چگونه می توان انگیزه ی درس خواندن را بالا برد؟
 چگونه می توان انگیزه ی درس خواندن را بالا برد؟

 

نویسنده: دکتر شکوفه موسوی




 

انگیزه ها یا در رابطه با پاداش اولیه هستند و خودبه خود لذت بخش اند مثل خوردن در مواقع گرسنگی یا نوشیدن در موقع تشنگی یا خوابیدن موقع خستگی. یا در رابطه با پاداش ثانویه هستند و می توانند به تجربیات لذت بخش تبدیل شوند، مثل پول. وقتی انسان رشد می کند و فکر او وسیع تر و خواسته های او گوناگون تر می شود. بسیاری از موقعیت ها برای او لذت بخش و یا رضایت بخش می شود. در این جا تغییری صورت می گیرد که ممکن است حتی با قوانین اولیه ی زیستی هم مخالف یا متفاوت به نظر آید. یعنی فرد کاری انجام می دهد و حین انجام دادن آن از نیازهایی که دارد چشم می پوشد، ولی در نهایت احساس رضایت می کند. این احساس رضایت در رابطه با پاداش ثانویه ای است که در انتظار او است مثل پول یا جایزه. گاهی اوقات انگیزه ی انجام کار، برای دور شدن از رنج و درد است. یعنی فرد کاری را انجام می دهد تا تنبیه نشود. مثلاً اگر سطل آشغال را بیرون نبرد مادرش سرزنشش می کند، اگر نمره ی کم بگیرد، پدرش تنبیه اش می کند...
انتظار این که فرد درس خواندن را لذت بخش بداند، ممکن است واقع بینانه نباشد. اما آن چه درس خواندن به همراه دارد می تواند احساس رضایت بسیاری ایجاد کند؛ مثل توانایی خواندن کتاب و مجله، حساب و کتاب کردن، کنجکاوی های روزمره را ارضا کردن و...
درس خواندن می تواند همراه با احساس خوب تلاش کردن باشد. بهتر است والدین آن قدر درایت و شجاعت داشته باشند که فرزندشان را به دلیل تلاشی که می کند، تشویق کنند؛ نه برای نمره ای که می گیرد یا نتیجه ای که به دست می آورد. البته چه بهتر که نمره ی خوب و رتبه ی ممتاز هم به دست آورد.
فرزند را باید بدون قید و شرط دوست داشت. باید بدون در نظر گرفتن نتیجه، برای تلاشش ارزش قائل شد.
به یاد داشته باشیم که برای تلاش های او، پاداش ها و جایزه های متناسب مادی در نظر بگیریم. یعنی هر آن چه قابل لمس است مثل خوراکی مورد علاقه، یک وسیله ی تزیینی کوچک، یک وسیله ی نوشتن، یا بازی کردن با او، گردش رفتن با او و... هر چه فرزندمان بزرگ تر می شود، باید پاداش های مادی کمتر و پاداش های اجتماعی بیشتری جای آن را بگیرد. مثل طرح تلاش های او در جمع، تشویق کلامی، دادن یک کارت یا نامه ی قدردانی و... بزرگ تر که شد خط دیگری نیز گشوده می شود و آن، سوق دادن او به سمتی است که این کارها را خودش برای خودش انجام دهد. در این شرایط نباید خودمان را از صحنه حذف کنیم، بلکه حضورمان متفاوت می شود. قسمتی از نقش نظارتی ما، به خود او واگذار می شود و به راهنمایی، در فواصل طولانی تبدیل می شود.
والدگری و تربیت فرزندان، یک روند چندین ساله است در واقع مثل خودرویی است که هدایت آن برعهده ی والدین است نه فرزند. اگر والدین با ثبات و درست برخورد کنند و دادن پاداش و جایزه را برای تقویت و تثبیت رفتارهای مثبت به کار گیرند، نتیجه مثبت است وگرنه ممکن است حتی نتیجه ی منفی هم حاصل شود.
مهم ترین مسئله در افزایش انگیزه ی درس خواندن این است که او بداند درس مسئله ی اوست نه ما. بداند ما مسئول مراقبت از او و فراهم کننده ی امکانات برای او هستیم و درس خواندن وظیفه ی اوست. صرف انرژی وظیفه ی اوست. ما در این مسیر نظارت می کنیم، پشتیبانی می کنیم، راهنمایی می کنیم. هر وقت درس خواندن را به مسئله ی خودمان تبدیل کنیم توپ از زمین بازی بیرون می افتد. ما می دانیم که بهترین مربیان دنیا حق بازی کردن ندارند. بازی مال بازیکن است.
در زندگی فرصت های زیادی پیش می آید که والدین لذت کار کردن، مفید و مؤثر بودن و دستیابی به مهارت های جدید را به فرزندان خود بیاموزند. بسیاری از کودکان از انجام کار، یادگیری و کسب مهارت لذت می برند اما ممکن است برخورد والدین یا مربیان باعث شود که فرزند به جای توجه به عملکرد خود بیشتر به نتایج کار توجه کنند. یک فرد معمولی که حیطه ی مسئولیت هایش در حد توانایی اوست، مشکل خاصی در انجام عملکرد ندارد اما اگر حال و حوصله ندارد، ناسازگار است، ناامید است و... در این شرایط به دریافت کمک خاص نیاز دارد. در واقع یک فرد معمولی برای درک کردن مسئولیت هایی که انجام دادن آن ها در حد توان اوست مشکل ندارد و با انجام دادن آن ها، با کمک والدین و مربیان، و با یادگیری از رفتار آنان و نگرشی که به زندگی و عملکرد خودشان دارند، می تواند راه خود را به درستی پیدا کند.
باید ارزش تلاش کردن را برای او درونی و نهادینه کنیم. او باید از این که تلاش می کند وئ درس می خواند احساس رضایت بکند. ما باید همیشه و در هر سنی پاداش های اولیه را در نظر داشته باشیم. مثل یک موقعیت لذت بخش بعد از یک زمان درسی یا همان اصل پریماک ( مادربزرگ) که بعد از انجام یک کار غیردلخواه، یک پاداش دلخواه به دست می آید. من افراد زیادی را در مقاطع بسیار بالای تحصیلی دیده ام که مثلاً برای کنکور فوق لیسانس یا تخصص پزشکی یا فوق تخصص پزشکی درس می خوانده اند، یا برای دریافت بُرد تخصصی و فوق تخصصی آماده می شدند. آن ها با وجود سن بالا- حتی بالاتر از چهل سال- انگیزه های درونی بسیار قوی داشتند. این پاداش ها برای افزایش انگیزه ی درس خواندن و رفع خستگی به آن ها کمک می کرد.
اگر کسی با نتایج کارش به درستی مواجه شود و فرصت بیابد تغییرات مثبتی را که در اثر تلاش او ایجاد شده، ببیند، همین بهترین پاداش است. مثلاً: تلاش کردم و حال می توانم بخوانم، بنویسم و محاسبه کنم. یا دست خطم بهتر شده یا اتاقم تمیزتر شده. رفتار خوب والدین به دانش آموزان می فهماند که خود لذت بردن، کسب تجربه و داشتن انگیزه ی یادگیری، پاداش های بسیار ارزشمندی هستند.
منبع مقاله :
موسوی، شکوفه؛ (1386) موفقیت تحصیلی: نقش والدین در تحصیل فرزندان، تهران: نشر قطره، چاپ پنجم



 

 

نسخه چاپی