روانشناسی مدگرایی (بخش اول)

مد و مدگرایی از پدیده هایی است که چند سالی است وارد فرهنگ ما ایرانی ها شده است. متخصصین روانشناسی و جامعه شناسی و حوزه های مرتبط دیگر، از زوایای مختلف به این پدیده اجتماعی پرداخته اند. در این مقاله سعی نموده ایم به برخی از عوامل و انگیزه های روانشناختی مدگرایی بپردازیم.
سه‌شنبه، 18 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سید مصطفی سید آقامیری
موارد بیشتر برای شما
روانشناسی مدگرایی (بخش اول)
یکی از علل گرایش به مدگرایی هویت یابی است.
 
چکیده: مد و مدگرایی از پدیده هایی است که چند سالی است وارد فرهنگ ما ایرانی ها شده است. متخصصین روانشناسی و جامعه شناسی و حوزه های مرتبط دیگر، از زوایای مختلف به این پدیده اجتماعی پرداخته اند. در این مقاله سعی نموده ایم به برخی از عوامل و انگیزه های روانشناختی مدگرایی بپردازیم.

تعداد کلمات 980 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
(روانشناسی مدگرایی (بخش اول
سید مصطفی سید آقامیری

مفهوم شناسی مد

فرهنگ لغت دهخدا مد را چنین تعریف می کند: روش و طریقه ی موقت که طبق ذوق و سلیقه ی اهل زمان طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنظیم کند[1]. فرهنگ فارسی معین نیز مد را سلیقه و روشی که باب روز است . اعم از طرز زندگی ، سر و وضع ظاهری و غیره . و معمولاً گذراست و در زمان های مختلف تغییر می کند[2]. فرهنگ عمید مد را کلمه ای فرانسوی (Mode) معرفی کرده و آن را سبک و شیوه‌ای خاص در زندگی، پوشش، آرایش، کلام و مانند آن‌ها که مردم هر عصر، برای مدتی کوتاه اتخاذ می‌کنند[3]، می داند. در زبان انگلیسی از کلمه fashion برای این اصطلاح استفاده و می شود و فرهنگ لغت آکسفورد در توضیح این کلمه می نویسد: مد عبارت است از یک سبک محبوب و یا به عبارتی جدیدترین سبک پوشش، مو، دکوراسیون و یا رفتار[4].
 

انگیزه های روانشناختی مدگرایی

1. هویت یابی

از نظر لغوی واژه ی هویت به دو معنای ظاهراً متناقض به کار می رود: 1. همسانی و یک نواختی مطلق 2. تمایز. اگرچه این دو معنا متضادند ولی بر دو جنبه ی اصلی هویت یعنی جنبه ی اجتماعی و جنبه ی شخصی و فردی معطوف هستند. بیشتر روانشناسان و نظریه پردازانِ شخصیتِ پیش از اریکسون، هویت را در ابتدا امری فردی و شخصی می دانستند هرچند ایشان هویت اجتماعی را هم انکار نمی کردند.  اریکسون به عنوان اولین نظریه پرداز مهم هویت، آن را به صورت یک احساس نسبتاً پایدار از یگانگی خود تعریف می کند. یعنی علیرغم تغییر رفتارها، افکار و احساسات، برداشت یک فرد از خود همواره مشابه است. علاوه بر این، « این احساس که ما چه کسی هستیم باید با نگرشی که دیگران نسبت به ما دارند نسبتاً همخوان باشد. این مسأله بر اعتقاد اریکسون در مورد اهمیت رابطه بین فرد و جامعه تأکید دارد[5].
در حقیقت دوره نوجوانی و جوانی دوره بلوغ و شکل گیری روحیه استقلال طلبی است و به همین خاطر است که نوجوان و جوان تلاش می کند تا با متمایز نمودن خود از یک گروه از افراد و از سویی با شبیه نمودن خود به گروهی دیگر، هویت مد نظر خود را پیدا کند. نوجوان برای رسیدن به این هدف به مد روی می آورد و با انتخاب لباس ها و مدل مو و ... سعی می کند خود را از گروه های دیگر متمایز ساخته و به گروه مد نظر خود نزدیک کند.
 

2. تقلید

یکی از اولین افرادی که بحث الگو، تقلید و سرمشق گیری را به وارد ادبیات روانشناسی نمود، آلبرت بندورا[6] بود. آلبرت بندورا بر خلاف رفتارگرایان کلاسیک مانند اسکینر[7] و واتسون[8] معتقد بود که آموختن، کاهش و یا افزایش نرخ یک رفتار نه تنها در اثر تشویق و تنبیه، حاصل می شود، بلکه مشاهده ی رفتارهای دیگران و حتی مشاهده تشویق ها و تنبیه هایی که دیگران در ازای یک رفتار خاص دریافت می کنند، بر یادگیری فرد مشاهده کننده تأثیر می گذارد[9].
یکی از رفتارهایی که می تواند از طریق الگوبرداری و سرمشق آموخته شود، نحوه پوشش و آرایش است. افراد و به ویژه جوانان و نوجوانان از دو جهت ممکن است از طریق مشاهده، به مدهای موجود در سطح جامعه گرایش پیدا کنند: الف. نفس نوگرایی و تیپ جدید برای جوان و نوجوان جذاب است، بنابراین، نوجوان و جوان از دیدن شیوه های جدید پوشش و آرایش لذت برده و سعی می کند خود نیز از آن ها استفاده کند. ب. وقتی نوجوان و جوان می بیند فردی که چنین تیپ و آرایشی برای خود انتخاب نموده مورد توجه قرار می گیرد و به عبارتی تشویق می شود، او نیز برای اینکه بتواند با جلب توجه نمودن دیگران چنین تشویقی را دریافت کند، اقدام به استفاده از سبک ها و به عبارتی مدهای روز می نماید.
 

3. عقب نماندن از جامعه

یکی از عاداتی که می تواند اثراتی منفی بر زندگی مان داشته و حتی سلامت روانمان را تهدید کند، مقایسه نمودن خود با دیگران است. بشر به خاطر اجتماعی بودنش در جامعه ای زندگی می کند که همه افراد آن در یک سطح نیستند. تفاوت زندگی ها یک واقعیت اجتماعی است. این واقعیت، پدید مقایسه اجتماعی را بوجود می آورد[10].
انسان به خاطر همین اجتماعی بودن مرتباً خود را با دیگران مقایسه می کند و سعی می کند برای عقب نماندن از دیگران خود را شبیه آن ها سازد. پس می توان یکی از عوامل روانشناختی روی آوردن افراد جامعه به مد و مدگرایی را چشم و هم چشمی و یا به عبارتی تلاش برای عقب نماندن از جامعه دانست که در حقیقت ریشه آن را باید در پدیده روانشناختی و اجتماعی مقایسه جستجو نمود.
 
ادامه دارد...

منابع
دهخدا، علی اکبر، (1372)، لغت نامه دهخدا، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
معین، محمد، (1382)، فرهنگ فارسی معین، تهران: نشر ساحل.
عمید، حسن، (1393)، فرهنگ فارسی عمید، تهران، مرکز چاپ و نشر بین الملل.
بیابانگرد، اسماعیل. (1384) روانشناسی نوجوانان. تهران: دفتر نشر انقلاب اسلامی.
پسندیده، عباس، (1396)، رضایت از زندگی، قم: دارالحدیث.
 Stevenson, Angus (2010). Oxford dictionary of English. New York, NY: Oxford University Press.

[1] دهخدا، علی اکبر، (1372)، لغت نامه دهخدا، تهران: انتشارات دانشگاه تهران  ج 13 ص 340.
[2] معین، محمد، (1382)، فرهنگ فارسی معین، تهران: نشر ساحل، ص 532.
[3] عمید، حسن، (1393)، فرهنگ فارسی عمید، تهران، مرکز چاپ و نشر بین الملل، ص 480.
[4] Stevenson, Angus (2010). Oxford dictionary of English. New York, NY: Oxford University Press, P1430.
[5] بیابانگرد، اسماعیل. (1384) روانشناسی نوجوانان. تهران: دفتر نشر انقلاب اسلامی، ص 105.
[6] albert bandura
[7] skinner
[8] watson
[9] برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد نظریه آلبرت بندورا، به بحث های یادگیری مشاهده ای و نظریه شناختی اجتماعی مراجعه کنید.
[10] رضایت از زندگی ص 98

بیشتر بخوانید
پیامدهای منفی روحی و روانی مدگرایی چیست؟
عوامل و انگیزه­ های مدگرایی جوانان (بخش اول)
عوامل و انگیزه ­های مدگرایی جوانان (بخش دوم)



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.