میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی مشهور به امیر کبیر، صدراعظم‌ ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود. وی در دوره صدارت سه سال و سه ماه (۳۹ ماهه) خود، اصلاحاتی را در زمینه‌های آموزشی، اجتماعی و سیاسی ایران آغاز کرد.
 
شناسنامه
 1185 ه.ش برابر با 1222 ه.ق   تولد
 1230 ه.ش برابر با 1268 ه.ق  درگذشت
 قتل در حمام فین کاشان  علت درگذشت
کربلا - حرم امام حسین (علیه السلام)  آرامگاه
 ایرانی  ملیت
 اسلام  دین
 شیعه  مذهب
 کربلایی محمد تقی، میرزا محمد تقی‌ خان، مستوفی نظام، وزیر نظام، امیر نظام، امیر کبیر، امیر اتابک اعظم  دیگر نام ها
 -  تحصیلات
 -  دانشگاه
 سیاسی، اجتماعی، فرهنگی  زمینه فعالیت
 -  سبک
 از سال 1227 ه.ش تا 1230 ه.ش  سال های فعالیت
 -  آثار مهم
 -  جایزه ها
 -  وبگاه رسمی
 ازدواج اول: جان‌ جان خانم -  ازدواج دوم: ملک زاده خانم  همسر
 ازدواج اول: 3 فرزند-  ازدواج دوم: 2 فرزند  فرزندان
 پدر: کربلایی قربان - مادر: فاطمه‌سلطان  والدین

زندگی نامه

تولد
میرزا تقی فراهانی در ۱۹ دیماه سال ۱۱۸۵ ه.ش در روستای هزاوه (از توابع اراک) متولد شد. پدر او کربلایی قربان نام داشت. به دلیل نزدیکی قریه مهرآباد فراهان که اصل خاندان قائم مقام از آنجا بود، با هزاوه موطن و مسکن پدر او، این مرد جزو خدمتکاران قائم مقام اول یعنی میرزا عیسی معروف به میرزا بزرگ درآمد و بعد ها در پیش قائم مقام ثانی ناظر آشپزخانه و در پیری قاپوچی او شد. مادر امیر نیز فاطمه نام داشت و عمری طولانی کرد و مرگ هر دو فرزندش محمدتقی و محمدحسن را دید.
 
ازدواج و فرزندان
امیر کبیر دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول وی با «جان‌جان خانم» دختر حاج شهبازخان (عموی امیر کبیر) بود. به نوشته پولاک، امیر در زمان صدارت خود از این زن جدا شده و «جان جان خانم» حدود سال ۱۲۴۸ ه.ش در آذربایجان درگذشت. دومین همسر امیر، یگانه خواهر تنی ناصرالدین‌شاه بود که «ملک‌زاده خانم» نام داشت و به عزت‌الدوله ملقب بود که در ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ ه.ش (۲۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۵ ه.ق) با وی ازدواج کرد. او دختر محمد شاه و مهد علیا بود. او در شانزده سالگی به عقد امیر درآمد. امیر در این هنگام حدود چهل و سه ساله بوده‌است. این ازدواج ظاهراً به خواست و اشاره ناصرالدین شاه صورت گرفته‌است. این معنا از نامه‌ای که امیر به پادشاه نوشته‌است بر می‌آید: از اول بر خود قبله عالم معلوم است که نمی‌خواستم در این شهر صاحب خانه و عیال شوم. بعد، به حکم همایون و برای پیشرفت خدمت شما، این عمل را اقدام کردم.

امیر از نخستین همسر خود «جان جان خانم» سه فرزند داشت. میرزا احمد خان ساعد الملک مشهور به «امیرزاده» که با منورالسلطنه دختر فرمانفرمای بزرگ ازدواج نمود و دو دختر که نام یکی از آن‌ها سلطانه ثبت شده‌است. از عزت الدوله نیز دو دختر داشت که یکی «تاج الملوک خانم» و دیگری «همدم الملوک خانم» نام داشتند.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

میرزا محمد تقی‌ خان با اطفال خردسال قائم مقام اول هم بازی بود. نقل شده است که در کودکی ناهار اولاد قائم مقام اول را می‌آورد و در حجره معلم آنها می‌ایستاده تا ظروف غذا را برگرداند. در این زمان آنچه را معلم به آنها می‌آموخت فرامی‌گرفت. روزی قائم مقام برای گزینش فرزندانش وارد شد و هر چه از آنها پرسید جواب درست ندادند و ‌‌میرزا تقی‌ جواب می‌داد. او وقتی هوش و درایت و علاقه وافر این پسر را دید در تعلیم و تربیت وی کوشش کرد. امیر در خانهٔ قائم‌ مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشی‌گری قائم‌مقام را به‌دست آورَد. هنگامی‌که میرزا ابوالقاسم قائم مقام به صدارت به منصب صدارت محمدشاه رسید، ‌‌میرزا تقی‌خان را به برادرزاده‌ی خود میرزا اسحاق سپرد.
 
