حضور فرزندان در اجتماع
پرسش :
بچه ها از چه زمانی می توانند به اجتماع وارد شوند و در جمع حضور یابند؟
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
بستگی دارد که ما چه تعریفی از اجتماع داشته باشیم؛ آیا اجتماع را کوچه و خیابان بدانیم یا اجتماع را محیط تجمّع انسانها بدانیم؛ بنده نوع دوّم را به عنوان اجتماع مدّ نظر قرار میدهم.
بچّهها از سنّ چهار سالگی آمادگی حضور در فضاهای اجتماعی را دارند؛ زیرا کودکان در آن سن دارای یک ویژگی خاصّی میشوند و آن این است که دوست دارند در گروه همسالان خود حضور داشته باشند. امّا آن چیزی که به معنای مسئولیت پذیریهای اجتماعی است، در هفت سال سوّم، یعنی حدود ۱۴ سالگی اتّفاق میافتد؛ در آن سن بچّهها باید یک سری از مسئولیتپذیریهای اجتماعی را داشته باشند.
راه های مسئولیت پذیری فرزندان
خیلی از پدر و مادرها میگویند که فرزند من الآن ۲۰ ساله شده است و هیچ مسئولیتی را نسبت به خانواده و اجتماع نمیپذیرد و فقط حرف او این است که من دارم درس میخوانم و کاری به این کارها ندارم. به طوری که حتّی جوراب او را باید مادرش بشوید یا وقتی که صبح از خواب بیدار میشود، رختخواب او را باید خواهرانش مرتّب کنند.
ما اگر بخواهیم بچّهها در سنین نوجوانی مسئولیتپذیرشوند، باید از کودکی به آنها مسئولیتهای کوچک بدهیم. بچّهها باید از دو سالگی برخی از مسئولیتها را به عهده بگیرند. در این زمینه تعبیری داریم و آن این است که: “بچّهها باید در مراحل اوّل زندگی خودیار شوند“؛ به این معنی که برخی از کارهای مربوط به خود را بتوانند انجام دهند.
به عنوان مثال مادر علاوه بر اینکه در سر سفره به کودک دوسالهی خود غذا میدهد، فرصتی بدهد که فرزند بتواند خودش غذا را بخورد؛ همچنین یک مقدار که بزرگ تر شد، کارهایی از قبیل مسواک زدن، توالت رفتن و کفش پوشیدن را یاد بگیرد. با این کار ما او را از همین سنین کودکی برای مسؤلیت پذیری آماده کرده ایم.
بنابراین، باید بچّهها را از سنین پایینتر برای فعّالیتهای اجتماعی مهیّا کرد؛ به این صورت که از همان سنّ کودکی مسئولیتهای کوچک به آنها بدهیم؛ مثلاً بخشی از خرید منزل را به بچّه بسپاریم. البتّه باید توجّه داشت که برخی از فقها خرید کودکان را جایز نمی دانند؛ امّا عمدهی بچّهها در سن ۱۴ سالگی به سنّ بلوغ میرسند و مکلّف هستند؛ در این زمان ما میتوانیم بخشی از مسئولیتهای خرید را بر عهدهی آنها بگذاریم.
وقتی یک مقدار بچّهها بزرگتر شدند، به جای اینکه برای مدرسهی او سرویس بگیریم، مبلغی به او بدهیم و بگوییم: از این به بعد این مسیر را با مترو یا اتوبوس برو! این قبیل کارها بچّهها را بزرگ میکند.
پرسش های مرتبط:
بستگی دارد که ما چه تعریفی از اجتماع داشته باشیم؛ آیا اجتماع را کوچه و خیابان بدانیم یا اجتماع را محیط تجمّع انسانها بدانیم؛ بنده نوع دوّم را به عنوان اجتماع مدّ نظر قرار میدهم.
بچّهها از سنّ چهار سالگی آمادگی حضور در فضاهای اجتماعی را دارند؛ زیرا کودکان در آن سن دارای یک ویژگی خاصّی میشوند و آن این است که دوست دارند در گروه همسالان خود حضور داشته باشند. امّا آن چیزی که به معنای مسئولیت پذیریهای اجتماعی است، در هفت سال سوّم، یعنی حدود ۱۴ سالگی اتّفاق میافتد؛ در آن سن بچّهها باید یک سری از مسئولیتپذیریهای اجتماعی را داشته باشند.
راه های مسئولیت پذیری فرزندان
خیلی از پدر و مادرها میگویند که فرزند من الآن ۲۰ ساله شده است و هیچ مسئولیتی را نسبت به خانواده و اجتماع نمیپذیرد و فقط حرف او این است که من دارم درس میخوانم و کاری به این کارها ندارم. به طوری که حتّی جوراب او را باید مادرش بشوید یا وقتی که صبح از خواب بیدار میشود، رختخواب او را باید خواهرانش مرتّب کنند.
ما اگر بخواهیم بچّهها در سنین نوجوانی مسئولیتپذیرشوند، باید از کودکی به آنها مسئولیتهای کوچک بدهیم. بچّهها باید از دو سالگی برخی از مسئولیتها را به عهده بگیرند. در این زمینه تعبیری داریم و آن این است که: “بچّهها باید در مراحل اوّل زندگی خودیار شوند“؛ به این معنی که برخی از کارهای مربوط به خود را بتوانند انجام دهند.
به عنوان مثال مادر علاوه بر اینکه در سر سفره به کودک دوسالهی خود غذا میدهد، فرصتی بدهد که فرزند بتواند خودش غذا را بخورد؛ همچنین یک مقدار که بزرگ تر شد، کارهایی از قبیل مسواک زدن، توالت رفتن و کفش پوشیدن را یاد بگیرد. با این کار ما او را از همین سنین کودکی برای مسؤلیت پذیری آماده کرده ایم.
بنابراین، باید بچّهها را از سنین پایینتر برای فعّالیتهای اجتماعی مهیّا کرد؛ به این صورت که از همان سنّ کودکی مسئولیتهای کوچک به آنها بدهیم؛ مثلاً بخشی از خرید منزل را به بچّه بسپاریم. البتّه باید توجّه داشت که برخی از فقها خرید کودکان را جایز نمی دانند؛ امّا عمدهی بچّهها در سن ۱۴ سالگی به سنّ بلوغ میرسند و مکلّف هستند؛ در این زمان ما میتوانیم بخشی از مسئولیتهای خرید را بر عهدهی آنها بگذاریم.
وقتی یک مقدار بچّهها بزرگتر شدند، به جای اینکه برای مدرسهی او سرویس بگیریم، مبلغی به او بدهیم و بگوییم: از این به بعد این مسیر را با مترو یا اتوبوس برو! این قبیل کارها بچّهها را بزرگ میکند.
پرسش های مرتبط: