پرسش :
از نظر قرآن مجوزات جنگ كدام است؟
پاسخ :
از نظر اسلام جنگ يك حالت استثنايي بوده و آن در صورتي است كه راه كارهاي مسالمتآميز به جايي نرسد. در جنگ اسلامي يا "جهاد" بر خلاف جنگهاي معمول دنيا، اهداف شخصي، آدم كشي، كشور گشايي، تحميل عقيده و بالاخره مداخله نظامي در امور ساير كشورها مد نظر نميباشد. قرآن كريم، محاربه را براي اهداف خاصّي بيان ميدارد كه در اينجا به چند مورد آن اشاره ميشود:
1. دفع تجاوز
"وَ قاتِلو في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلونَكُم وَلاتَعتَدوا اِنَّ اللَّهَ لايُحِبُّ الْمُعتَدينَ"(1)
در مورد اين كه با چه كساني بايد جنگيد، جمله "الذين يقاتلونكم" )آنان كه با شما جنگ ميكنند(، صراحت دارد كه تا طرف مقابل دست به اسلحه نبرده و به مقاتله و مبارزه نپرداخته است، مسلمانان نبايد پيش دستي كنند. نكته ديگر اين كه، حتّي در جنگ با كساني كه با شما جنگ و ستيز دارند، نبايستي تعدّي و افراط داشته باشيد.
2. رفع فتنه
"وَ قاتِلوهم حتي لاتَكونَ فِتنَةٌ وَ تكوِنَ الدِّينُ لِلَّهِ فَاِنِ انَتَهوا فَلا عُدوانَ عَلي الظّالِمينَ".(2)
جهاد اسلامي نه به خاطر اهدافي كه بشر در جنگهاي خود معمولاً دارد، نه در راه فرمان روايي در زمين و كشور گشايي، نه براي به دست آوردن غنيمتهاي فراوان، و نه به خاطر تهيه بازارهاي فروش يا به دست آوردن مواد خام يا برتري بخشيدن گروهي يا نژادي بر گروه و نژاد ديگر.
بلكه هدف از جهاد، جلب خشنودي پروردگار، حمايت از كساني كه در معرض فريب و گمراهي قرار گرفتهاند و برچيدن بساط شرك و بت پرستي از محيط جامعه انساني و پياده كردن دستورات خدا است.
اسلام در عين اين كه مردم جهان را به انتخاب دين اسلام كه آخرين و بالاترين دين است، دعوت ميكند؛ آزادي عقيده را محترم ميشمارد. به همين دليل به اقوامي كه داراي كتاب آسماني هستند فرصت كافي ميدهد كه با مطالعه و تفكر، آيين اسلام را بپذيرند و اگر نپذيرفتند با آنها به طور "يك اقليت هم پيمان" معامله ميكند و با شرايط خاصّي كه نه پيچيده است و نه مشكل، با آنها همزيستي مسالمتآميز خواهد داشت.
ولي شركت و بت پرستي نه دين است و نه آيين، نه محترم شرمنده ميشود، بلكه يك نوع خرافه و انحراف و حماقت، و در واقع يك نوع بيماري فكري و اخلاقي است كه بايد به هر قيمت ممكن، آن را ريشه كن ساخت.
كلمه آزادي و احترام به فكر ديگران در مواردي به كار برده ميشود كه فكر و عقيده لااقل يك ريشه صحيح داشته باشد. امّا انحراف، خرافه و بيماري چيزي نيست كه محترم شمرده شود.(3)
3. جنگ با نقض كنندگان پيمان، توطئه گران و آغاز گران جنگ:
"اَلاتُقاتِلونَ قَوماً نَكَثُوا اَيمانَهُم و هَمّوا بِاِخراجِ الرَّسولِ وَ هُم بَدَءُوكم اَوَّلَ مَرَّةٍ، اَتَخشَو نَهُم، فَاللَّهُ اَحَقُّ اَن تَخشَوْهُ اِن كُنتُم مُؤمنينَ"(4)
بر اساس اين آيه شريفه، جنگ با كساني كه نقض عهد و پيمان نمودهاند، تلاش براي اخراج پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم از وطن خودش دارند و نخستين بار جنگ را آغاز نمودهاند، تجويز شده است.
4. رفع استضعاف از ستمديدگان:
"وَ مالَكُم لا تُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ المُستَضعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنّساء وَ الوِلدانِ الّذين يَقولون رَبَّنا اَخرِجنا من هذِهِ القَريَةِ الظالِمِ اَهلُها وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنكَ وَلياً وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنكَ نَصيرا"(5)
بر اساس اين آيه شريفه، جهاد دو هدف جامع دارد، يكي "هدف الهي" و آن نشر اصول فضيلت و ايمان، و ديگري "هدف انساني" و آن دفاع از ستم ديدگان و زنان و مردان بال و پر شكسته و كودكان محروم است.
