شنبه، 23 اسفند 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

اطاعت بى قيد و شرط درباره چه كسانى معقول است؟


پاسخ :
خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم پيرامون اين مطلب مي فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم»(1)؛«اى كسانى كه ايمان آورده ايد اطاعت كنيد خدا را،و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولوالامر را».
در اينجا اطاعت «اولوالامر» بدون هيچ گونه قيد و شرط در كنار اطاعت خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله) قرار گرفته است.
آيا منظور از «اولوالامر» زمامداران و حكام در هر زمان و هر محيط هستند؟ و فى المثل مسلمانان هر كشورى در عصر ما موظفند مطيع بى قيد و شرط زمامدارانشان باشند؟ (آن گونه كه جمعى از مفسران اهل سنّت گفته اند). روشن است كه اين مطلب با آيه سازگار نيست.
آيا منظور از آن پيروى از زمامداران است مشروط به اين كه حكمشان بر خلاف احكام اسلام نباشد؟ اين نيز با مطلق بودن آيه سازگار نيست.
و آيا منظور خصوص صحابه پيامبر(صلى الله عليه وآله) است؟ اين احتمال نيز با مفهوم گسترده اى كه آيه براى هر عصر و زمان دارد سازگار نمى باشد.
بنابراين به وضوح مى فهميم كه منظور از آن، پيشواى معصومى است كه در هر عصر و زمان وجود دارد كه اطاعتش بى قيد و شرط واجب، و فرمانش همچون فرمان خدا و پيامبر لازم الاجرا است. احاديث متعدّدى كه در منابع اسلامى در اين زمينه وارد شده و «اولوالامر» را تطبيق بر على(عليه السلام)يا ائمه معصومين كرده است گواه ديگر اين مدّعاست.(2)
به طور مثال جوينى (م 730 ق) با سند خود در ضمن حديثى طولاني، از مُحاجّه امام على(ع) با برخى از صحابه در زمان خلافت عثمان، چنين نقل مى ‏كند:
... فأنشدكم اللَّه أتعلمونَ حيث نزلت: « يا أيّها الذين آمنوا أطيعوا اللَّه وأطيعوا الرسول وأولي‏الأمر منكم...» وحيث نزلت: « إنّما وليّكم اللَّه ورسوله والذين آمنوا الذين يقيمون الصلوةويؤتون الزكاة وهم راكعون» و حيث نزلت: «... ولم يتخذوا من دون اللَّه ولارسوله ولا المؤمنين وليجة» قال الناس: يا رسول اللَّه خاصة في بعض المؤمنين أم‏عامّةً لجميعهم؟ فأمر اللَّه عزّ وجلّ نبيّه صلى اللَّه عليه وآله وسلم أن يعلّمهم ولاة أمرهم وأن يفسِّرلهم مِن الولاية ما فسّر لهم من صلاتهم وزكاتهم وحجهم فينصبني للناس لغدير خم... ثمّ خطب‏فقال: أيها الناس أتعلمون أنّ اللَّه عزّ وجلّ مولاي وأنا مولى المؤمنين وأنا أولى بهم من أنفسهم؟ قالوا: بلى يا رسول اللَّه، قال: قم يا عليّ فقمت فقال: من كنت مولاه فعليّ هذا مولاه...؛
علىّ (عليه السلام) به آنان فرمود: شما را به خدا سوگند مى ‏دهم آيا مى‏ دانيد ( و به ياد داريد) هنگامى كه آيه « يا أيّها الذين آمنوا أطيعوا اللَّه وأطيعوا الرسول وأولي الأمر منكم...» و آيه« إنّما وليّكم...» و آيه «... ولم يتخذوا من دون اللَّه...» نازل شد، مردم گفتند: اى رسول‏ خدا، آيا « اولى الامر»، « والذين آمنوا» و « المؤمنين» (در اين سه آيه)، افرادى خاص و برخى ازمؤمان اند يا شامل همه آنان مى‏ شود؟ پس خداوند به پيامبرش دستور داد واليان امر را (دراين آيات) به مردم بياموزد و براى ايشان همان گونه كه نماز و زكات و حج را تفسير كرده‏اند، ولايت را تفسير كند. پس رسول خدا(ص) من را در غدير خم براى‏ مردم نصب كرد (تا به روشنى نشان دهند مراد از اين آيات من هستم)، پس خطبه خواند وفرمود: اى مردم، آيا مى‏ دانيد خداوند مولاى من و من مولاى مؤمنانم و من به ايشان ازخودشان سزاوارترم؟ گفتند: آرى، اى رسول خدا. پس به من فرمود: اى على، برخيز. پس ‏برخاستم. پس فرمود: هر كس من مولاى اويم، پس اين على هم مولاى اوست...(3)(4)

