جمله ‏های جادویی بر علیه نگرانی

شما زمانی می ‏توانید اثرگذاری نگرانی را کم کنید که یاد بگیرید چگونه با اشتباهات کنار بیایید، و پا را فراتر از شکست بگذارید و به مرحله بعدی رهنمون شوید. واکنش شما، در برابر ناکامی و شکست چیست: تسلیم و خود سرزنش گری، یا پشتکار و استمرار؟
چهارشنبه، 29 فروردين 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
جمله ‏های جادویی بر علیه نگرانی
شکست، می‏ تواند به شما انرژی مضاعف بدهد.
 
چکیده : شما زمانی می ‏توانید اثرگذاری نگرانی را کم کنید که یاد بگیرید چگونه با اشتباهات کنار بیایید، و پا را فراتر از شکست بگذارید و به مرحله بعدی رهنمون شوید. واکنش شما، در برابر ناکامی و شکست چیست: تسلیم و خود سرزنش گری، یا پشتکار و استمرار؟

تعداد کلمات 988 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

جمله ‏های جادویی بر علیه نگرانی

مهار انرژی منفی

اگر بتوانیم یاد بگیریم که چگونه با شکست هایمان روبه رو شویم و چطور از پس رنج آن برآییم، کمتر نگران شکست خوردن خواهیم بود. به منظور دست یافتن به چنین هدفی جمله‏ هایی اشاره کرده ام که می توانید به خودتان بگویید. این خودگویی‏ها به هنگام شکست به شما کمک میکنند  تا اثر منفی شکست را مهار کنید و اگر خوش شانس باشید، بتوانید از شکست برای خودتان فرصت های جدید خلق کنید. از آنجایی که شکست در زندگی گریزناپذیر است و شما هم به شدت نگرانید که مبادا شکست بخورید، باید راهبردهای لازم برای مقابله با شکست را یاد بگیرید.
 

تفسیر شما از شکست چیست؟

ناتوانی در دست یابی به هدفتان در یک تکلیف مشخص، صرفا یک واقعه است. شکست یا منجر به افسردگی، درماندگی و ضعف می گردد یا اینکه به شما انرژی مضاعف می دهد، شما را بر می انگیزاند و به چالش میکشاند. تمایز این دو به چگونگی تفسیر شما از واقعه شکست بستگی دارد. آیا این واقعه به واسطه کنجکاوی، چالش و یادگیری، اسباب توانمندسازی شما را فراهم خواهد ساخت؟ آیا شکست را نشانه ضعف خود یا تاثیر بی چون و چرای یک سری وقایع منفی بر زندگیتان می دانید؟
 

شما تعیین‏ کننده هستید

جملات خودگویی پیش‏رو، شما را به چالش وا میدارد تا وقایع زندگیتان را از چشم انداز دیگری ببینید. شما می ‏توانید تصمیم بگیرید که به واقعه شکست چگونه پاسخ بدهید: مثل افراد منفعل، معترض و خودسرزنشگر، خودتان را قربانی شرایطی بدانید که خارج از کنترل‏تان است، یا اینکه با شکست مقابله کنید و حوزه اختیارتان را بیشتر کنید. شما تعیین می‏کنید که بعد از ناکامی، دست به چه کار و اندیشه ‏ای بزنید. ممکن است نتوانید وقایع گذشته را کنترل کنید، ولی کنترل زمان حال و آینده در دست شماست. این شما هستید که تصمیم میگیرید در برابر وقایع چه واکنشی نشان بدهید. در این مقاله یکی از این جمله‏ها را بیان می‏کنم، و در مقاله ‏های بعدی جملات دیگری را توضیح خواهم داد.
 

جمله اول: من شکست نخوردم، رفتارم با شکست مواجه شده است

تصور کنید در آزمونی شرکت کردید و نمره مردودی گرفتید. به نظرتان شنیدن این جمله منصفانه است که شما به عنوان یک انسان شکست خورده اید؟ یا شاید بهتر باشد که بگوییم عملکردتان در این آزمون شکست خورد؟ این دو جمله چه تفاوتی دارند؟ تفاوتشان در این است که وقتی گمان می کنید به عنوان یک انسان شکست خوردید، حتما به خودتان برچسب شکست ‏خورده، می زنید و این نتیجه را به سایر آزمونها و موقعیت ها تعمیم می دهید. طبیعتا احساس ناامیدی و درماندگی خواهید کرد. مارتین سلیگمن بر این نکته در نظریه "درماندگی آموخته شده" تأکید دارد: اگر شکست ها را به یک عامل ثابت درباره خودتان، مثل توانمندی ها یا شخصیت تان، اسناد دهید، به احتمال بسیار قوی افسرده می شوید و شکست تان را به موقعیت های دیگر تعمیم می دهید.
 

