کرميت روزولت
دکترای تاريخ، افسر اطلاعاتي و سياستمدار آمريکايي، تولد 1916 در«بوئنس آيرس» (آرژانتين) (نوه «تئودور روزولت» رئيس جمهوري اسبق آمريکا)، تحصيلات دانشگاه هاروارد (آمريکا).
شروع فعاليت در دفتر ويژه اطلاعاتي رئيس جمهوري (فرانکلين، روزولت، بنام «دفتر ويليام دونوان») (نخستين کار وي در دفتر «دونوان» انجام پژوهش درباره ايران و بويژه ايل قشقايي بود که بنا به توصيه دکتر «رالف بانچ» انجام گرفت) و اواخر سپتامبر 41-42، مسئول اداره خاورميانه در «اداره خدمات استراتژيک» (O.S.S) آمريکا در بدو تاسيس آن 42-، اولين سفرش به ايران حدود سه ماه پس از «کنفرانس تهران» زمستان 1322ش./ اوائل سال 44، سپس انجام ماموريت در ايتاليا به دستور ژنرال «دونوان»44-،مسافرت و ماموريت دوم در ايران در اوج حوادث آذربايجان (وي پس از ملاقات با محمدرضاشاه بلافاصله عازم جنوب کشور شد و با روساي ايل قشقايي-و از جمله: ناصر خسرو، ملک منصور و محمد حسين قشقايي-ملاقات کرد. مدت کوتاهي پس از اين ملاقات، «نهضت جنوب» شروع شد که در خلال آن برادران قشقايي در پاييز 1325ش. خواستار «خودمختاري فارس» شدند!!) تابستان 1352/ اوت 46 (توضيح: کرميت روزولت در انجام مسئوليتهاي اطلاعاتي خود در ايران از همکاري يک مهره اطلاعاتي ورزيده آمريکايي در ايران بنام «جرالد دوهر» برخوردار بود. وي تا سال 1325 کنسول آمريکا در تبريز بود و سپس در پوشش وابسته عشايري سفارت آمريکا به فعاليتش ادامه داد. دوهر در سال 1322ش. و بلافاصله پس از ورود کرميت روزولت به ايران در تيرماه همان سال و پيش از انجام کودتاي 28 مرداد 1332 از ايران خارج شد! وي سپس رياست بخش خاورميانه راديو «صداي آمريکا» را به عهده گرفت و سپس مدتها در راس «انجمن طرفداران ملل آسيا آفريقا» قرار داشت!)، پس از تاسيس «آژانس مرکزي اطلاعات» آمريکا (سيا) در ماه مه 1947 ادامه فعاليتهاي اطلاعاتي و جاسوسي خود در اين سازمان جديد 47-، رئيس «اداره خاورميانه» در بخش معاونت عملياتي سيا (اداره هماهنگي سياسي-OPC- به رياست «فرانک وايزنر») 48-، انجام ماموريتهاي اطلاعاتي با مسئوليت مستقيم «ريچارد هلمز» و دست داشتن در بسياري از تحرکات و تحولات سياسي خاورميانه و از جمله: دخالت در ماجراي انقلاب يا کودتاي مصر به رهبري ژنرال نجيب و عبدالناصر و واژگوني نظام سلطنتي ملک فاروق ژوييه 52، اشتغال در شعبه منطقه «سيا» در بيروت، و نيز استاد تاريخ دردانشگاه آمريکايي بيروت، ضمناً رئيس «اج. آمريکايي دوستداران خاور نزديک»52-، آشنايي و همکاري با «کيم فيلبي» افسر اطلاعاتي عاليرتبه انگليسي (توضيح: فيلبي مامور نفوذي سازمان جاسوسي شوروي-کا. گ. ب-بود که از سال 1934 به سازمان «اينتليجنس سرويس» نفوذ کرد و بعدها به عاليترين مقامات اطلاعاتي انگليس دست يافت. سالها بعد، با کشف برخي عوامل جاسوسي شوروي، فيلبي در معرض سوء ظن قرار گرفت و بنابراين در ژانويه 1963 از بيروت به شوروي فرار کرد. او در شوروي به عنوان «قهرمان اتحاد شوروي» مدال گرفت و مدتي بعد در همان کشور درگذشت). حدود سال 50-، ورود به ايران از مرز عراق با گذرنامه جعلي و با نام مستعار «جيمز ف. لاکريج» براي تدارک ماموريت عملياتي و اطلاعاتي بعدي خود 16 تيرماه 1322 /7 ژوئيه 53، سپس هدايت موفقيتآميز طرح کودتاي آمريکايي-انگليسي 28 مرداد 1332 /19 اوت 1953 (بنام «عمليات چکمه»)، پس از عمليات مذکور ملقب به «آقاي ايران» از سوي رسانههاي غربي53، ادامه فعاليتها و ماموريتهاي متعدد اطلاعاتي در سازمان سيا-58، سپس کناره گيري از همکاري با سيا 58، استخدام در شرکت نفتي معتبر «گلف» (يکي از هفت شرکت قدرتمند نفتي جهان و يکي از اعضاي کنسرسيوم نفت ايران) و معاون شرکت در امور «روابط با دولت آمريکا» (!) 58-64، کنارهگيري از شرکت گلف و تاسيس يک شرکت دلالي و تجارت اسلحه با کشورهاي خاورميانه بويژه ايران در واشنگتن 64-، دلال و واسطه معتبر غالب معاملات تسليحاتي آمريکا با ايران (بعضاً با همکاري و شراکت برادران رشيديان) 64-78.
آثار:
خاطرات (عنوان ترجمهي فارسي: کودتا در کودتا، بدون ذکر تاريخ نشر).