5. دفاع از سرزمين
"اُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتِلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا و اِنَّ اللَّهَ عَلي نَصرِهِم لَقَديرٌ، الَّذينَ اُخرِجُوا مِنْ ديارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ اِلاّ اَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ..."(6)
به كساني كه مورد ستم واقع شده و به ناحق از سرزمين شان بيرون رانده شدند، اذن و اجازه مقاتله و جهاد داده شده است. والسلام
پی نوشتها:
1) سوره بقره(2)، آيه 190؛ و در راه خدا، با كساني كه با شما ميجنگند، بجنگيد، ولي از اندازه در نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نميدارد.
2) سوره بقره (2)، آيه 193؛ با آنان بجنگيد تا ديگر فتنهاي نباشد، و دين، مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست.
3) ر. ك: ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، ج 2، صص 16 - 14.
4) سوره توبه (9)، آيه 13؛ چرا با گروهي كه سوگندهاي )پيمانهاي( خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده ]خدا[ را بيرون كنند، و آنان بودند كه نخستين بار )جنگ را( با شما آغاز كردند، نميجنگيد؟ آيا از آنان ميترسيد؟ با اين كه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد.
5) سوره نساء (4)، آيه 75؛ و چرا شما در راه خدا )و در راه نجات( مردان و زنان و كودكان مستضعف نميجنگيد؟ همانا كه ميگويند: "پروردگارا، ما را از اين شهري كه مردمش ستم پيشهاند بيرون ببر، و از جانب خود براي ما سرپرستي قرار ده، و از نزد خويش ياوري براي ما تعيين فرما".
6) سوره حج (22)، آيه 40 - 39؛ به كساني كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت )جهاد( داده شده است، چرا كه مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پيروزي آنان سخت تواناست؛ همانا كساني كه به ناحق از خانههايشان بيرون رانده شدند )آنها گناهي نداشتند( جز اين كه ميگفتند: "پروردگار ما خداست"...
منبع: اندیشه قم
از نظر اسلام جنگ يك حالت استثنايي بوده و آن در صورتي است كه راه كارهاي مسالمتآميز به جايي نرسد. در جنگ اسلامي يا "جهاد" بر خلاف جنگهاي معمول دنيا، اهداف شخصي، آدم كشي، كشور گشايي، تحميل عقيده و بالاخره مداخله نظامي در امور ساير كشورها مد نظر نميباشد. قرآن كريم، محاربه را براي اهداف خاصّي بيان ميدارد كه در اينجا به چند مورد آن اشاره ميشود:
1. دفع تجاوز
"وَ قاتِلو في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلونَكُم وَلاتَعتَدوا اِنَّ اللَّهَ لايُحِبُّ الْمُعتَدينَ"(1)
در مورد اين كه با چه كساني بايد جنگيد، جمله "الذين يقاتلونكم" )آنان كه با شما جنگ ميكنند(، صراحت دارد كه تا طرف مقابل دست به اسلحه نبرده و به مقاتله و مبارزه نپرداخته است، مسلمانان نبايد پيش دستي كنند. نكته ديگر اين كه، حتّي در جنگ با كساني كه با شما جنگ و ستيز دارند، نبايستي تعدّي و افراط داشته باشيد.
2. رفع فتنه
"وَ قاتِلوهم حتي لاتَكونَ فِتنَةٌ وَ تكوِنَ الدِّينُ لِلَّهِ فَاِنِ انَتَهوا فَلا عُدوانَ عَلي الظّالِمينَ".(2)
جهاد اسلامي نه به خاطر اهدافي كه بشر در جنگهاي خود معمولاً دارد، نه در راه فرمان روايي در زمين و كشور گشايي، نه براي به دست آوردن غنيمتهاي فراوان، و نه به خاطر تهيه بازارهاي فروش يا به دست آوردن مواد خام يا برتري بخشيدن گروهي يا نژادي بر گروه و نژاد ديگر.
بلكه هدف از جهاد، جلب خشنودي پروردگار، حمايت از كساني كه در معرض فريب و گمراهي قرار گرفتهاند و برچيدن بساط شرك و بت پرستي از محيط جامعه انساني و پياده كردن دستورات خدا است.
اسلام در عين اين كه مردم جهان را به انتخاب دين اسلام كه آخرين و بالاترين دين است، دعوت ميكند؛ آزادي عقيده را محترم ميشمارد. به همين دليل به اقوامي كه داراي كتاب آسماني هستند فرصت كافي ميدهد كه با مطالعه و تفكر، آيين اسلام را بپذيرند و اگر نپذيرفتند با آنها به طور "يك اقليت هم پيمان" معامله ميكند و با شرايط خاصّي كه نه پيچيده است و نه مشكل، با آنها همزيستي مسالمتآميز خواهد داشت.
ولي شركت و بت پرستي نه دين است و نه آيين، نه محترم شرمنده ميشود، بلكه يك نوع خرافه و انحراف و حماقت، و در واقع يك نوع بيماري فكري و اخلاقي است كه بايد به هر قيمت ممكن، آن را ريشه كن ساخت.
كلمه آزادي و احترام به فكر ديگران در مواردي به كار برده ميشود كه فكر و عقيده لااقل يك ريشه صحيح داشته باشد. امّا انحراف، خرافه و بيماري چيزي نيست كه محترم شمرده شود.(3)
3. جنگ با نقض كنندگان پيمان، توطئه گران و آغاز گران جنگ:
"اَلاتُقاتِلونَ قَوماً نَكَثُوا اَيمانَهُم و هَمّوا بِاِخراجِ الرَّسولِ وَ هُم بَدَءُوكم اَوَّلَ مَرَّةٍ، اَتَخشَو نَهُم، فَاللَّهُ اَحَقُّ اَن تَخشَوْهُ اِن كُنتُم مُؤمنينَ"(4)
بر اساس اين آيه شريفه، جنگ با كساني كه نقض عهد و پيمان نمودهاند، تلاش براي اخراج پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم از وطن خودش دارند و نخستين بار جنگ را آغاز نمودهاند، تجويز شده است.
4. رفع استضعاف از ستمديدگان:
"وَ مالَكُم لا تُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ المُستَضعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنّساء وَ الوِلدانِ الّذين يَقولون رَبَّنا اَخرِجنا من هذِهِ القَريَةِ الظالِمِ اَهلُها وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنكَ وَلياً وَ اجعَل لَنا مِن لَدُنكَ نَصيرا"(5)
بر اساس اين آيه شريفه، جهاد دو هدف جامع دارد، يكي "هدف الهي" و آن نشر اصول فضيلت و ايمان، و ديگري "هدف انساني" و آن دفاع از ستم ديدگان و زنان و مردان بال و پر شكسته و كودكان محروم است.
5. دفاع از سرزمين
"اُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتِلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا و اِنَّ اللَّهَ عَلي نَصرِهِم لَقَديرٌ، الَّذينَ اُخرِجُوا مِنْ ديارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ اِلاّ اَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ..."(6)
به كساني كه مورد ستم واقع شده و به ناحق از سرزمين شان بيرون رانده شدند، اذن و اجازه مقاتله و جهاد داده شده است. والسلام
پی نوشتها:
1) سوره بقره(2)، آيه 190؛ و در راه خدا، با كساني كه با شما ميجنگند، بجنگيد، ولي از اندازه در نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نميدارد.
2) سوره بقره (2)، آيه 193؛ با آنان بجنگيد تا ديگر فتنهاي نباشد، و دين، مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست.
3) ر. ك: ناصر مكارم شيرازي و ديگران، تفسير نمونه، ج 2، صص 16 - 14.
4) سوره توبه (9)، آيه 13؛ چرا با گروهي كه سوگندهاي )پيمانهاي( خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده ]خدا[ را بيرون كنند، و آنان بودند كه نخستين بار )جنگ را( با شما آغاز كردند، نميجنگيد؟ آيا از آنان ميترسيد؟ با اين كه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد.
5) سوره نساء (4)، آيه 75؛ و چرا شما در راه خدا )و در راه نجات( مردان و زنان و كودكان مستضعف نميجنگيد؟ همانا كه ميگويند: "پروردگارا، ما را از اين شهري كه مردمش ستم پيشهاند بيرون ببر، و از جانب خود براي ما سرپرستي قرار ده، و از نزد خويش ياوري براي ما تعيين فرما".
6) سوره حج (22)، آيه 40 - 39؛ به كساني كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت )جهاد( داده شده است، چرا كه مورد ظلم قرار گرفتهاند، و البته خدا بر پيروزي آنان سخت تواناست؛ همانا كساني كه به ناحق از خانههايشان بيرون رانده شدند )آنها گناهي نداشتند( جز اين كه ميگفتند: "پروردگار ما خداست"...
منبع: اندیشه قم