میل جنسی میانسالی ارتباط مستقیمی با فعالیت های جنسی دوران جوانی دارد.
چکیده: هیچ زن و یا مرد بالای ۵۰ سالی وجود ندارد که معتقد باشد زندگی جنسی او نسبت به زمانی که ۲۰ ساله بوده تغییری نکرده است. ممکن است زندگی جنسی او بهتر و یا بدتر شده باشد. اما در هر صورت زندگی جنسی وی تغییر کرده است. با این تغییرات بیشتر آشنا شوید.
تعداد کلمات 1651 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
تعداد کلمات 1651 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
معرفی بیمار
یک زن ۶۲ ساله، در معاینات مربوط به سلامت جنسی عنوان می کند که همسرش دونالد نعوظ هایش کاهش یافته است. گریس فعالیت جنسی را دوست دارد ولی اخیرا رابطه جنسی شان با مشکل مواجه شده است.
ویژگی های روانی در دوره میانسالی
در این مرحله از رشد، علاوه بر این که مولد بودن در برابر رکود که در مرحله قبل وجود داشته، باقی می ماند، تکلیف انسجام ایگو در برابر ناامیدی به آن اضافه می شود. زایندگی در این زمان خود را در قالب بازنشستگی فرد و پرداختن به کارهای داوطلبانه مثل پرورش فرزندان نمایان می سازد. پرورش فرزندان، نوشتن، اختراع، فعالیت اجتماعی همگی نمونه هایی از زایندگی هستند که با رفاه نسل های آینده مرتبط می باشند.
رکود می تواند منجر به حس فقدان، کمبود خودارزشی و نهایتا افسردگی شود. چنین حالتی همچنین می تواند ناشی از درگیری بیش از حد فرد باشد به گونه ای که تعهدات فرد زمانی را برای استراحت و آرامش او باقی نمی گذارد.
بحران های میانه زندگی، با از دست دادن ارزش های مهم زندگی در ارتباط می باشند - تغییرات فیزیولوژیک در جامعه ای که برای ظاهر و زیبایی ارزش دید قائل است، باعث ایجاد این سؤال می شود: علت به وجود آمدن این تغییرات چیست و من با این تغییرات به کجا میرسم؟ موفقیت در این مرحله باعث شکل گیری احساس عشق و احتمالاً شور و شوق می شود بدون این که فرد در انتظار جبران متقابل باشد و این با صمیمیتی که در یک رابطه وجود دارد، متفاوت می باشد.
رکود می تواند منجر به حس فقدان، کمبود خودارزشی و نهایتا افسردگی شود. چنین حالتی همچنین می تواند ناشی از درگیری بیش از حد فرد باشد به گونه ای که تعهدات فرد زمانی را برای استراحت و آرامش او باقی نمی گذارد.
بحران های میانه زندگی، با از دست دادن ارزش های مهم زندگی در ارتباط می باشند - تغییرات فیزیولوژیک در جامعه ای که برای ظاهر و زیبایی ارزش دید قائل است، باعث ایجاد این سؤال می شود: علت به وجود آمدن این تغییرات چیست و من با این تغییرات به کجا میرسم؟ موفقیت در این مرحله باعث شکل گیری احساس عشق و احتمالاً شور و شوق می شود بدون این که فرد در انتظار جبران متقابل باشد و این با صمیمیتی که در یک رابطه وجود دارد، متفاوت می باشد.
مرحله انسجام ایگو در برابر ناامیدی
مرحله انسجام ایگو در برابر ناامیدی گاهی اوقات در حوالی بازنشتگی، پس از جداشدن فرزندان آغاز می شود. رسیدن به این مرحله، رشد موفق مرحله قبل را نشان می دهد نه سن تقویمی فرد را. این مرحله با تغییر و گذارهای بسیاری مثل بازنشستگی، سروسامان دادن فرزندان، احتمالاً نوه دار شدن و نیز تغییرات فیزیولوژیکی مرتبط به افزایش سن همراه می باشد.
علاوه بر این، طی سالهای بعد، مرگ همسر، خواهر و برادر با دوستان بخشی از تجربیات زندگی می شود. ناامیدی با تمرکز فرد روی شکست های قبلی، افسردگی و تمرکز بر عملکردهای جسمانی یا بیماری آشکار می شود. مردان و زنان بایستی احساس می کنند و با تغییرات فیزیکی و روانی - اجتماعی سازگار شوند. این مستلزم در حین پیوستگی و تداوم میان گذشته، حال و آینده بوده و از تغییرات بدنی فراتر می رود. شکست در به اتمام رساندن کارها منجر به احساس پوچی و فقدان و در نهایت منجر به ناامیدی می گردد. کنار آمدن با تغییرات ظاهری در زنان و مردانی که ظاهرشان در موفقیت ها و دستاوردهایشان اهمیت دارد، بسیار مشکل تر می باشد.
انسجام ایگو مستلزم این است که فرد با زندگی اش کنار بیاید و آن را بپذیرد، در این صورت ترس از مرگ در او معنایی ندارد. اگر فرد به گذشته خود بنگرد و کارهایی را که انجام داده است، بپذیرد و از زندگی کنونی اش راضی باشد و از آن لذت ببرد، احساس هراسیدن از مرگ در وی ایجاد نخواهد شد. اریکسون عنوان می کند که خردمندی یعنی وجود انسجام کافی در فرد به گونه ای که از مرگ بیم نداشته باشد. درک کردن این مسأله در جامعه مشکل می باشد. جنگیدن با مرگ از طریق مداخلات پزشکی و تفکر اشتباه برای دوری از مرگ سبب ایجاد ترس از مرگ در ما می گردد.
علاوه بر این، طی سالهای بعد، مرگ همسر، خواهر و برادر با دوستان بخشی از تجربیات زندگی می شود. ناامیدی با تمرکز فرد روی شکست های قبلی، افسردگی و تمرکز بر عملکردهای جسمانی یا بیماری آشکار می شود. مردان و زنان بایستی احساس می کنند و با تغییرات فیزیکی و روانی - اجتماعی سازگار شوند. این مستلزم در حین پیوستگی و تداوم میان گذشته، حال و آینده بوده و از تغییرات بدنی فراتر می رود. شکست در به اتمام رساندن کارها منجر به احساس پوچی و فقدان و در نهایت منجر به ناامیدی می گردد. کنار آمدن با تغییرات ظاهری در زنان و مردانی که ظاهرشان در موفقیت ها و دستاوردهایشان اهمیت دارد، بسیار مشکل تر می باشد.
انسجام ایگو مستلزم این است که فرد با زندگی اش کنار بیاید و آن را بپذیرد، در این صورت ترس از مرگ در او معنایی ندارد. اگر فرد به گذشته خود بنگرد و کارهایی را که انجام داده است، بپذیرد و از زندگی کنونی اش راضی باشد و از آن لذت ببرد، احساس هراسیدن از مرگ در وی ایجاد نخواهد شد. اریکسون عنوان می کند که خردمندی یعنی وجود انسجام کافی در فرد به گونه ای که از مرگ بیم نداشته باشد. درک کردن این مسأله در جامعه مشکل می باشد. جنگیدن با مرگ از طریق مداخلات پزشکی و تفکر اشتباه برای دوری از مرگ سبب ایجاد ترس از مرگ در ما می گردد.
تفاوت های جنسیتی در میان سالی
تفاوت های مربوط به جنسیت ممکن است در میانه زندگی به چشم بخورد. در مردان ( ۵۵ - ۴۰ ساله) احتمال وجود اعتماد به نفس بالا و حس کنترل بیشتر بوده و معمولا کارهایی را انجام می دهند که نشان دهنده قدرت و مهارت آنها باشد. زنان ممکن است بیشتر وابسته، غیرفعال و دارای اعتماد به نفس پائین باشند. در اواخر سال ۱۹۵۰ تغییراتی به این نحو ایجاد شد که مردان به جای تمایل به نشان دادن مهارت و قدرت، توجه بیشتری به روابط بین فردی و حساسیت عاطفی نشان دادند و زنان اعتماد به نفس و قاطعیت بیشتری از خود نشان دادند. همان اندازه که مردان دل مشغولی کمتری نسبت و شغلی و کاری خود پیدا می کنند، علاقه آنها به عشق، عطوفت و مهربانی می شود و زنان شاید قاطعیت جنسی بیشتری پیدا می کنند.
طی سال های اولیه میانسالی استعداد یا پتانسیل برای رشد هویت در فرد وجود دارد. همچنان که تغییرات مردان و ساختار روابط آنها ادامه می یابد، آگاهی آنها درباره نیاز یکسانشان به عشق و تعلق داشتن، افزایش می یابد.
طی سال های اولیه میانسالی استعداد یا پتانسیل برای رشد هویت در فرد وجود دارد. همچنان که تغییرات مردان و ساختار روابط آنها ادامه می یابد، آگاهی آنها درباره نیاز یکسانشان به عشق و تعلق داشتن، افزایش می یابد.
تغییرات عملکرد جنسی زن و شوهر در میانسالی
زن و شوهر ممکن است درباره تغییراتی که در عملکرد جنسی آنها به طور اتفاق می افتد، احساس سردرگمی کنند. در چنین مواقعی درمانگران به بیماران کمک می کنند که احساس شان را درباره فعالیت جنسی و نیز لمس مورد بررسی قرار دهد. بیشتر زوج ها وقتی که تغییرات طبیعی مرتبط با سن را درک می کنند، با نیازهای همسرشان مبنی بر تغییر در نحوه تحریک جنسی سازگار می شوند. زنان و مردان ممکن است هر تغییری را در پاسخ جنسی همسرشان اشتباه تفسیر کنند و آن را به عنوان بازتابی از توانایی خودشان در تحریک همسر در نظر بگیرند و درباره جذابیت جنسی و جذابیت کلی خودشان احساس ناخوشایندی کنند. در این مرحله سایر انواع تحریک جنسی مانند لمس و ماساژ دارای اهمیت می شود. فعالیت جنسی در این مرحله به شرط این که افراد، همسرانی سالم و مشتاق داشته باشند، همچنان ادامه می یابد. در این مرحله سنی، مردان زمان طولانی تری برای تحریک شدن نیاز دارند، نیاز آنها به تحریک مستقیم بیشتر می شود و دوره بی پاسخی در آنها طولانی تر می شود. میزان علاقه جنسی و شرکت در فعالیت جنسی در زنان و مردان و زوج های هم جنس و غیر همجنس، با افزایش سن تقریبا ثابت به نظر می رسد. بنابراین اعم از این که همسر قبلا علاقه جنسی اش کم یا زیاد بوده است و یا میزان فعالیت جنسی او چگونه بوده، این علاقه جنسی و میزان فعالیت جنسی با افزایش سن تقریبا ثابت می ماند.
یائسگی و احتمالا آندروپوز تغییرات فیزیولوژیکی هستند که اگر پیش از این اتفاق نیفتاده باشند، در این مرحله صورت می گیرند. یائسگی یک اتفاق مهم با جنبه غالب فیزیولوژیک است در حالی که آندروپوز کاهش تدریجی آندروژنهای در گردش خون می باشد. کمبود آندروژن می تواند منجر به کاهش میل جنسی شود. یائسگی منجر به وقفه فعالیت جنسی فرد نمی شود. بسیاری از زنان یائسه که دیگر نگران لقاح و بارداری نیستند، تمایل به ارتباط جنسی و افزایش رضایت جنسی را گزارش می کنند. در دوران یائسگی، دیواره واژن باریک تر و خشک تر می شود و این مساله گاهی اوقات، نه همیشه، باعث ناراحتی فرد می گردد. در این حالت استفاده از لوبریکانت شاید ضرورت پیدا کند. این مرحله برای یک زن می تواند زمان مثبتی از نظر سلامت جنسی باشد، این امر بستگی دارد به این که وی چه تعریفی از خودش و مسائل جنسی مرتبط با سنش، قاعدگی و توانایی فرزندپروری دارد و موفقیت او در غلبه بر مشکلات گذشته، کیفیت روابط خصوصی و موفقیت توانایی او در رفع مشکلات مربوط به سلامت جنسی چگونه بوده است.
یائسگی و احتمالا آندروپوز تغییرات فیزیولوژیکی هستند که اگر پیش از این اتفاق نیفتاده باشند، در این مرحله صورت می گیرند. یائسگی یک اتفاق مهم با جنبه غالب فیزیولوژیک است در حالی که آندروپوز کاهش تدریجی آندروژنهای در گردش خون می باشد. کمبود آندروژن می تواند منجر به کاهش میل جنسی شود. یائسگی منجر به وقفه فعالیت جنسی فرد نمی شود. بسیاری از زنان یائسه که دیگر نگران لقاح و بارداری نیستند، تمایل به ارتباط جنسی و افزایش رضایت جنسی را گزارش می کنند. در دوران یائسگی، دیواره واژن باریک تر و خشک تر می شود و این مساله گاهی اوقات، نه همیشه، باعث ناراحتی فرد می گردد. در این حالت استفاده از لوبریکانت شاید ضرورت پیدا کند. این مرحله برای یک زن می تواند زمان مثبتی از نظر سلامت جنسی باشد، این امر بستگی دارد به این که وی چه تعریفی از خودش و مسائل جنسی مرتبط با سنش، قاعدگی و توانایی فرزندپروری دارد و موفقیت او در غلبه بر مشکلات گذشته، کیفیت روابط خصوصی و موفقیت توانایی او در رفع مشکلات مربوط به سلامت جنسی چگونه بوده است.
یائسگی در زنان
معنای یائسگی در فرهنگ های مختلف، متفاوت می باشد. در فرهنگ های غیر غربی، وقفه ناشی از یائسگی به عنوان یک اتفاق مثبت قلمداد می شود که موانع و محدودیت های مرتبط با قاعدگی را از بین می برد و برای نقش زنان یائسه به عنوان گنجینه ای از خرد و تجربه ارزش قائل می شود. تحقیقات نشان می دهد که زنان یائسه تمایل دارند که یائسگی را به عنوان نجات از قاعدگی در نظر بگیرند: آنها با این نظر موافق نیستند که جذابیت جنسی آنها نسبت به زنان جوان تر کاهش می یابد و دید بسیار مثبت تری به افزایش سن و یائسگی نسبت به زنان جوان تر دارند. به نظر می رسد مرتبط ترین فاکتورهایی که کیفیت زندگی زن را طی یائسگی تحت تأثیر قرار می دهند، سلامت فیزیکی و هیجانی قبلی او، موقعیت اجتماعی، میزان تجربه وقایع پراسترس زندگی (مخصوصا داغ دیدگی و جدایی) و نیز عقاید او درباره یائسگی باشند. تفاوت های فرهنگی قابل ملاحظه ای در گزارش علائم وازوموتور (گرگرفتگی یکی از شایع ترین علائم در دوران یائسگی است - م) زنان یائسه وجود دارد که ممکن است به وسیله معنای نسبت داده شده به علائم و ارزش زنان مسن تر در جوامع و نیز رژیم غذایی، سبک زندگی و تفاوت های ژنتیکی آنها توجیه شود.
بیشتر بخوانید :یائسگی: هورمون ها، میل جنسی و شما
زنانی که در جستجوی درمان پزشکی برای مشکلات مربوط به یائسگی هستند، در مجموع تمایل بیشتری به گزارش علائم فیزیکی و روانشناختی دارند. این احتمال وجود دارد که این زنان در شرایط استرس آوری به سر می برند و عقاید خاصی درباره یائسگی دارند. این قبیل مسائل فردی و اجتماعی لازم است که به طور مستقل مورد خطاب قرار گیرد و نباید به طور خودکار به یائسگی ارتباط داده شود. برخلاف تصورات رایج، افراد پا به سن گذاشته، نباید فاقد رابطه جنسی و یا به عبارتی سرد و خنثی قلمداد شوند. در بسیاری از افراد مسن میل جنسی، تمایل به برقراری ارتباط فیزیکی و فعالیت جنسی به عنوان بخش های مهم زندگی شان ادامه می یابد و صمیمیت علاوه بر رابطه جنسی از طریق لمس کردن، نزدیکی و حرارت بدن توصیف می شود، در واقع می توان گفت که در افراد مسن، محبت و رابطه عاشقانه ملایم شاید از اهمیت بیشتری برخوردار باشد.
منبع : کتاب «بهداشت و سلامت جنسی از کودکی تا سالمندی»
نوشته: مارگارت نوزبام
مترجمان: مریم شیرمحمدی و ریحانه فیروزی
منبع : کتاب «بهداشت و سلامت جنسی از کودکی تا سالمندی»
نوشته: مارگارت نوزبام
مترجمان: مریم شیرمحمدی و ریحانه فیروزی
بیشتر بخوانید :
بهداشت و سلامت جنسی در دوران میانسالی -40تا 54 سالگی- (بخش اول)
بهداشت و سلامت جنسی در دوران میانسالی -40تا 54 سالگی- (بخش دوم)
مقایسه روابط زناشویی در میانسالی و سالمندی
دوران یائسگی مردان
مسایل جنسی بایدها و نبایدها (2)