پي نوشتها:
1. سوره نساء، آيه 69
2. 50 درس اصول عقائد براي جوانان؛ مكارم شيرازي، ص63
3. جوينى، ابراهيم، همان، ج 1، ص 313، باب 58، ح 250. جوينى اين حديث را از طريق ابى بكر بن ابى عياش ازسليم بن قيس نقل مى‏كند. مسلم بن حجاج در مقدمه صحيحش از ابو بكر بن عياش حديث نقل كرده است. محققان ‏مسند احمد وى را « صدوق حسن الحديث» مى‏شناسند. ر.ك: ابن حنبل، احمد، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقيق‏شعيب الأرنووط، ج 28، ص 89، ذيل حديث 16876
4. براي ملاحظه برخي منابع شيعي رك: كلينى، ابو جعفر، الكافى، تصحيح على اكبر غفارى، دار الكتب الاسلامية، چاپ سوم ، كتاب الحجة، باب « مانص اللَّه عزّ وجل ورسوله على الائمة عليهم السلام واحداً واحداً»، ج 1، ص 289، ح 4 و ص290، ح 6. در اين ‏روايات پيوند آيه مذكور با آيه ولايت ( مائده(5): 55) و آيه تبليغ (مائده(5):67) تبيين شده است. نيز ر.ك: ابن عقده، ابوالعباس، كتاب الولاية، محمد حسين، حرزالدين، چاپ اول، قم، انتشارات دليل، ص 198. نيز به همين مضمون ر.ك: حموئى (جوينى)، فرائد السمطين، تحقيق محمد باقر محمودى، چاپ اول، بيروت، ج1، ص 314، باب 58، ح 250.
اين آيه با آيه 54 سوره نساء نيز پيوند دارد. ر.ك: صدوق، ابوجعفرمحمد بن على، عيون اخبار الرضا، تحقيق مؤسسة الامام الخمينى، ج 1، ص 230 و نيز ر. ك: عياشى، محمد بن سعود، كتاب التفسير ( تفسير العياشى)، تحقيق مؤسسة البعثة، قم، ج 1، ص 403، ح 154 و ص 405، ح 156. درباره پيوند آيه مذكور با آيه تطهير ( احزاب(33):33) نيز ر. ك: كلينى، ابوجعفر، همان: ج 1، ص 286 و نيز حسكانى، عبيد اللَّه، شواهد التنزيل، تحقيق محمد باقرمحمودى، قم، مجمع احياء الثقافة الاسلامية، ج 1، ص 191، ح 203 و نيز عياشى، محمد بن سعود، همان، ج1، ص 249، ح 169 و نيز درباره پيوند آيه مورد بحث با آيه خمس ( انفال(8):41) ر. ك: صدوق، ابوجعفر، عيون الاخبار، ج 1، ص 238؛ نيز رك :كلينى، ابوجعفر، همان، ج 1، ص 276، ح 1؛ عياشى، محمد بن سعود، همان، ج 1، ص 403، ح 154 و ص408، ح 160. درباره پيوند اين آيه با حديث ثقلين ر. ك: صدوق، ابوجعفر، علل الشرائع، مكتبة الداورى، قم، ص124- 123، ح 1 و نيز ر. ك: عياشى، محمد بن سعود، همان: ج 1، ص 411، ح 173 و حسكانى، عبيد اللَّه، همان: ج1، ص 191، ح 203.
منبع:سایت انوار طاها


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما