 621.
[7]. بحار الانوار ، ج 62 ، ص 237.
[8]. الغدير ، ج 5 ، ص 220.
[9]. رك :‌ امتاع الاسماع ، ج 14 ، ص 140. ورك: الغدير ، ج 3 ، ص 362.
[10]. رك : بلاذري ، احمد ؛ انساب الاشراف ، بيروت ، دارالفكر للطباعه و النشر و التوزيع ، ج 1 ، ص 566. رك: احقاق الحق ، ج 11 ، ص349.
[11] . رك : دلائل النبوه بيهقي ، ج 7 ، ص 248. ورك: امتاع الاسماع ، ج 14 ، ص 484.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.