مصطفی مازح

مصطفی مازح

نخستین شهید اجرای حکم تاریخی امام راحل علیه سلمان رشدی مرتد

شهید مصطفی مازح در آن روز مواد منفجره به محل اقامت سلمان رشدی برد تا حکم تاریخی امام خمینی را اجرا کند. حکمی که بر ارتداد سلمان رشدی صحه گذاشت. سلمان رشدی با چاپ کتابی کفرآمیز، اعتقادات مسلمانان را به سخره گرفت و به پرودگار جهان و پیامبران الهی توهین نمود. به همین مناسبت 25 بهمن ماه سال 1367 حکم تاریخی امام خمینی (ره) مبنی بر ارتداد سلمان رشدی صادر شد. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه ضمن خنثی کردن این جریان، دولت‌های اسلامی و پیروان سایر ادیان الهی را نسبت به کلید خوردن یک نبرد تمام‌ عیار تبلیغاتی و جنگ رسانه‌ای توسط نظام سلطه و کانون های شیطانی تفکرات و اندیشه‌های غربی و صهیونیستی هوشیار کرد.


مصطفی کیست؟

مصطفی محمود مازح سومین روز محرم سال ۱۳۸۸ هجری قمری  (۱۲ فروردین ۱۳۴۷ ه.ش) در شهر «کوناکری» پایتخت کشور آفریقایی گینه، در خانواده‌ای محروم و مستضعف دیده به جهان گشود. از میان پنج پسر و دو دختر خانواده، مصطفی کوچک‌ترین فرزند پسر بود. در ابتدای نوجوانی به دلیل اوضاع نه چندان مساعد اقتصادی، به همراه سایر اعضای خانواده، مجبور به ترک دیار و مهاجرت به شهر «ابیجان» پایتخت کشور ساحل عاج شده و در آن شهر سکنی می‌گزیند. هر چند که در محیطی آکنده از کفر و فساد زندگی می‌کرد، اما عنایت و رحمت خداوند، چنان برکتی به وجود خانواده و جمعی از اطرافیان مومن وی عطا فرمود که از اوان کودکی با عقاید و احکام اسلامی آشنا گشته و از آلودگی‌ها و پستی‌های موجود در جامعه، مبرّا گشت.

نزدیکان «مصطفی» از مهربانی، تخلق به اخلاق اسلامی، جد و جهد در تبلیغ تفکر اسلامی، علاقه عجیبش به حضرت امام خمینی (ره) و اشتیاق وصف ناشدنی و فراوانش برای پیوستن به لشکریان بسیجی، خاطرات فراوانی به یاد دارند. در سال ۱۳۶۲ به کشور لبنان سفر می‌کند. کشوری که حدود یک سال از اشغال نظامی بخش‌های عمده‌ای از آن توسط اشغالگران صهیونیست می‌گذشت.

شهید «مازح» که از نزدیک شاهد جنایات ددمنشانه متجاوزین اسراییلی بود و دردها، رنج‌ها و مصائب وارد بر مظلومین مسلمان لبنانی و فلسطینی را در هاله‌ای از خون و آتش درک می‌کرد، به وضوح ابعاد مختلف سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در مورد آثار سوء و ذلت بار مهجور قرار دادن امانات گرانبهای خاتم الانبیا (ص) و علی‌الخصوص ترک جهاد در راه خدا را می‌دید. در پی‌درک همین واقعیات بود که تحصیل درس را در دوره متوسطه رها کرده و برای فراگرفتن علوم و معارف اسلامی به آموزش دروس حوزوی روی آورد و با فراگرفتن زبان عربی، هر روز بیش از پیش با قرآن و احادیث نورانی چهارده معصوم (ع) انس می‌گرفت.
مصطفی مازح
همان سخنان حیات بخشی که جلوه همه جانبه عمل به آن را در قالب پیام‌ها، رهنمودها و سیره زندگی حضرت امام خمینی (ره) متبلور می‌یافت. هر گاه که ترجمه سخنان حضرت امام (ره) به دستش می‌رسید با دقت و شور و شوق زائدالوصفی، آن‌ها را مطالعه می‌کرد و تمام سعی و تلاش خود را برای تحقق کامل آن به کار می‌گرفت. دوستان شهید نقل می‌کنند که وی یک عبارت از پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی خطاب به حجاج بیت الله الحرام در سال ۱۳۶۶ را بعد از کشتار وحشیانه زائرین حرم امن الهی با خط خودش خوشنویسی و بر دیوار اتاق محل سکونتش نصب کرده بود: «… و به یاری خداوند تعالی از قطرات پراکنده پیروان اسلام و توان معنوی امت محمد (ص) و امکانات کشورهای اسلامی باید استفاده کرد و با تشکیل هسته‌‌های مقاومت حزب‌الله در سراسر جهان، اسراییل را از گذشته جنایت بار خود پشیمان و سرزمین‌های غصب شده مسلمانان را از چنگال آنان خارج کرد.»