درگذشت
اصلاحات امیر کبیر موقعیت برخی از سفارتخانه‌ها و درباریان را متزلزل کرد و آن‌ها به امیر کبیر تهمت زدند که انگیزه سلطنت دارد از این رو خواستار عزل وی شدند. همراهی مهدعلیا مادر شاه، اعتماد الدوله و میرزا آقاخان نوری با مخالفان نیز در عزل او موثر بود. این‌چنین بود که آنان ناصر الدین شاه را تحت تأثیر قرار دادند و با این استدلال که امیر قصد توطئه علیه شاه را دارد وی را به عزل امیر کبیر ترغیب کردند. از این رو، حکم عزل امیر کبیر در ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ ه.ق به وی ابلاغ شد. چهار روز پس از آن، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد.

امیر کبیر دو روز پس از عزل در ۲۵ محرم سال ۱۲۶۸ ه.ق به کاشان تبعید شد و در ۱۸ دی ۱۲۳۰ ه.ش در حمام فین کاشان با بریدن رگ دستانش به قتل رسید. به روایت میرزا محمدجعفر خان، حقایق‌ نگار خورموجی در کتاب مشهور «حقایق‌ الخبار ناصری» پیکر امیر را روز بعد از قتل ابتدا در گورستان «پشت مشهد» کاشان دفن کردند اما چند ماه بعد، با تلاش همسرش عزت‌الدوله، پیکر امیر کبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقی که در آن به سوی صحن امام حسین(ع) باز می‌شود، به خاک سپردند.

سمت و فعالیت ها

فعالیت های سیاسی
میرزا محمد تقی‌ خان با اطفال خردسال قائم مقام اول هم بازی بود. نقل شده است که در کودکی ناهار اولاد قائم مقام اول را می‌آورد و در حجره معلم آنها می‌ایستاده تا ظروف غذا را برگرداند. در این زمان آنچه را معلم به آنها می‌آموخت فرامی‌گرفت. روزی قائم مقام برای گزینش فرزندانش وارد شد و هر چه از آنها پرسید جواب درست ندادند و ‌‌میرزا تقی‌ جواب می‌داد. او وقتی هوش و درایت و علاقه وافر این پسر را دید در تعلیم و تربیت وی کوشش کرد. امیر در خانهٔ قائم‌مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشی‌گری قائم‌مقام را به‌دست آورَد. هنگامی‌که میرزا ابوالقاسم قائم مقام به صدارت به منصب صدارت محمدشاه رسید، ‌‌میرزا تقی‌ خان را به برادرزاده‌ی خود میرزا اسحاق سپرد.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

نخستین مأموریت سیاسی میرزا تقی خان این بود که پس از قتل گریبایدوف در ایران، از طرف دستگاه دولتی ایران مأموریت یافت تا برای عذرخواهی به عنوان منشی همراه خسرو میرزا به نزد تزار روسیه برود. وی در این سفر در سال ۱۲۴۴ ه.ق حدود ۲۲ سال داشت. مأموریت دوم وی یک مأموریت تشریفاتی بود که در زمانی که وزیر نظام آذربایجان بود به همراه ناصر الدین میرزای ولی عهد به ایروان رفت تا با تزار روس که به این شهر آمده بود دیدار داشته باشد. نخستین مأموریت سیاسی مهم امیر ریاست هیئت نمایندگی ایران در کنفرانس ارزنه الروم در سال ۱۲۵۹ ه.ق برای حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی بود. این مأموریت دو سال به طول انجامید.

محمد شاه در شب شنبه چهارم سپتامبر ۱۸۴۸ میلادی فوت کرد. کاردار سفارت انگلیس با فرستادن پیکی این خبر را به ناصر الدین میرزا در تبریز رساند. میرزا فضل‌ الله نصیرالملک پیشکار ناصر الدین شاه در مهیا نمودن مقدمات حرکت شاه به تهران درماند و میرزا تقی خان مأمور به این کار شد.

میرزا تقی با استقراض سی هزار تومان از یک تاجر تبریزی و تدارک نیروی نظامی کافی همراه شاه راهی تهران شد. شاه پس از شش هفته به تهران رسید. میرزا تقی خان برای حفظ شأن شاه جوان از آمدن چند تن از دوستان نزدیک شاه به تهران جلوگیری کرد و دلیل وی این بود که این افراد با ناصر الدین میرزا از کودکی مأنوس بوده‌اند و احترام مقام جدید وی را رعایت نخواهند کرد. در این مدت مهد علیا در تهران مشغول هماهنگی با سفارت انگلیس برای به قدرت رساندن افراد مورد نظرش بود و میرزا آقا خان نوری که به قم تبعید شده بود را به تهران فراخواند. میرزا نصرالله صدر الممالک که خود را نامزد اصلی صدارت می‌دانست در منزل حاجی میرزا آقاسی منزل کرده بود و مشغول دسیسه چینی علیه میرزا تقی خان بود. اما شاه که به تهران رسید بلافاصله میرزا تقی خان را به مقام صدارت برگزید و لقب امیر کبیر را به وی اعطا کرد.

میرزا محمد تقی‌ خان با اطفال خردسال قائم مقام اول هم بازی بود. نقل شده است که در کودکی ناهار اولاد قائم مقام اول را می‌آورد و در حجره معلم آنها می‌ایستاده تا ظروف غذا را برگرداند. در این زمان آنچه را معلم به آنها می‌آموخت فرامی‌گرفت. روزی قائم مقام برای گزینش فرزندانش وارد شد و هر چه از آنها پرسید جواب درست ندادند و ‌‌میرزا تقی‌ جواب می‌داد. او وقتی هوش و درایت و علاقه وافر این پسر را دید در تعلیم و تربیت وی کوشش کرد. امیر در خانهٔ قائم‌مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشی‌گری قائم‌مقام را به‌دست آورَد. هنگامی‌که میرزا ابوالقاسم قائم مقام به صدارت به منصب صدارت محمدشاه رسید، ‌‌میرزا تقی‌خان را به برادرزاده‌ی خود میرزا اسحاق سپرد.

محمد شاه در شب شنبه چهارم سپتامبر ۱۸۴۸ میلادی فوت کرد. کاردار سفارت انگلیس با فرستادن پیکی این خبر را به ناصر الدین میرزا در تبریز رساند. میرزا فضل‌الله نصیرالملک پیشکار ناصر الدین شاه در مهیا نمودن مقدمات حرکت شاه به تهران درماند و میرزا تقی خان مأمور به این کار شد.

میرزا تقی با استقراض سی هزار تومان از یک تاجر تبریزی و تدارک نیروی نظامی کافی همراه شاه راهی تهران شد. شاه پس از شش هفته به تهران رسید. میرزا تقی خان برای حفظ شأن شاه جوان از آمدن چند تن از دوستان نزدیک شاه به تهران جلوگیری کرد و دلیل وی این بود که این افراد با ناصر الدین میرزا از کودکی مأنوس بوده‌اند و احترام مقام جدید وی را رعایت نخواهند کرد. در این مدت مهد علیا در تهران مشغول هماهنگی با سفارت انگلیس برای به قدرت رساندن افراد مورد نظرش بود و میرزا آقا خان نوری که به قم تبعید شده بود را به تهران فراخواند. میرزا نصرالله صدر الممالک که خود را نامزد اصلی صدارت می‌دانست در منزل حاجی میرزا آقاسی منزل کرده بود و مشغول دسیسه چینی علیه میرزا تقی خان بود. اما شاه که به تهران رسید بلافاصله میرزا تقی خان را به مقام صدارت برگزید و لقب امیر کبیر را به وی اعطا کرد.

شب شنبه ۲۲ ذیقعده ۱۲۶۴ ه.ق ناصرالدین شاه بر تخت نشست و امیر نظام را به صدارت اعظمی تعیین کرد. عین فرمان شاه چنین است:
ما تمام امور ایران را به دست شما سپردیم و شما را مسوول هر خوب وبدی که اتفاق می‌افتد می‌دانیم. همین امروز شما را شخص اول ایران کردیم و به عدالت و حسن رفتار شما با مردم کمال اعتماد و وثوق داریم. به جز شما به هیچ‌کس دیگر چنین اعتقادی نداریم و به همین جهت این دستخط را نوشتیم.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

نخستین آشوبی که از سوی مخالفین وی در تهران بر پا شد، شورش سربازان آذربایجانی پاسدار ارگ در تهران تنها چهار ماه و نیم پس از صدارت وی بود که به تحریک برخی از درباریان انجام شد. در این آشوب دو هزار و پانصد سرباز آشوب گر خانه امیر را محاصره کرده و خواستار عزل وی شدند. روز بعد بین محافظین خانه امیر و سربازان درگیری ایجاد شد که موجب کشته شدن دو تن از محافظین شد. امیر به خانه میرزا آقاخان نوری رفت و فتنه با وساطت چند کس از جمله میرزا ابوالقاسم امام جمعه و عباسقلی خان جوانشیر فرونشست. در این آشوب مردم تهران به حمایت از امیر برخاستند و دکان‌ها را بسته و به مقابله با یاغیان پرداختند.

امیر برای انتظام ارتباط با کشورهای دیگر به ویژه اروپاییان اهمیت زیادی قایل بود. وی میرزا محمدعلی خان شیرازی را به وزارت خارجه گماشت و از سفرای خارجی خواست از این پس تمام مکاتباتشان مستقیماً با وزیر خارجه باشد و از رجوع مستقیم به شاه یا صدر اعظم خودداری کنند. امیر در لندن و سنت پترزبورگ سفارتخانه دایمی ایجاد کرد. امیر برای افزایش کیفیت ارتباطات خارجی هیاتی از مترجمین ایجاد کرد که میرزا ملکم خان یکی از معروفترین این افراد است.

امیر کبیر، دستگاه وزارت امور خارجه را توسعه داد. تأسیس سفارت‌خانه‌های دائمی در لندن و سن‌پترزبورگ، ایجاد کنسولگری در بمبئی، عثمانی و قفقاز؛ تربیت کادر برای وزارت امور خارجه و تنظیم دفتر اسناد سیاسی از کارهای اوست. امیر کبیر در زمینه سیاست خارجی، سیاست معروف به «سیاست موازنهٔ منفی» را در پیش گرفت؛ که بر اساس آن می‌گفت نه به روس امتیاز می‌دهیم، نه به انگلیس و نه به هیج قدرت خارجی دیگر (در مقابل، در نظریه موازنهٔ مثبت، به دادن امتیاز به هر دو طرف قائل می‌شوند).

