شنبه، 11 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آيا درست است که آیه شریفه کهيعص ، ک آن کربلا ه هلاکت ي يزيد ع عطش ص صبر و مقاومت است؟


پاسخ :
ابتداي بعضي از سوره هاي قرآن حروفي قرار دارند که به صورت جدا جدا خوانده مي شوند . در اصطلاح به آنها حروف «مقطعه» گفته مي شود و داراي رمز و اشاره به برخي حوادث و رخ دادها دارند . درباره آنها اخبار و روايات متعددي از سوي معصومين ـ عليهم السلام ـ نيز وارد شده است.
يکي از اين سوره ها سوره مريم است، که با حروف «کهيعص» آغاز مي شود . در این سوره مبارکه بعد از این حروف ، ماجراي حضرت زکريا ـ عليه السلام ـ و اولاد خواستن آن حضرت اشاره شده است. درباره اين حروف دو دسته اخبار و روايات در منابع اسلامي وارد شده است.
يک دسته از اين روايات بر اين مطلب اشاره دارند که اين حروف به اسماء بزرگ خداوند «اسماء الحسني» دلالت مي کند . بر اين اساس که «کاف» اشاره به «کافي» که از اسماء بزرگ خداوند است. و «هاء» اشاره به «هادي»، «يا» اشاره به «ولي» ، «عين» اشاره به «عالم» و «ص» به «صادق الوعد» (کسي که در وعده خود صادق است) اشاره دارد.[1]
دسته دوم ، رواياتي است که اين حروف را به داستان قيام امام حسين ـ عليه السلام ـ در کربلاء تاویل کرده اند. بر اين اساس «کاف» اشاره به «کربلا» «هاء» اشاره به «هلاک خاندان پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ » ، «يا» اشاره به «يزيد»، «عين» اشاره به «عطش» و «صاد» اشاره به «صبر و استقامت» امام حسين ـ عليه السلام ـ و ياران جانبازش دارد.
البته همان گونه که در تفاسير قرآن نيز وارد شده است آيات قرآن معاني مختلفي را در دل دارند و بر اين اساس تأويلات گوناگوني نيز از آيات مي شود و گاهي مفاهيمي را از گذشته و آينده بيان مي کنند که در عين تنوع منافاتي هم با هم ندارند، در حالي که اگر معني را منحصر به يک تفسير کنيم ممکن است از نظر وضع نزول آيه و زمان آن گرفتار اشکالاتي شويم.[2]
اما روايتي که دلالت مي کند بر اينکه اين حروف با حادثه عاشورا انطباق دارد و هم چنين به اقتضاي سوره مريم که داستان حضرت زکريا در آن آمده و ارتباط امام حسين ـ عليه السلام ـ و حضرت زکريا را اين روايت روشن مي کند روايتي است که سعد بن عبدالله قمي اشعري (م 299ق يا 301ق) از امام زمان (عج) نقل مي کند.
اشعري مي گويد: پاره اي از سئوالات بي جواب داشتم، براي گرفتن جواب به احمد بن اسحاق نماينده امام حسن عسکري در قم مراجعه کردم ، احمد بن اسحاق گفت: به همراه من بيا تا از امام بپرسي . در محضر امام سوالهايم را، که حدود چهل سئوال بود، مطرح کردم. امام عسکري ـ عليه السلام ـ فرمود: سئوال هاي خود را از اين کودک بپرس، من يکي يکي از آن کودک پرسيدم تا اينکه عرض کردم يابن رسول الله مرا از تأويل «کهيعص» مطلع سازيد . فرمود: اين حروف از اخبار غيب است. خداوند بنده خود زکريا را بر آن واقف ساخت. پس اين قضيه را در قرآن براي محمد ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ نقل فرمود: و داستانش از اين قرار بود که زکريا ـ عليه السلام ـ از پروردگارش خواست که نام هاي پنج گانه (نام پنج تن آل عبا) را به او بياموزد، پس جبرئيل نازل شد و آن نام ها را به زکريا آموخت، و زکريا هر وقت به مشکل بر مي خورد نام پنج تن ـ عليه السلام ـ را ذکر مي کرد ، تا اينکه به نام «حسين» مي رسيد اندوهگين مي شد و بغض گلويش را مي گرفت و مي گريست ولي با ذکر نام هاي ديگر (محمد ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ علي ، فاطمه و حسن ـ عليهم السلام ـ ) مشکل و حاجتش برطرف مي شد. تا اينکه روزي عرضه داشت: بارالها چرا وقتي نام آن چهار بزرگوار را ياد مي کنم آرام مي شوم و اندوهم برطرف مي شود، ولي به محض ياد «حسين» اشک از ديدگان جاري شده و ناله ام بلند مي شود، خداوند نيز اين راز را با حروف «کهعيص» بيان داشت ،که کاف اشاره به نام کربلا است ، «ها» ، هلاک شدن خاندان پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ ، «يا» «يزيد» قاتل امام حسین ـ عليه السلام ـ «ع» اشاره به عطش و تشنگي آن حضرت و «صاد» نيز به صبر و استقامت آن حضرت دلالت مي کند. زکريا با شنيدن اين راز ، سه روز در مصيبت امام حسين ـ عليه السلام ـ گريست و از خدا خواست که فرزندي به او عطا کند و با محبت او، آزمايشش کند و آن گونه که محمد ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ را در سوگ فرزندش به داغ مي نشاند، او را هم داغدار کند . خداوند، يحيي را به او عطا کرد. يحيي هم چون حسين ـ عليه السلام ـ شش ماهه به دنيا آمد ، مظلومانه سر بریده شد، سرش در طشتی از طلا نزد طاغوت زمانش برده شد و...[3]
شباهت هاي ديگري بين حضرت يحيي و امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز وجود دارد.که سر هر دو مظلومانه بريده شده و سر هر دو در طشت و طبقي پيش طاغوت زمانشان نهاده شد.
اين قضيه در کتب معتبري از جمله از طبرسي، شيخ صدوق، مجلسي و... نقل شده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ قصه کربلا، نظري منفرد.
2ـ فرهنگ عاشورا، جواد محدث.
3ـ وسائل المحبين، محمد حسين شريعتمداري.

پی نوشتها:
[1]. حويزي، عبدعلي، تفسير نور الثقلين، قم، اسماعيليان، 1412ق، ج3، ص320.
[2]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1371ش، ج13، ص7.
[3]. شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمه، قم، جامعه مدرسين، 1405ق، ص461، ح21؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابوطالب، نجف، حيدري، 1376ش، ج3، ص237 و فيض کاشاني، محسن، تفسير الاصفي، قم، دفتر تبليغات، 1420ق، ج2، ص734.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.