ويکتور مک لاگلن

ويکتور مک لاگلن

 McLaglen, Victor                               

بازيگر (1886، تان بريج ولز - انگلستان؛ 1959)

پدرش کشيشي بود که بعدها اسقف کلرمانت افريقاي جنوبي شد. در طول جنگ بوئر به عنوان نوجوان - سرباز، سپس به عنوان بوکسور حرفه اي در کانادا و سرانجام نمايش گر سيرک و نمايش هاي وودويل در امريکا به کار پرداخت. در سال هاي جنگ جهاني اول در لباس سروان نيروي تفنگداران ايرلندي به خدمت اعزام شد. در سال 1920 براي نخستين بار به سينما راه يافت و در انگلستان در آواي جاده جلوي دوربين رفت. پس از ايفاي نقش هاي اصلي در چند فيلم انگليسي، به هاليوود رفت و در نقش هاي اول و دوم به کارش ادامه داد. بسيار مورد توجه جان فورد قرار گرفت و در بسياري از فيلم هاي استاد ظاهر شد. در 1935 براي خبرچين اسکار بهترين بازيگر نقش اول را دريافت کرد و در 1952 براي مرد آرام کانديداي دريافت اسکار بهترين بازيگر نقش دوم شد. پنج برادرش (آرتور، کليفورد، سيريل، کِنِت و ليوپولد) همگي بازيگر بودند و پسرش، اندرو و. مک لاگلن، کارگردان سينماست.

مک لاگلن ستاره ي نقش هاي دوم بي شمار فيلم هاي صامت و ناطق هاليوود بود و پس از ايفاي نقش در نخستين فيلم امريکايي خود، مرد خشن محبوب، به همين عنوان معروف شد. او با دو فيلم گشتي گم شده و خبرچين نمونه ي کاملي از سبک بازيگري اکسپرسيونيستي را به نمايش گذاشت و با ايفاي نقش گروهبان در اولي، جلوه اي پُر تب و تاب از گروهي سرباز گم شده در بيابان را به روي پرده منتقل کرد. حرکات اغراق آميز او در پس زمينه اي از تپه هاي شني کاملاً توجيه پذير بود و براي بازيگري هم چون او، که بدن و صدايش در نهايت کمال به کار گرفته مي شدند، نقيصه اي به حساب نمي آمد. از سوي ديگر، يکي از دلايلي که خبرچين با ستايش منتقدان رو به رو نشد اين است که اکسپرسيونيسم حاکم بر آن به طور خاص در بازي مک لاگلن جلوه يافته و بر تمامي فيلم سايه افکنده است. شايد قياس مک لاگلن در نقش گروهبان سواره نظام فيلم هاي فورد و نقش او به عنوان برادر زن جان وين در مرد آرام نابجا باشد، اما حداقل، شور و شوق تقريباً بيش از حد زندگي در هر دوي آن ها وجود دارد. در عين حال، او جداي از فيلم هاي فورد، بازيگري نيست که از حرکات و شکلک هاي تصنعي فراتر برود و اين واقعيتي انکارناپذير است.

از فيلم ها: 1920 - آواي جاده (کولبي)؛ 1922 - ماجراي باشکوه (بلکتن)؛ 1923 - درون خون (وست)؛ 1924 - مرد خشن محبوب (بلکتن)؛ 1925 - سه آدم شرير (برانينگ)، بادهاي بخت (لويد)، قلب مبارز (ج. فورد)؛ 1926 - بوژست (برنن)، ارزش افتخار (والش)، مردان فولادين (آرچينباد)؛ 1927 - عشق هاي کارمن (والش)؛ 1928 - خانه ي جلاد (ج. فورد)، دختري در هر بندر (هاکس)، مادر ماچري (ج. فورد)؛ 1929 - پسر نيرومند (ج. فورد)، دنياي آشفته (والش)، کاپيتان لاش (بلايستون)، نگهبان سياه (ج. فورد)، شيفته ي پاريس (والش)؛ 1930 - هميشه در پي زن ها (کامينگز)؛ 1931 - زنان همه ي ملل (والش)، بي حيثيت (فون استرنبرگ)، ماجراهاي آنابل (ورکر)، شرير (دوان)؛ 1932 - هنگامي که پاريس مي خوابد (دوان)، مسابقه ي پُرهياهو (ورکر)؛ 1933 - فلفل تند (بلايستون)، ديک تورپين (استافورد و هندبري)؛ 1934 - ناخدا از دريا نفرت دارد (مايلستون)، گشتي گم شده (ج. فورد)، جنايت در وانيتيز (لايسن)؛ 1935 - خبرچين (ج. فورد)، تحت فشار (والش)؛ 1936 - کلاندايک آني (والش)، زير دو پرچم (لويد)، سرباز حرفه اي (گارنت)؛ 1937 - نانسي استيل گم شده است (ج. مارشال)، ويلي وينکي کوچولو (ج. فورد)، شياطين دريا (استولوف)؛ 1938 - گروه شياطين (مکري)؛ 1939 - گونگا دين (ج. استيونز)، کشتي اقيانوس پيما (لندرز)، بگذار آزادي اعلام شود (کانوي)، قهرمان سابق (رُزن)، اعتراف کامل (فارو)، ريو (برام)، آدم بزرگ (لوبين)، 1940 - مرز الماس (شوستر)؛ 1941 - برودوي محدود (گ. داگلاس)؛ 1942 - شهرت باروت (ر. لي)؛ 1943 - دختر چين (هاتاوي)؛ 1944 - شاهزاده خانم و دزد دريايي ( د.باتلر و لنفيلد)؛ 1945 - خشن، سرسخت، و آماده (لويد)؛ 1947 - روباهان هارو (استال)، دختر تقويم (دوان)؛ 1948 - دژ آپاچي (ج. فورد)؛ 1949 - دختري با روبان زرد (ج. فورد)؛ 1950 - ريو گرانده (ج. فورد)؛ 1952 - مرد آرام (ج. فورد)؛ 1954 - شاهزاده واليانت (هاتاوي)؛ 1955 - بندر بن غازي (برام)، ليدي گادايوا (لوبين)، شهر سايه ها (ويتني)، عبور از چندين رودخانه (رولند)؛ 1956 - دور دنيا در هشتاد روز (م. آندرسن)؛ 1957 - آدم ربايان (ا. مک لاگلن)؛ 1958 - خشم دريا (اندفيلد).

نسخه چاپی