سیاست موازنهٔ منفی امیر کبیر، تنها یک‌بار خدشه‌دار شد و آن زمانی بود که در جریان حملهٔ ترکمن‌ها در آشوراده، تعدادی سربازان روسی کشته و روس‌ها عزل فرماندار مازندران را خواستار شدند و امیر کبیر به علت فشار روس‌ها، حاکم آنجا را عزل کرد. در این زمان انگلیسی‌ها از این ضعف حکومت مرکزی سود جستند و امتیاز نظارت بر کشتیرانی در جنوب را با ادعای مبارزه با تجارت برده کسب کردند؛ که البته امیر کبیر در این قرارداد این قید را گنجاند که به هنگام نظارت باید ناظران ایرانی حضور داشته‌باشند.

امیر کبیر برای تضعیف قدرت و نفوذ روس و انگلیس در ایران، می‌خواست نگاه فرانسه و در زمانی، آمریکا را به ایران جلب کند؛ لذا یک قرارداد سفارت کنسولگری و یک قرارداد در زمینه کشتیرانی با آمریکا منعقد کرد.
 
فعالیت های اجتماعی و اقتصادی
امیر کبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوه خواری به مبارزه برخاست. او دستور داد دریافتی‌های بی‌حساب و مواجب بی‌جهتی که از دستگاه‌های دولتی می‌گرفتند، قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانید و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازی کنند. وی مواجب بی‌حسابی که حاجی میرزا آقاسی برقرار کرده بود، را قطع کرد. وی سر و سامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. امیر همچنین تیول تیول‌دارانی که حق دیوان را نمی‌دادند، ضبط کرد.

در دوره صدارت حاجی میرزا آقاسی وضعیت مالی دولت به هم ریخته و خزانه خالی بود و بودجه‌ی کشور در حدود یک میلیون تومان کسری داشت. پول‌های نقد خزانه نصیب عده‌ای خاص از درباریان و روحانیون مستمری بگیر می‌شد و نصیب دیگران برات‌های بی‌اعتبار بود. زمانی که امیر به قدرت رسید حجم این برات‌های معوقه بسیار زیاد بود. امیر اطلاعات مالی و مالیاتی را به‌روز رسانی کرد (اکثر از دفاتر مالیاتی بر اساس اطلاعات زمان کریمخان زند نوشته شده بودند). امیر برخی از مستمری‌ها را قطع کرد و برخی را کاهش داد. برات‌های معوقه را به قیمت پایین‌تر نقد کرد و دستور داد دیگر چنین برات‌های بی‌اعتباری صادر نشود.

رقم خالص درآمد کشور در آخرین سال صدارت امیر کبیر نزدیک به سه میلیون تومان بود و بیشترین عایدی مالیاتی نیز مالیات آذربایجان به مقدار ۶۲۰ هزار تومان بود. در همان سال مجموع مخارج دولت در حدود دو میلیون و ششصد هزار تومان بود. او همچنین برای مأموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.

در اغلب دوره‌های حکومتی در ایران امرا و دیوانیان و سربازان قشون به جز مالیات، اموالی را تحت عنوان هدیه و انعام و سیورسات و آذوقه و مژدگانی از مردم مطالبه می‌کردند. به جز این موارد رشوه نیز جزو مداخل دیوانیان بود. امیر کبیر پس از سامان دادن به وضعیت مالی کشور و برقراری مواجب منظم برای عمال دولتی دستور ممنوعیت دریافت هر نوع وجه غیرقانونی را صادر نمود. تا پیش از دوره حکومت امیر مأمورین دولتی و لشکریان در هنگام عبور از نواحی آذوقه خود را از مردم مطالبه می‌کردند و گاهی نیز اقدام به مصادره اموال مردم می‌نمودند. امیر این رسم را که طلب سیورسات نامیده می‌شد ممنوع کرد و در چند مورد از جمله در مورد تعدیات توپچیان آذربایجانی و سربازان قصر شیرین دستور به تنبیه متخلفین و پرداخت خسارت از اموال ایشان نمود. این موارد برای آگاهی عموم و تشویق آنها به گزارش تخلفات در روزنامه دولتی انتشار می‌یافت. به دستور امیر مأموریت‌های دولتی باید به حکم دولت انجام می‌شد و دولت هزینه انجام مأموریت را به مأمور می‌پرداخت و مأمور موظف بود آذوقه اش را به قیمت روز در طول مسیر خریداری کند. از خصوصیات مهم امیر کبیر این بود که حتی از کسی هدیه هم نمی‌پذیرفت و به دولتیان نیز چنین دستور داد که حتی هدیه نیز از کسی نپذیرند تا کسی دستاویزی برای رشوه نداشته باشد.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

امیر برای فنون غربی ارزش بسزایی قائل بود و به تأثیر اقتصادی آن پی ‌برده بود و یکی از مواد مهم برنامه­ او در ترقی ایران ایجاد صنایع جدید بود. نقش امیر در بنای صنعت ملی شامل استخراج معادن، ایجاد کارخانه‌های مختلف، استخدام استادان فنی از انگلیس یا پروس، فرستادن صنعت­کاران به روسیه، خرید کارخانه از فرنگ و حمایت از محصولات داخلی بود. به همین خاطر او فرمان آزادی استخراج معادن برای اتباع ایرانی را صادر کرد. و دولت و مردم هر دو به این کار دست زدند. افزایش تولید معادن مستلزم آموزش اصول فنی جدید بود. پس برای مدرسه­ دارالفنون استادان معدن­‌شناس از اطریش استخدام کرد. برای ترقی صنعت از پشتیبانی و کمک به اهل فن هیچ دریغ نمی‌کرد.

امیر کبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیان‌های اجتماعی می‌دانست و در نامیدن دیگران به گفتن واژه «جناب» اکتفا می‌کرد، حتی نسبت به مقام صدارت. امیر کبیر، دستور داد که رسم قمه کشی و لوطی‌بازی از شهرها و راه‌ها برداشته شود. وی حمل اسلحه سرد و سلاح گرم را منسوخ کرد. در یک جلسه عمومی ، کسی پیشنهاد داد حمل سلاح ممنوع شود ، امیر پاسخ داد :" حمل سلاح آزاد است منتها کیست که جرئت استفاده دارد ؟ " و از آن تاریخ به تدریج حمل سلاح منسوخ شد. وی قاعده بست نشینی را لغو کرد. این کار امیر کبیر، مخالفت بسیاری از روحانیون را برانگیخت او حقوق زیاد درباری‌ها و شاهزاده‌ها را کم کرد.

امیر کبیر دستور داد ۴۰ قراولخانه در نقاط مختلف دارالخلافه (تهران) دایر شود. وی همچنین برای هر قراولخانه، ۱۲ نگهبان تعیین کرد. امیر کبیر به اصلاح وضع چاپارخانه دولتی پرداخت به صورتی‌که آماده حمل و نقل محصولات پستی به اقصی نقاط کشور گردید.

اولین بار مبارزه با شکنجه در زمان محمدشاه قاجار و به دستور میرزا آغاسی آغاز شد اما این دستور به مرحله اجرا نرسید. اولین بار امیر کبیر و پس از او میرزا حسن خان سپهسالار با قدرت خاص خود ، موفق به اجرای دستور منع شکنجه میرزا آغاسی شدند.

میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

فعالیت های فرهنگی
امیر کبیر زمانی که به صدارت رسید به نقص و کمبود مؤسسات فرهنگی و علمی آگاه بود و معتقد بود ایران از نظر علوم و تمدن جدید بی بهره است و اگر بخواهد تحولاتی را در کشور ایجاد کند باید جوانان ایرانی بهره ای از تمدن و علوم مختلف کسب کنند. او دو مسافرت به خاک روسیه داشت و در این سفرها نظام تعلیم و تربیت ملل اروپایی را بررسی کرد و لازم دید اگر بخواهد دوشادوش آن کشورها پیش برود، ۲ راه پیش رو دارد: یا باید عده‌ای را برای تحصیل به اروپا بفرستد و یا اینکه عده‌ای از معلمین اروپایی به ایران اعزام کند.

مسأله معلم تأسیس یک مدرسه‌ی عالی و معلم اروپایی همیشه دغدغه او بود و زمانیکه به صدراعظمی رسید خواست به این فکر جامه عمل بپوشاند. استدلال او این بود که به جای اینکه دولت ایران بیست نفر محصل به اروپا بفرستد، با این بودجه چند معلم از اروپا به ایران بیاورد و دویست محصل را تربیت کند.

مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیر کبیر، در هفت شعبه تأسیس شد و اولین مدرسهٔ جدید ایران بود. شاهزادگان قاجار نخستین دانش‌آموزان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانش‌های مهندسی، پزشکی، داروسازی، معدن و فنون به جوانان آموزش داده می‌شدو بسیاری از معلم‌های آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. اگرچه امیر هنگام گشایش و آغاز به کار دارالفنون از صدارت برکنار و به کاشان تبعید شده بود، اما با همهٔ مخالفت‌های جانشینش، میرزا آقا خان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدین‌شاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ ه.ش (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) بنام روزنامچه­ اخبار دارالخلافه تهران و به کوشش امیر کبیر منتشر شد. ولی شماره­ دوم بنام روزنامه­ وقایع ­التفاقیه انتشار یافت و بعد‌ها تحت عناوین روزنامه­ دولت علیه­ ایران، روزنامه­ ایران، روزنامه­ رسمی دولت ایران طبع و توزیع گردید. به دستور امیر کبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق می‌گرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصب‌ها، اعطای مقام‌ها، نشان‌ها و امتیازات چاپ می‌شد. در برخی شماره‌ها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ می‌رسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ می‌رسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود. کمتر از یک سال بعد از انتشار اولین شماره، در شماره ۴۹ این روزنامه خبر تحریف‌شده‌ای دربارهٔ مرگ امیر کبیر منتشر شد.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

امیر کبیر در زمینه امور شهر و خدمات شهری کارهای زیادی انجام داد. آبله­ کوبی (واکسن زدن) را در سر تا سر ایران مرسوم ساخت و رساله‌ای در این باب از زبان انگلیسی به فارسی ترجمه و چاپ کرد و آبله­ کوبانی به نواحی مرزی (برای مسافران تازه وارد) و ولایات فرستاد. آفت دیگر وبا بود که غیر از مقاله‌هایی که در وقایع­الاتفاقیه نوشته می‌شد، جزوه­ «قواعد معالجه وبا» راجع به چگونگی این بیماری و جلوگیری از سرایت آن نوشته شد و میان روحانیون و سر‌شناسان محله‌های شهر پخش شد و به ­علاوه برای محافظت ممالک محروسه (شهر‌ها و ایالات کشور) از آلودگی وبا، در مرز‌ها قاعده­ قرنطینه گذارده شد که مسافران را چند روز در آنجا نگاه دارند و دود بدهند و بعد روانه شوند. تأسیس مریض­خانه با توانایی درمان ۴۰۰ بیمار و مجهز به داروخانه، ارسال پزشک به ولایات، دادن تصدیق طبابت به پزشکان، جمع‌آوری گدایان، رفع کم آبی تهران از طریق جاری کردن رودخانه کرج به شهر، تأسیس چاپارخانه برای نامه‌های پستی، ایجاد تذکره­ چاپی برای مسافرت ایرانیان، قانون بلیط دروازه برای مسافرت از تهران برای حفظ امنیت، ساختن بنای تیمچه (سرای اتابکیه)، بازار امیر، میدان توپخانه، عمارت توپخانه و سبزه‌میدان در تهران و آثار دیگر در اصفهان از دیگر اقدامات بود.
 
سایر فعالیت ها
میرزا تقی خان پس از اصلاح اقتصادی کشور مشغول اصلاحات نظامی شد زیرا معتقد بود ارتش روح کشور است و کشوری قدرتمند خواهد بود که ارتش نیرومندی داشته باشد. ‌امیر کبیر چون زمان عباس میرزای ولیعهد در آذربایجان سمت لشکرنویسی و پس از آن منشی‌گری نظام را بر عهده داشت و با هیاتهای نظامی انگلیس و فرانسه آشنا بود، معتقد بود که باید دست به اصلاحات نظامی در ایران بزند. اصلاحات او شامل: قوانین اخلاقی و تغییر در رفتار سربازن و عدم تعرض آنان به اموال و ناموس مردم، برقراری حقوق معین برای افسران و سربازن، ایجاد قورخانه و تهیه لباس به سبک ارتش کشور اتریش، تهیه کتبی در ارتباط با فنون نظامی، بنای ساختمان‌های توپخانه و سربازخانه و استحکاماتی در شهرها و مراکز مهم بود.

امیر کبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آن‌ها و برکشیدن صاحب‌منصبان بی‌طرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بی‌فایده در نظام سازمانی را پایه‌گذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بی‌شغل را برانداخت و معیار ترفیع صاحب‌منصبان، شایستگی ایشان گشت. او معمولا صبح‌های زود برای سرکشی و نظارت به سربازخانه‌ها می‌رفت و به طور جداگانه از تک تک سربازان بازجویی می‌کرد تا نحوه رفتار افسران با آنها و همچنین پرداخت حقوق آنها را بررسی کند. آنها موظف بودند به تدریس و تعلیمات نظامی بپردازند که چنین امری تا آن زمان بی‌سابقه بود. همچنین پزشکانی را مسئول بررسی سلامت افراد تعیین کرده بود. او برای تأمین باروت ارتش تعدادی کارگاه تولید باروت در کشور ایجاد کرد از جمله در برغان و روستای ورده او چند بار برای سرکشی به این کارگاه‌ها به این نقاط سفر کرد. مهمات‌سازی در زمان او رشد کرد و توپریزی و باروت سازی تبریز دوباره رونق گرفت. وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.

از اقدامات مهم دیگر وی پایان دادن و سرکوب شورش محمدحسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصف الدوله در خراسان (در نوروز ۱۲۶۶ ق) بود. در همان حال امیر کبیر ضمن نظم بخشیدن بر امور دستگاه سلطنت و حکومت و کنترلی که بر اعمال و رفتار دیوانیان، شاهزادگان، خاندان سلطنت، رجال و صاحبان قدرت و غیره اعمال می‌کرد.
 
میرزا محمد تقی‌ خان فراهانی (امیرکبیر)

در نگاه دیگران

کتاب و مقاله
درباره امیر کبیر کتاب‌ها و مقالات بسیاری تألیف شده و در دسترس پژوهندگان فارسی زبان وجود دارد.

- کتاب «امیر کبیر و ایران» نوشته فریدون آدمیت، نخستین​بار تحت عنوان «امیر کبیر و ایران یا ورقی از تاریخ سیاسی ایران» به سرمایه بنگاه آذر در سال ۱۳۲۳ در تهران منتشر شد. این کتاب در چاپ‌های متمادی بازچاپ شد و چاپ آخر آن (چاپ نهم) توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است. در این کتاب، از شخصیت میرزا تقی خان در سیر تحول تاریخ زمان تحلیل شده و به جریان‌های تاریخ و عوامل سازنده آن جریان‌ها، خاصه به بنیادهای اجتماعی ایران توجه داشته و سعی کرده است رابطه امیر کبیر را با اجتماع و اثرش را در تاریخ بازنماید.

- «میرزا تقی خان امیر کبیر»، به کوشش زنده یاد ایرج افشار در سال ۱۳۴۰ ه.ش به چاپ رسید و چاپ‌های بعدی آن به کوشش انتشارات دانشگاه تهران انتشار یافت. این منبع قسمت نوشته شده و بازمانده از کتابی است که زنده‌یاد عباس اقبال آشتیانی تألیف آن را آغاز کرد، اما توفیق انجام آن را نیافت. این منبع بدان خاطر که مستند بر مدارک صحیح است می‌تواند مأخذی دقیقی و معتبر برای کسانی باشد که به تحقیق بیشتر در احوال امیر کبیر می‌پردازند.

- «زندگانی میرزا تقی خان امیر کبیر» نوشته حسین مکی، چاپ اول ۱۳۲۳ ه.ش در تهران منتشر شده و مقدمه آن را هاشمی حائری نوشته است. چاپ سوم با مطالب و اسناد و مدارک اضافی در سال ۱۳۳۷ ه.ش به قطع وزیری به همت کتابفروشی محمدعلی علمی انتشار یافت و چاپ چهارم نیز از روی همان چاپ سوم بدون کم و زیاد به طریق افست از همان کتابفروشی علمی به چاپ رسیده است. این کتاب با تجدید نظر و اضافات در سال‌های گذشته توسط انتشارات ایران به چاپ رسیده است. این کتاب‌های نامبرده از منابع و مأخذی به شمار می‌روند که زندگی و روزگار امیر کبیر و روزگار تاریخی وی را به تصویر می‌کشند.

- کتاب «اسناد و نامه‌های امیر کبیر (داستان‌های تاریخی درباره او) و کتاب «نامه‌های امیر کبیر به انضمام رساله نوادرالامیر» توسط سید علی آل داوود نوشته شده و به کوشش نشر تاریخ ایران منتشر شده است. این دو کتاب مجموعه‌ای از نامه‌های روزانه امیر کبیر به ناصرالدین شاه و دیگران است که از مطالعه این نامه‌ها، می‌توان از حوادث مهم آن عصر آگاه شد. بیشتر این نامه‌ها به خط امیر است و معدودی به خط منشیان او یعنی میرزا سعیدخان موتمن‌الملک و میرزا محمدحسین ملک‌الکتاب فراهانی، این نامه‌ها از نظر محتوا به بخش‌های مختلف تقسیم شده است.

- کتاب «سیاست خارجی امیر کبیر» نوشته علیرضا کاوه‌چیلی همراه با پیشگفتاری از دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی منتشر شده است. در این کتاب نویسنده، نخست به توضیح مفهوم سیاست خارجی امیر کبیر و سپس شخصیت امیر کبیر توصیف شده است.

- کتاب «غروب در پگاه: امیر کبیر قربانی استبداد و استعمار» به قلم بهرام افراسیابی با چکامه‌ای از فریدون مشیری به مناسبت یکصد و پنجاهمین سالگرد شهادت امیر کبیر به همت دفتر ادب و هنر گنجینه فرهنگ به چاپ رسیده است. این کتاب مصور دربرگیرنده تصاویری از امیر کبیر است و فرهاد معمار عهده‌دار تصاویر آن بوده است.

- کتاب «فراز و فرود اصلاحات در عصر امیر کبیر» حاصل پژوهشی است که به قلم محمدامیر شیخ نوری انجام شده و به صورت کتاب به همت سازمان انتشارات پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی، به چاپ رسیده است.

- «چهره امیر کبیر: کاوشی در تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در دوره امیر کبیر» به قلم ناصر نجمی به کوشش انتشارات علم به چاپ رسیده است، نویسنده در این کتاب نه تنها به شناساندن خطوط سیمای این بزرگ مرد بسنده نمی‌کند بلکه پرده از روی وقایع برمی‌دارد که به امیر کبیر مربوط است و اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران را در روزگار امیر کبیر بررسی می‌کند.

- کتاب «زندگی امیر کبیر میرزا تقی خان فراهانی» به قلم قاسم مفرده فراهانی به چاپ رسیده است. یکی از ویژگی‌های این کتاب که آن را از بقیه منابع متمایز می‌کند آن است که نویسنده برای شناساندن شخصیت امیر کبیر و بیان اخلاقیات او از خاطرات مردم اهل فراهان و همچنین استفاده از گفته پدران (پیران آن دوره) استفاده کرده است.

- کتاب «امیر کبیر که بود؟ چه کرد؟ چه شد؟» به قلم محسن احمدی کافشانی از سوی انتشارات مرسل کاشان منتشر و به تازگی به چاپ سوم رسیده است. این کتاب درباره زندگی‌نامه، فعالیت‌ها، اصلاحات و نحوه شهادت امیر کبیر نوشته شده است.

کتاب در سه بخش تنظیم شده که بخش نخست آن با عنوان «امیر کبیر که بود؟» از تولد تا صدارت را توضیح می‌دهد و بخش دوم «امیر کبیر چه کرد؟» درباره مسافرت‌های امیر کبیر، اصلاحات اداری، امور اجتماعی و موسسات فرهنگی و اقتصادی و سیاست‌های امیر کبیر و امیران پس از صدارات وی، به رشته تحریر درآمده است.

بخش سوم بخش با عنوان «امیر کبیر چه شد؟» سیاست‌های امیر کبیر در امور مملکت و چگونگی شهادت وی را بررسی کرده است. همچنین این کتاب دارای پیوستی از داستان‌های مربوط به صدارت امیر کبیر است که از کتاب‌های مختلف همراه تصاویری از ناصرالدین شاه و همسر امیر کبیر گرفته شده است.

- کتاب «امیر کبیر» نوشته دکتر علی‌اکبر ولایتی نیز سال گذشته به کوشش شرکت سهامی کتاب‌های جیبی وابسته به موسسه انتشارات امیر کبیر منتشر شد. در این کتاب کوشش شده از زاویه‌ای متفاوت به شخصیت تاریخی امیر کبیر نگریسته شود.

این کتاب در ۱۴ فصل بخش‌بندی شده است. «ایران پیش از صدرات امیر کبیر»، «تاریخ قاجار از آغاز تا میرزا»، «صدرات میرزا تقی خان امیر کبیر»، «شورش علیه صدراعظم»، «سیاست خارجی امیر کبیر»، «اصلاحات امیر کبیر»، «تأسیس دارالفنون»، «خدمات عمومی»، «اعتقادات دینی امیر کبیر» و «فرجام امیر» از جمله بخش‌های مختلف کتاب است. سه فصل نیز به سفرهای امیر کبیر اختصاص دارد، «سفر به روسیه»، «سفر به ایروان» و «سفر به عثمانی» در بخش‌هایی از کتاب تشریح شده است.

یکی از متأخرترین و مستندترین پژوهش‌ها درباره امیر کبیر، مدخل امیر کبیر در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی است. این کتاب که اکنون پس از چند سال چاپ دوم آن توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران انتشار یافته متشمل است بر اسناد و نامه‌ها و مکتوبات متعدد از میرزا تقی خان امیر کبیر صدر‌اعظم نامی ایران در اوایل عصر ناصرالدین شاه قاجار.

اسناد و نامه‌های امیر کبیر که به نگارش و تدوین سید علی آل داود درآمده، حاوی دو قسمت اصلی است، قسمت نخست مشتمل بر چند گفتار درباره شناسایی منابع اصلی اسناد، مدارک امیر کبیر و توضیحی در باب محل نگهداری اسناد مذکور است. در قسمت دوم، اصل نامه‌ها و اسناد و نوشتجات مختلف درج شده و حاوی پنج بخش و یک ضمیمه است.

«مقدمه مفصل تحت عنوان: میرزا تقی‌خان امیر کبیر بر پایه اسناد»، «مجموعه اسناد امیر کبیر موجود در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران»، «اسناد وزارت امور خارجه»، «اسناد کتابخانه مجلس»، «نامه‌های ‌ناصر‌الدین‌شاه به امیر کبیر»، «نامه‌های امیر کبیر به دیگران در دوره صدارت»، «اسناد و نامه‌های گوناگون درباره امیر کبیر»، «داستان‌های تاریخی درباره امیر کبیر» و «رساله درباره گزارش سفیر ایران در پاریس خطاب به امپراتور فرانسه» از جمله بخش‌های مختلف این کتاب ارزشمند است.

- کتاب «امیر کبیر و دارالفنون» به قلم قدرت‌الله روشنی، انتشارات دانشگاه تهران
- کتاب «قائم مقام فراهانی» نوشته ابوالقاسم منشأت، انتشارات نگاه
- کتاب «داستان‌هایی از زندگانی امیر کبیر» نوشته محمود حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
- کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار» نوشته علی‌اصغر شمیم، نشر مدبر
- کتاب «امیر کبیر تجلی افتخارات ملی» به قلم محمداحمد پناهی سمنانی
- کتاب «شرح حال رجال ایران» نوشته مهدی بامداد ، انتشارات تاریخ ایران
- مقاله «چهره امیر کبیر در ادب پارسی» به قلم محمدابراهیم باستانی پاریزی در کتاب «امیر کبیر و دارالفنون»، انتشارات دانشگاه تهران
- مقاله «نامه‌های موجود از امیر کبیر» نوشته عباس زریاب در کتاب «امیر کبیر و دارالفنون»، انتشارات دانشگاه تهران
- مقاله «امیر کبیر و نصب بیرق ایران در ممالک روسه» نوشته حسن رشدیه،
- مقاله «مروری بر تاریخچه و کارکرد دانشکده فنی دانشگاه تهران از مدرسه دارالفنون تا تپه‌های مشجر امیرآباد» محمدتقی نیکزاد
- مقاله «یکصد و پنجاهمین سال صدراعظمی امیر کبیر» نوشته پرویز ورجاوند.
 
فیلم
مجموعه تلویزیونی امیر کبیر به کارگردانی سهید نیک پور و نویسندگی پرویز زاهدی

مطلب مرتبط
مقالات مرتبط با میرزا تقی خان امیر کبیر

منابع:
1. ویکی پدیا
2. ویکی شیعه
3. وبسایت دارالفنون
نسخه چاپی