آقاحسینقلى سه پسر داشت به نامهاى: علىاكبر، محمدحسن و عبدالحسین. علىاكبر كه با كوشش و ممارست فراوان، نوازندهاى استاد شد و جاى پدر را گرفت و وصف او در این كتاب آمد. محمدحسن شهنازى كه نزد برادر خود علىاكبر به نواختن تار و شاگردى پرداخت ولى چندى نگذشت كه فراگیرى تار را رها كرد و دنبال كار را نگرفت و به مشاغل دیگر روى آورد و عبدالحسین شهنازى كه او نیز نزد برادر بزرگتر خود علىاكبر شهنازى كار كرد و پنجهاى شیرین و ملیح داشت ولى متأسفانه در سال 1327 فوت شد و جز چند اثر از او چیزى به یادگار نماند.
مرحوم عبدالحسین شهنازى از هنگام تأسیس رادیو جزو اولین گروه نوازندگانى بود كه در رادیو ساز زد و همكارى خود را با ابوالحسن صبا، مرتضى محجوبى، حسن تهرانى، حبیب سماعى، مرتضى نىداود آغاز كرد و با خوانندگان بنامى مانند: تاج، ادیب خوانسارى، بدیعزاده و... به نوازندگى پرداخت. یكى از آثار خوب وى كه از این هنرمند فقید به یادگار مانده، آهنگى در «همایون» با صداى شادروان جواد بدیعزاده مىباشد كه با شعر زیبا و دلانگیز:
«بخدا اگر بمیرم كه دل از تو برنگیرم
برو اى طبیبم از سر كه دوا نمىپذیرم»
خوانده شده. و دیگر ترانهاى است از مرحوم رهى معیرى در «شوشترى» كه چنین آغاز مىشود:
«مى اگر، شورافكن اثرى است
چشم تو را تأثیر دگرى است»
(وف 1327 ق)، نوازنده. وى نزد برادر بزرگتر خود، علىاكبر شهنازى، نواختن تار را فراگرفت و پنجهاى شیرین داشت. عبدالحسین از هنگام تاسیس رادیو و جزو اولین گروه نوازندگانى بود كه در رادیوساز زد و همكارى خود را با ابوالحسن صبا، مرتضى محجوبى، حسین تهرانى، نىداود و حبیب سماعى آغاز كرد و با خوانندگان بنامى مانند، تاج، ادیب خوانسارى و بدیعزاده به نوازندگى پرداخت. یكى از آثار او كه به یادگار مانده، آهنگى در همایون با صداى جواد بدیعزاده مىباشد.[1]