نرمخویى و کامیابى

امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
مَنْ لَانَ عُودُهُ کَثُفَتْ أَغْصَانُهُ.

هر که چوب درخت اخلاقش نرم باشد، شاخه های فراوان می دهد.

نهج البلاغه: حکمت 205
شرح حدیث:
این بیان حضرت هم کنایه از آن است خوش اخلاقی سبب می شود که مردم اطراف ما را بگیرند و مهرورزان به ما رو به فزونی روند.

نرمخویی دل سنگ را آب می کند نمونه اش صاحب خلق بزرگ حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که با نرم خویی اش قلب سخت تر از سنگ عرب جاهلی را چنان نرم کرد که نزاع های قبیله ای را کنار گذاشتند و نسبت به یکدیگر مهر و محبت نشان دادند.

عبدالله بن حارث می گوید:
ما رَاَیتُ اَحَداً اَکثَرَ تَبَسُّماً مِن رَسُولِ اللهِ صلّی الله علیه و آله و سلم؛
من احدی را ندیدم که به اندازه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) لبخند بر لب داشته باشد.(1)

مرد عربی از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) تقاضای کمک کرد. حضرت به اندازه کفایت به او بخشیدند و فرمودند: احسان به تو کردم؟ گفت: نه بلکه کاری هم نکردی اطرافیان خشمناک شده از جای حرکت کردند تا او را کیفر دهند.

حضرت اشاره کرد خودداری کنید. آنگاه وارد منزل شدند مقدار دیگری به او بخشیدند بعد فرمودند: اینک احسان کردم؟ گفت: آری خداوند پاداش نیکویی به شما عنایت کند.

سپس پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) به آن مرد عرب فرمودند: تو در پیش اصحابم سخنی گفتی که باعث کدورت آنها شد اکنون اگر صلاح می دانی همین حرف را پیش آنها بزن تا رنجیدگی برطرف شود.

فردا صبح هنگامی که اصحاب حضور داشتند خدمت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) رسید، حضرت فرمودند: دیروز این مرد حرفی زد پس از آنکه به عطایش اضافه کردم می گفت: از من راضی شده، سپس حضرت رو به او کردند و فرمودند: همین طور است؟ عرض کرد: آری خداوند در فامیل و خانواده به شما خیر عنایت کند.

آنگاه حضرت محمد صلّی الله علیه و آله و سلم) رو به اصحاب کردند و فرمودند: مثل من و مثل این مرد مانند کسی است که شترش رم کرده و در حال فرار باشد مردم به دنبال آن شتر بروند و هر چه بیشتر ازدحام کنند آن حیوان فرارش زیادتر می شود. صاحب شتر فریاد می کند مرا با شترم واگذارید من بهتر او را رام می کنم و راه رام کردنش را خوبتر می دانم آنگاه خودش پیش می رود گرد و غبار از پیکر او می زداید تا آرام شود کم کم او را خوابانده جهاز بر او می گذارد و سوار می شود.

من هم اگر شما را آزاد می گذاشتم وقتی این مرد آن حرف را زد او را می کشتید بیچاره به آتش جهنم می سوخت.(2)

شرح ابن میثم
لفظ عود را براى طبیعت انسان استعاره آورده است و نرمى آن را نیز کنایه از فروتنى، و همچنین کلمه اغصان را استعاره از یاران و پیروان، لفظ کثافت را کنایه از اجتماع آنان در پیرامون وى و فزونى و توانمندى اش به وسیله آنان، کنایه آورده است. مقصود آن است که هر کس داراى فضیلت تواضع و نرم خو باشد، یاران و پیروانش زیاد شوند و به وسیله آنان قوى مى گردد.(3)

پی‌نوشت‌ها:
1- طبقات الکبری ج ،1 ص 372
2- سفینة البحار ج 1، ص 416
3- ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 597

منبع: حدیث زندگی: شرح حکمت های نهج البلاغه، کاظم ارفع، تهران: پیام عدالت،1390.
نسخه چاپی