 فقط در یک رفتار شکست خوردید، نه همه رفتارها

جمله "من شکست خوردم"، مشکل دیگری نیز دارد. این جمله کاملا درست نیست. تصور کنید زنی سی و پنج ساله اید. کار تمام وقت دارید، ازدواج کردید و صاحب دو فرزند هستید، دوستان و سرگرمی های خودتان را دارید و بسیاری از موقعیت ها و دوره های زندگی را پشت سر گذاشته اید. افزون بر این، دختر جان و سیلویا هستید و خواهر رافائل. وقتی به شما گفته می شود که در آزمون رد شدید، آیا بدان معناست که در تمام این رفتارها و رابطه ها شکست خوردید؟
 

رفتارها شکست می‏خورند نه افراد

فایده اِسناد شکست هایتان به رفتارهای مشخص، این است که می توانید رفتارتان را تغییر دهید. اما تصورش هم بسیار سخت است که چه طور می شود کُلّ وجود یا شخصیت تان را تغییر دهید. تصور کنید که مرد مجردی هستید که قصد ازدواج دارد و در یک میهمانی حضور دارید. قصد دارید با سارا بیشتر آشنا شوید. او گوشه‏ ای ایستاده و مشغول صرف نوشیدنی است. خیلی مطمئن نیستید که چه طور سر صحبت را با او باز کنید؛ با این حال به طرفش می روید و می ‏گویید: "من قبلا شما را جایی ندیده ‏ام؟" سارا در کمال تعجب می گوید: "نه" و با عجله از آنجا دور می شود. آیا شما شکست خوردید؟ یا اظهار نظرتان با شکست مواجه شد؟ به کل وجود یا شخصیت خود فکر کنید: کسی که شاغل است، دوستان، خانواده، علایق، دانش و سرگرمی های خودش را دارد. وقتی سارا جواب رد داد و از آنجا دور شد، آیا تمام اینها از بین رفتند و یا بهتر است بگوییم این اظهار نظر خاص در این موقعیت مشخص و در این مقطع زمانی شکست خورد؟
به نظر می رسد رفتارهای بسیاری از شما سرزده است. کدام رفتار شکست خورده است؟ و کدام رفتار موفقیت آمیز بوده است؟ چند بار در طول روز، هفته و سال از شما سر می زند؟ هزاران رفتار؟ میلیون ها رفتار؟ اگر رفتاری به نتیجه برسد و مؤثر واقع نشود، آیا به نظرتان آن رفتار کم اهمیت بوده است یا اینکه شما کلا آدم شکست خورده ای هستید؟
 

محدود کردن شکست‏ ها

بر فرض بر اینکه یک رفتارتان با شکست روبه رو شد، چه تعداد از سایر رفتارهایتان به موفقیت می انجامد؟ اگر رفتار منجر به شکست را تعمیم ندهید و آن را فقط محدود به همان موقعیت و زمان مشخص بدانید، احتمالا در آینده، می توانید هزاران رفتار مؤثر دیگر را مدنظر داشته باشید، رفتارهایی که به طور بالقوه در موقعیت ها و زمان های مختلف، موفقیت آمیز خواهند بود. محدود کردن شکست هایتان به موقعیت، زمان و رفتار مشخص باعث می شود که با انعطاف پذیری بیشتری، موفقیت را در آینده دنبال کنید.
 

 ادامه دارد...
 

منبع:

کتاب درمان نگرانی، هفت گام برای غلبه بر نگرانی؛ رابرت لیهی، ترجمه زهرا اندوز، حسن حمیدپور، انتشارات ارجمند، 1394

بیشتر بخوانید :
چگونه عادت نگرانی را ازبین ببریم
غلبه بر نگرانی
چگونه بر نگرانی غلبه کنیم؟
نگرانی های تان را سرکوب کنید



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.