چندی بعد با دختری از جبل عامل نامزد می کند، ولی این عقد هرگز به ازدواج نمی‌انجامد، چرا که شهید مازح پس از صدور حکم تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در مورد واجب القتل بودن نویسنده مرتد و ناشران کتاب موهن آیات شیطانی، شخصاً کمر به اجرای آن بسته و پس از تهیه مقدمات لازم با خانواده و وابستگان خویش وداع و به لندن مهاجرت می‌کند.

عدم شباهت چهره این شهید عزیز به ساکنان منطقه خاورمیانه و تشابه ظاهری به غربی‌ها و نیز تسلط کامل به زبان انگلیسی، دو عامل اصلی فریب خوردن مزدوران آموزش دیده دستگاه عریض و طویل امنیتی ـ حفاظتی انگلیس می‌گردد و نهایتاً «مصطفی مازح» در سومین روز از ماه محرم سال ۱۴۱۰ هجری قمری (۱۴ مرداد ۱۳۶۸ ه.ش) به طبقه دوم ساختمان محل اختفای رشدی مرتد نفوذ می‌کند. با توجه به این که سلمان رشدی در طبقه سوم ساختمان مزبور مخفی بود، بهترین و سریع‌ترین راهکار ممکن برای عبور از آخرین حلقه امنیتی توسط مصطفی انتخاب می‌گردد. بدین ترتیب که مقادیر قابل توجهی از ماده شدید الانفجار سی ـ چهار را بر خود بسته و روی آن‌ها لباس معمولی خویش را بر تن می‌کند. با مطمئن شدن از درست کار گذاشته شدن چاشنی انفجاری و رابط مربوطه به سمت طبقه فوقانی عازم می‌شود. اما گرمای موجود در ساختمان و حرارت ناشی از پوشش و تحرک زیاد شهید، موجب عمل کردن زودتر از موعد چاشنی و انفجار زود هنگام مواد منفجره، قبل از رسیدن به رشدی مرتد می‌شود.
 
بقایای مطهر پیکر پاکش، هشت ماه در انگلستان باقی ماند تا سرانجام به جنوب لبنان منتقل و در دوم رمضان ۱۴۱۱ هجری قمری (۲۸ اسفند ۱۳۶۹ ه.ش) در یکی از روستاهای جنوب دفن شد. در بهشت زهرا یادبودی از این شهید بزرگوار ساخته شده است. 
 
مصطفی مازح

وصیت نامه شهید مصطفی مازح

وصیت نامه شهید که پس از ارتحال جانگداز حضرت امام خمینى(ره) نوشته شده است:

بسم‏ الله‏ الرحمن‏ الرحیم
تسلیت عرض مى‏کنم به اسلام، به رزمندگان اسلام، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ایران و افغانستان و لبنان و فلسطین و به هر انسانى که در راه حق مجاهدت مى‏‌کند… این انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، کسى بود که به ضمیر خود وفادار بود.

آرى پدر! این انقلاب از افتخارات او بود .این امام دوست داشتنى، خمینى بزرگ که رحمت و رضوان خدا بر او باد… آرى، آسمان هنوز براى این رهبر مخلص اشک مى‌‏ریزد. ملائکه در سوگ این امام ضجه و فریاد مى‌‏کنند… هرگز تو را فراموش نخواهیم کرد…همانا خورشید در آن روز خجالت زده شد و طلوع نکرد ؛ ماه نیز ذوب خواهد شد، هیچ کس زندگى نخواهد کرد. هرگز هیچ کس نخواهد خندید… هرگز روزهاى مقدس زندگى با تو را فراموش نخواهیم کرد… فرمان‌هاى تو را در هر زمان و مکان اجرا مى‏‌کنیم، شجاعت تو را در برابر دشمنان به یاد مى‌‏آوریم. در روز برگزارى نماز در قدس شریف، یاد تو را در جهان زنده مى‏‌کنیم. با یاد تو هر دولت و مرامى را که در مقابل اسلام بایستد، نابود مى‏‌کنیم.

سعادتمندند کسانى که تو را شناختند، کسانى که از راه تو پیروى کردند، کسانى که به کلام تو گوش فرا دادند و کسانى که به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند. اى امام عزیز! همانا من با تو پیمان مى‏‌بندم که همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نایب برحقت امام سید على خامنه‏ اى در این راه باقى خواهم ماند. فرمان تو، اندیشه او اندیشه تو و آراى او همان آراى تو خواهد بود.

به درستى که تو شجاعت را به او آموختى و ما اکنون سرباز او هستیم و همان‌گونه که امر فرمودى بر این جمهورى اسلامى باقى خواهیم ماند. جمهورى اسلامى والایى که متعلق به حضرت مهدى(عج) ولی‏‌عصر و زمان است.

اى امام مهدى! آه اى آقاى من، اى فریادرس و نجات دهنده من، آیا نمى‌‏بینى چه حوادثى رخ مى‌‏دهد و چه شهدایى بر زمین مى‏افتند در حالى که دشمنان در حال آماده باش کامل هستند، تا چه زمانى اى آقاى من! تا چه زمانى مى‏‌توانیم در برابر دشمن ستمگر مقاومت کنیم؟! العجل العجل اى نجات دهنده ما برما رحم نما و به فریادمان رس … به نام این رهبر سفر کرده … به نام شهدا … به نام مجاهدین اسلام …
نسخه چاپی