چهارشنبه، 25 اسفند 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

قرآن وظيفه عالمان ديني را هدايت معنوي مردم دانسته ، اگر آنان رهبري ‏سياسي نيز مي‌داشتند، بايد در قرآن مطرح مي‌شد.‏‎ ‎


پاسخ :
رهبري سياسي، جزئي از وظايف پيامبران و امامان معصوم (عليهم‌السلام) است و اين مطلب را آيات و ‏روايات به خوبي روشن كرده است. قرآن كريم، عالمان دين را رونده راهي مي‌داند كه انبياء و اولياء رفته‌اند و به ‏همين دليل، نيازي به تصريح همه مسائل ديني در قرآن وجود ندارد. خداوند به همه مسلمانان و به طريق ‏اولي به عالمان دين مي‌فرمايد كه سيره و روش و رفتار رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) را اسوه و ‏الگوي خود قرار دهند: ”لقد كان لكم في رسول الله أُسوة حسنة“(1) و همگان را به تأسّي از ابراهيم ‏خليل (عليه‌السلام) و پيامبران الهي در ظلم‌ستيزي و شرك‌زدايي دعوت مي‌كند: ”قد كانت لكم أُسوة حسنة ‏في إبراهيم والّذين معه إذ قالوا لقومهم إنّا براء منكم“(2).‏‎ ‎بنابراين، بسياري از امور را قرآن كريم به سنّت و روايات محوّل كرده است و لازم نيست كه خودش تصريح كند و ‏ثانياً با دستور پيروي از پيامبران و با روشن ساختن سيره سياسي ـ اجتماعي آنان و عهده‌داري وظيفه اجراي ‏دين و تشكيل حكومت، قهراً وظيفه و رسالت عالمان دين نيز روشن مي‌شود و در اثبات ولايت فقيه نيز روشن ‏شد كه عقل، حكم مي‌كند كه اجراي احكام دين، بايد استمرار داشته باشد و مختص به زمان حضرت ‏پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و حضرت اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) نبوده و اگر چه «أُولي الأمر» در آيه ‏كريمه ”أطيعوا الله وأطيعوا الرسول وأُولي الأمر منكم“(3) ظاهرِ در معصومين (عليهم‌السلام) است و آنان، ‏اولي الامر بالاصالة هستند، ولي در عصر غيبت معصوم (عليه‌السلام)، طبق رهنمود عقل و نيز به دستور خود ‏معصومين (عليهم‌السلام)، نائبان ايشان اولي الامر هستند، اما «أُولي الأمر بالتبع» نه «أُولي الأمر» بالاصاله و ‏همان‌گونه كه در عصر حضور و ظهور معصوم، نائبان خاص، بسياري از كارها را به عهده داشتند و مباشرت خود ‏معصوم شرط نبود، در عصر غيبت نيز نائبان عام، اداره امور را به دست دارند.‏‎ ‎البتّه نائبان عام و منصوبان امامان معصوم (عليهم‌السلام) در مسأله رهبري و حكومت، عالمان و فقيهاني ‏هستند كه سه شرط فقاهت، عدالت، و تدبير و مديريت نظام اسلامي را داشته باشند وگرنه، برخي از عالمان ‏و فقيهان، فقط براي مباحث علمي و تدريس و اقامه جماعت مناسب هستند. فقيه عادلي براي رهبري ‏منصوب است كه اوّلا ً بينش سياسي خوبي داشته باشد و ثانياً فن مديريت را بداند؛ زيرا مديريت، تنها علم ‏نيست، بلكه فن و استعدادي خاص است كه همگان آن را ندارند و به همين دليل بود كه حضرت پيامبر (صلي ‏الله عليه و آله و سلم) و حضرت اميرالمؤمنين (عليه‌السلام) به ابوذر (رض) كارهاي مديريتي نمي‌دادند؛ چون او ‏توانايي اين امر را نداشت(4). فقيهاني كه بينش سياسي ـ اجتماعي و توانايي مديريت نداشته باشند، فقط ‏براي قضاء و مرجعيت منصوبند نه براي رهبري.‏‎ ‎تذكر: بررسي نصوص فراواني كه وظيفه عالمان ديني را تعديلِ اقتصاد، رفع ظلم از گرسنگان، جلوگيري از ‏شكمبارگي ظالمان، و… مي‌داند؛ مانند: «وما أخذ الله علي العلماء ان لا يقارّوا علي كظّة ظالم ولا سَغَب ‏مظلوم»(5)، لزوم دخالت و بلكه تشكيل حكومت آنان را روشن مي‌كند.‏‎ ‎‏

‏(1)سوره أحزاب، آيه‎ ‎‏21.‏
‏(2)سوره ممتحنه، آيه‎ ‎‏4.‏
‏(3)سوره نساء، آيه‎ ‎‏59.‏
‏(4)كتاب الخراج، ص 9.‏
‏(5)نهج البلاغه، خطبه‎ ‎‏3، بند 16.

‏‏ مأخذ: ( آیةالله جوادی آملی ، ولايت فقيه، ص 369 ـ 371)‏


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.