جمعه، 7 فروردين 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

آیا ادله عقلى، وجود امام زمان معینى را اثبات مى کند؟


پاسخ :
از دیدگاه عقل در پاسخ باید گفت:
1- ادله عقلى، تنها دلالت بر ضرورت و لزوم جود امام کامل و قطب عالم امکان دارد، و بر امام زمان شخصى که همان مهدى موعود علیه السلام است دلالتى ندارد، ولى این ادله نظریه شیعه امامیه را در اعتقاد به وجود امام کامل و معصوم مورد تأیید قرار مى دهد و لذا این ادله تنها بر نظر شیعه انطباق دارد.

2- استاد حسن زاده آملى مى فرماید: «در این مقام دو نوع بحث لازم است: یکى کلى و دیگرى شخصى. مقصود از کلى اینکه براهین قطعى عقلى بر وجوب وجود حجتى قائم به طور دائم قائمند و به امتناع خلو عالم امکان از لزوم چنین واسطه فیض الهى حاکمند کهالامام اصله قائم و نسله دائم. و مراد از بحث شخصى این که برهان معرف فرد نیست که جزیى نه کاسب است و نه مکتسب. لذا باید آن را از طریق دیگر شناخت چنان که احادیث متظافر بلکه متواتر اهل عصمت و وحى معرف شخص آن حضرتند.»(1)

3- عرفاى اسلامى یکى از شرایط حتمى سلوک را داشتن شیخ و استاد مى دانند، و آن بر دو قسم است: استاد عام و استاد خاص.
استاد عام آن است که به طور خاص مامور به هدایت نباشد و رجوع به او از باب رجوع به اهل خبره بوده باشد.
و اما استاد خاص آن است که به طور خصوص منصوص به ارشاد و هدایت است و سالک را در هیچ حالى از احوال از مرافقت و همراهى استاد خاص گریزى نیست.(2)
این مطلب حتى نزد عرفاى اهل سنت نیز ثابت است زیرا آنها نیز به دو استاد یکى عام که از آن به قطب و مرشد و دیگرى خاص که همان واسطه فیض الهى و قطب عالم وجود امکانى است تعبیر مى کنند. که اگر در عالم نباشد عالم دگرگون مى شود زیرا ثبوت و وجود عالم وابسته به اوست. از این رو است که مى بینیم عده اى از عرفاى اهل سنت با آن که معتقد به استاد عام و مرشد و پیر مرادند به وجود امام مهدى علیه السلام به عنوان قطب عالم امکان که انسان با گذشتن از حقیقت نوریه ولائیه او به مقام کمال مطلق مى رسد اعتراف دارند از قبیل:
1- عبدالوهاب شعرانى.(3)
2- محیى الدین بن عربى.(4)
3- جامى حنفى.(5)
4- عطار نیشابورى.(6)
5- ملاى رومى.(7)
و دیگران.

به تعبیر دیگر ادله اى که ذکر شد بیانگر ضرورت وجود امام معصومى است که نزد عرفا از او به قطب دایره امکان تعبیر مى شود و قطب در عرفان در هر زمان یکى بیش نیست و اجتماع قطبین محال است. و چون جامع جمیع نشأت و مصداق اسم شریفیا من لا یشغله شأن عن شأن مى باشد از خطا و سهو و نسیان مبراست چه رسد به گناه و عصیان. و چون حجاب اقرب است و متحقق به حقیقت محمدیه همه ماسوى از مشکات نور او اقتباس مى کنند.(8)

لازم به ذکر است که این اصطلاحات از متون آیات و روایات استفاده شده است. واژه قطب مى تواند یکى از این اصطلاحات باشد، امیرالمومنین علیه السلام در خطبه شقشقیه براى خود تعبیر قطب را به کار برده است، آنجا که مى فرماید: «أما والله لقد تقمصها ابن ابى قحافة و انه لیعلم ان محلى منها محل القطب من الرحى؛(9) هان! به خدا قسم - ابوبکر - پسر ابى قحافه رداى خلافت را پوشید در حالى که مى دانست جایگاه من در خلافت چون محور سنگ آسیا به آسیاست.»

پی نوشتها:
1- نهج الولایه، ص 7 و 8.
2- رساله لب اللباب، ص 133 و 134.
3- الیواقیت و الجواهر، ج 2، ص 127.
4- فتوحات مکیه.
5- شواهد النبوة، ص 404.
6- ر.ک: ینابیع المودة، ج 3، ص 350 و 351.
7- ر.ک: ینابیع المودة، ج 3، ص 350 و 351.
8- ر.ک: مقدمه قیصرى، فصل 12، رسالة فى الوحید و النبوة و الولایة.
9- نهج البلاغه، خطبه 3.
منبع: موعود شناسی وپاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی ، انتشارات مسجد مقدس جمکران


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما