مدیریت زمان، شاه کلید موفقیت در زندگی های پرمشغله امروزی است.
چکیده : برای اینکه بتوانیم در زندگی روزمره عملکرد مناسبی داشته باشیم و موفقیت های خرد و کلان را تجربه کنیم،باید اصولی را یادبگیریم و بعنوان قواعد پیشرفت به آنها ملتزم باشیم.
تعداد کلمات 1063 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1063 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
دوازده اصل مهم برای رسیدن به اوج کارآمدی
در این نوشته، دوازده اصل مهم برای رسیدن به اوج عملکرد را میآموزید. خواهید دید که میتوانید هر روز تمرین کنید تا نتایج بهتری از کارهایتان بگیرید و نتایج آنها را بهبود بخشید.
اصل 1) مدیریت زمان میتوانید سهم کمکهای خود را افزایش دهید: عزّت نفس نشأت گرفته از میزان دانش شما از زندگی و نوع فعّالیتی که انجام میدهید، میباشد و این دانش بیش از دانشیست که شما از دنیای خارج به دست میآورید. پس هر چه دانشی که به دنیای کار و زندگی و خانواده وارد میکنید بیشتر باشد، به همان میزان، عزّت نفس شما هم بیشتر و عمیقتر میشود. یک مدیریت زمان خوب و حساب شده، کمک میکند تا به آسانی تواناییهای خودتان را اثبات کرده و بدین شکل ارزش بیشتری برای آن کاری که انجام میدهید، قایل میشوید.
اصل 2) پاداش شما، ادراکی و یا غیر ادراکی، ملموس و یا غیر ملموس، همیشه برابر با میزان خدماتی که به دیگران ارائه میدهید، طبق اصل کاشت و برداشت، هر چه بیشتر بکارید، بیشتر برداشت میکنید. مدیریت بهینهی زمان به شما فرصت میدهد تا در هر زمینهیی از زندگی، بیشتر و بهتر بکارید و در مقابل، بیشتر هم برداشت کنید. اگر قصد دارید کیفیت و چگونگی پاداشهای خود را افزایش دهید، باید به دنبال راههایی باشید تا ارزشهای خود را افزایش دهید.
اصل 3) مدیریت زمان خوب و حساب شده نیازمند این است که شما خود را مانند یک «کارخانه» بدانید. کارخانه سه مرحلهی تولید دارد: اوّل از همه، ورود مواد خام، زمان، نیروی کار، پول و منابع. اینها مواردی هستند که وجودشان برای تولید در کارخانه از عوامل مهم و ضروری میباشند که نهایتاً منجر به تولید محصول پایانی میشوند. دوم، در داخل کارخانه باید یک سری فعّالیتهای خاص برای تولید محصول صورت گیرد. این فعّالیتها، فعّالیتهای تولیدی یا کارهایی هستند که در خطّ تولید بسیار مهم و ضروریاند. ضرورت فرآیندهای داخل کارخانه، میزان بازدهی و کارایی کارخانه را تعیین میکند و از طرفی فعّالیت هر یک از افراد حاضر در فرآیند تولید را معیّن مینماید. سوم، چیزی که نهایتاً عود مییابد، خروجی یا محصول کارخانه است. ارزش کارخانه، کیفیت و کمّیت محصول کارخانه تعیین میشود. یکی از اولویتهای اصلی و مهمّ کارخانه، همین افزایش کیفیت و کمّیت خروجی، یعنی محصول کارخانه است. یکی از بارزترین تفاوتهای بین افراد مؤثّر و کارآمد و آنهایی که بازده و کارایی نه چندان مناسبی دارند، در این است که اولویت برتر آنها تمرکز روی نتیجه و خروجیست و افراد ضعیف و در حدّ معمولی بر دادهها یا همان ورودی و یا به کلام بهتر، فعّالیتهایشان تمرکز میکنند. برای یک مدیریت خوب و موفّق باید مرتّب از خود بپرسید: «چه خروجیهایی از من انتظار میرود؟» و «چه محصولی را باید تولید کنیم؟» «دقیقاً چرا به من حقوق میدهند؟» هر چه قدر بیشتر روی خروجی و یا محصول تولید شده تمرکز کنید، مؤثرتر و کاراتر از قبل خواهید شد. در نتیجه، میتوانید ارزشهای بیشتری خلق کنید و سهم بیشتری در ارائهی خدمات به دیگران داشته باشید، بنابراین پربازدهتر، ارزشمندتر برای خود و شرکت میباشید.
اصل 4) موفّقیّت یا عدم موفّقیّت در هر یک از کارهای شما، به توانایی شما در استفادهی مفید از زمان بستگی دارد: سطح عملکرد و موفّقیّت شما در هر زمینهیی، به نحوهی مدیریت زمان و استفاده از تواناییهای شما و تکنیکهای خاص در این زمینه بستگی دارد. شما میتوانید به راحتی با استفادهی صحیح و اصولی از زمان به صورت مؤثر، سطح کیفی و کمّی نتایج امور مختلف زندگی خود را افزایش دهید.
اصل 5) زمان کمیابترین منبع دستاوردهاست: امروز در آمریکا بزرگترین مشکل مردم، فقر زمانیست. مردم، ممکن است پول و موفّقیّت مادّی داشته باشند، امّا زمان کافی برای لذّت بردن از آنها را ندارند. تقریباً در هر یک از جنبههای زندگی با کمبود زمان روبهرو هستیم. زمان انعطافناپذیر است، نمیتوان آن را افزایش داد. زمان الزامیست و همه کارها و برنامهها به آن نیاز دارند. غیرقابل تعویض است و هیچ جایگزینی ندارد. زمان زودگذر است، نمیتوان آن را ذخیره کرد، حفظ نمود و نگه داشت. وقتی بگذرد، برای همیشه گذشته است.
اصل 6) تمرین مهارتهای مدیریت زمان به شما امکان میدهد تا قدرت قضاوت پیشبینی، اتّکای به نفس و تأدیب نفس را بهبود دهید: این موارد، ویژگیهای رهبری و شخصیت هستند. مدیریت زمان به شما کمک میکند تا کارها را انجام دهید و توانایی شما در انجام کارها، شاخص اصلی ارزشدهی شما به شرکت و جهان پیرامون شما محسوب شود.
اصل 7) تمرکز بر مدیریت زمان، موجب میشود تا بسیار نتیجهگرا شوید: نتیجهگرایی یکی از ویژگیهای مهمّ زنان و مردان موفّق است. توانایی شما در تمرکز یک جنبه برای دستیابی به مهمترین نتایج مورد نظر، سریعترین و مطمئنترین راه برای درآمد بالا، پیشرفت سریع و رسیدن به استقلال مالیست.
اصل 8) مدیریت زمان شما را بر آن میدارد تا بهتر کار کنید، نه سختتر: بسیاری افراد که ناموفّق هستند، سخت کار میکنند و از زمان و کاری که انجام میدهند، بازده کاری کمتری هم میبرند. به این دلیل که مهارتهای بسیار ضعیفی در مدیریت زمان دارند.
اصل 9) مدیریت زمان خوب و دقیق، منبع اصلی انرژی، اشتیاق و حالات و عملکرد مثبت روحیست: هر چه قدر که خلّاقتر باشید، احساس مثبت نسبت به خود پیدا میکنید. وقتی میبینید حجم زیادی از کارها را به بهترین شکل به پایان رساندهاید، طبیعتاً انرژی بیپایانی را در وجودتان احساس میکنید و بدین ترتیب میتوانید کارهای بیشتری را به پایان برسانید.
اصل 10) به میزان خواستههایی که از خودتان دارید، رشد میکنید: تأدیب نفس در مدیریت زمان، شخصیت محکم، اعتماد به نفس و باورهای راسخ به خود را در شما و رفتارتان به وجود میآورد.
اصل 11) انگیزهی ناپایدار فقط از یک احساس رسیدن به نتایج و دستاوردها حاصل میشود: هر چه میزان کاری که انجام میدهید، بیشتر باشد، احساس بهترین نسبت به خود دارید و از طرفی، علاقه و اشتیاق بیشتری دارید تا بیشتر و بهتر انجام دهید.
اصل 12) اکنون، همین لحظه، تمام زمانیست که دارید: اگر خودتان را دقیقه به دقیقه مدیریت کنید، روزها و ساعتها خودبهخود برنامهریزی میشوند، هر چه قدر سختتر و دقیقتر برنامهریزی کنید، تضمین بیشتری وجود دارد که این برنامهریزی در زندگیتان که با هدف و برنامهریزی و قدرت و کنترل مشخّص شده است، انتقال یابد.
منبع: برگرفته از کتاب"راندمان بالا در زمان کم" نوشته برایان تریسی
اصل 1) مدیریت زمان میتوانید سهم کمکهای خود را افزایش دهید: عزّت نفس نشأت گرفته از میزان دانش شما از زندگی و نوع فعّالیتی که انجام میدهید، میباشد و این دانش بیش از دانشیست که شما از دنیای خارج به دست میآورید. پس هر چه دانشی که به دنیای کار و زندگی و خانواده وارد میکنید بیشتر باشد، به همان میزان، عزّت نفس شما هم بیشتر و عمیقتر میشود. یک مدیریت زمان خوب و حساب شده، کمک میکند تا به آسانی تواناییهای خودتان را اثبات کرده و بدین شکل ارزش بیشتری برای آن کاری که انجام میدهید، قایل میشوید.
اصل 2) پاداش شما، ادراکی و یا غیر ادراکی، ملموس و یا غیر ملموس، همیشه برابر با میزان خدماتی که به دیگران ارائه میدهید، طبق اصل کاشت و برداشت، هر چه بیشتر بکارید، بیشتر برداشت میکنید. مدیریت بهینهی زمان به شما فرصت میدهد تا در هر زمینهیی از زندگی، بیشتر و بهتر بکارید و در مقابل، بیشتر هم برداشت کنید. اگر قصد دارید کیفیت و چگونگی پاداشهای خود را افزایش دهید، باید به دنبال راههایی باشید تا ارزشهای خود را افزایش دهید.
اصل 3) مدیریت زمان خوب و حساب شده نیازمند این است که شما خود را مانند یک «کارخانه» بدانید. کارخانه سه مرحلهی تولید دارد: اوّل از همه، ورود مواد خام، زمان، نیروی کار، پول و منابع. اینها مواردی هستند که وجودشان برای تولید در کارخانه از عوامل مهم و ضروری میباشند که نهایتاً منجر به تولید محصول پایانی میشوند. دوم، در داخل کارخانه باید یک سری فعّالیتهای خاص برای تولید محصول صورت گیرد. این فعّالیتها، فعّالیتهای تولیدی یا کارهایی هستند که در خطّ تولید بسیار مهم و ضروریاند. ضرورت فرآیندهای داخل کارخانه، میزان بازدهی و کارایی کارخانه را تعیین میکند و از طرفی فعّالیت هر یک از افراد حاضر در فرآیند تولید را معیّن مینماید. سوم، چیزی که نهایتاً عود مییابد، خروجی یا محصول کارخانه است. ارزش کارخانه، کیفیت و کمّیت محصول کارخانه تعیین میشود. یکی از اولویتهای اصلی و مهمّ کارخانه، همین افزایش کیفیت و کمّیت خروجی، یعنی محصول کارخانه است. یکی از بارزترین تفاوتهای بین افراد مؤثّر و کارآمد و آنهایی که بازده و کارایی نه چندان مناسبی دارند، در این است که اولویت برتر آنها تمرکز روی نتیجه و خروجیست و افراد ضعیف و در حدّ معمولی بر دادهها یا همان ورودی و یا به کلام بهتر، فعّالیتهایشان تمرکز میکنند. برای یک مدیریت خوب و موفّق باید مرتّب از خود بپرسید: «چه خروجیهایی از من انتظار میرود؟» و «چه محصولی را باید تولید کنیم؟» «دقیقاً چرا به من حقوق میدهند؟» هر چه قدر بیشتر روی خروجی و یا محصول تولید شده تمرکز کنید، مؤثرتر و کاراتر از قبل خواهید شد. در نتیجه، میتوانید ارزشهای بیشتری خلق کنید و سهم بیشتری در ارائهی خدمات به دیگران داشته باشید، بنابراین پربازدهتر، ارزشمندتر برای خود و شرکت میباشید.
اصل 4) موفّقیّت یا عدم موفّقیّت در هر یک از کارهای شما، به توانایی شما در استفادهی مفید از زمان بستگی دارد: سطح عملکرد و موفّقیّت شما در هر زمینهیی، به نحوهی مدیریت زمان و استفاده از تواناییهای شما و تکنیکهای خاص در این زمینه بستگی دارد. شما میتوانید به راحتی با استفادهی صحیح و اصولی از زمان به صورت مؤثر، سطح کیفی و کمّی نتایج امور مختلف زندگی خود را افزایش دهید.
اصل 5) زمان کمیابترین منبع دستاوردهاست: امروز در آمریکا بزرگترین مشکل مردم، فقر زمانیست. مردم، ممکن است پول و موفّقیّت مادّی داشته باشند، امّا زمان کافی برای لذّت بردن از آنها را ندارند. تقریباً در هر یک از جنبههای زندگی با کمبود زمان روبهرو هستیم. زمان انعطافناپذیر است، نمیتوان آن را افزایش داد. زمان الزامیست و همه کارها و برنامهها به آن نیاز دارند. غیرقابل تعویض است و هیچ جایگزینی ندارد. زمان زودگذر است، نمیتوان آن را ذخیره کرد، حفظ نمود و نگه داشت. وقتی بگذرد، برای همیشه گذشته است.
اصل 6) تمرین مهارتهای مدیریت زمان به شما امکان میدهد تا قدرت قضاوت پیشبینی، اتّکای به نفس و تأدیب نفس را بهبود دهید: این موارد، ویژگیهای رهبری و شخصیت هستند. مدیریت زمان به شما کمک میکند تا کارها را انجام دهید و توانایی شما در انجام کارها، شاخص اصلی ارزشدهی شما به شرکت و جهان پیرامون شما محسوب شود.
اصل 7) تمرکز بر مدیریت زمان، موجب میشود تا بسیار نتیجهگرا شوید: نتیجهگرایی یکی از ویژگیهای مهمّ زنان و مردان موفّق است. توانایی شما در تمرکز یک جنبه برای دستیابی به مهمترین نتایج مورد نظر، سریعترین و مطمئنترین راه برای درآمد بالا، پیشرفت سریع و رسیدن به استقلال مالیست.
اصل 8) مدیریت زمان شما را بر آن میدارد تا بهتر کار کنید، نه سختتر: بسیاری افراد که ناموفّق هستند، سخت کار میکنند و از زمان و کاری که انجام میدهند، بازده کاری کمتری هم میبرند. به این دلیل که مهارتهای بسیار ضعیفی در مدیریت زمان دارند.
اصل 9) مدیریت زمان خوب و دقیق، منبع اصلی انرژی، اشتیاق و حالات و عملکرد مثبت روحیست: هر چه قدر که خلّاقتر باشید، احساس مثبت نسبت به خود پیدا میکنید. وقتی میبینید حجم زیادی از کارها را به بهترین شکل به پایان رساندهاید، طبیعتاً انرژی بیپایانی را در وجودتان احساس میکنید و بدین ترتیب میتوانید کارهای بیشتری را به پایان برسانید.
اصل 10) به میزان خواستههایی که از خودتان دارید، رشد میکنید: تأدیب نفس در مدیریت زمان، شخصیت محکم، اعتماد به نفس و باورهای راسخ به خود را در شما و رفتارتان به وجود میآورد.
اصل 11) انگیزهی ناپایدار فقط از یک احساس رسیدن به نتایج و دستاوردها حاصل میشود: هر چه میزان کاری که انجام میدهید، بیشتر باشد، احساس بهترین نسبت به خود دارید و از طرفی، علاقه و اشتیاق بیشتری دارید تا بیشتر و بهتر انجام دهید.
اصل 12) اکنون، همین لحظه، تمام زمانیست که دارید: اگر خودتان را دقیقه به دقیقه مدیریت کنید، روزها و ساعتها خودبهخود برنامهریزی میشوند، هر چه قدر سختتر و دقیقتر برنامهریزی کنید، تضمین بیشتری وجود دارد که این برنامهریزی در زندگیتان که با هدف و برنامهریزی و قدرت و کنترل مشخّص شده است، انتقال یابد.
منبع: برگرفته از کتاب"راندمان بالا در زمان کم" نوشته برایان تریسی
بیشتر بخوانید :
قوانینی که برای موفقیت به آنها نیاز دارید
هفت مانع رسیدن به موفقیت
مدیریت زمان مهمترین عامل موفقیت در زندگی
7 عادتی که افراد موفق دارند