محمد ارباب
(وف 1341 ق)، عالم، مجتهد و شاعر. در جوانى به تهران آمد و از اساتید هرفن بهره جست. سپس به نجف رفت و در حوزهى درس آخوند ملامحمد كاظم خراسانى شركت نمود. پس از رسیدن به اجتهاد، به قم بازگشت و به تدریس و ترویج مذهب پرداخت و تا قبل از ورود آیتاللَّه حائرى به قم ریاست و مرجعیت با او بود. وى به عربى و فارسى شعر مىسرود. پس از مرگ او را در گورستان شیخان بزرگ به خاك سپردند. از آثارش: «اربعین الحسینیه».[1]
فرزند مرحوم محمدتقى بیك مشهور به ارباب از اجله علماء و محدثین و حكماء و متكلمین بود در ابتداء جوانى به تهران مهاجرت نموده و در آن سامان نزد اساتید هر فن از هر علمى توشهاى و از هر خرمن خوشهاى چید تا مشار بالبنان و مغبوط اماثل و اقران گردد، آنگاه مسافرت به نجف اشرف نموده و در آن مهد علم و معرفت خدمت اساتید بزرگ چون مرحوم آیتاللَّه كفائى ملا محمدكاظم و دیگران تلمذ نمود تا به مقام منیع اجتهاد نائل گردید و مجازا به وطن مألوف خود دارالعلم والایمان قم مراجعت و به تدریس و افاضه و موعظه و اقامت جماعت مشغول گردید و تا قبل از تأسیس حوزه و ورود مرحوم آیتاللَّه حایرى ریاستى بزرگ و مرجعیتى تمام پیدا نمود تا در سنه 1341 در قم مرحوم و در شیخان بزرگ مدفون گردید از آثار و تألیفات اوست كتاب اربعین الحسینیه كه به طبع رسیده است.
و نیز از باقیات الصالحات اوست فرزندان برومند روحانى كه هر كدام در موقع خود از خدمتگذاران دین و مروجین شرع مبین بوده و هستند و ترجمه هر كدام در جاى خود مذكور مىگردد و فرزندان آن مرحوم بدین قرار است 1- مرحوم حاج میرزا محمدتقى اشراقى بزرگ خاندان اشراقى قم.
2- مرحوم آقا میرزا محمدباقر اشراقى مقیم تهران و متوفى در آن.
3- مرحوم میرزا محسن اشراقى.
4- آقاى آقا میرزا سعید اشراقى.
5- آقاى آقا محمد اشرقى.
نگارنده: گوید یكى از باقیات الصالحات آن مرحوم همین دانشگاه جعفرى و حوزه علمیه قم است زیرا چنانچه در كتاب آثارالحجه ج 1 ص 220 نگاشتهام آن بزرگوار هم در تشكیل این حوزه سهم بسزائى دارد براى اینكه با مرحوم آیتاللَّه حایرى همكارى شایانى نموده و حقاً مىتوان گفت از كسانى است كه در این مؤسسه علمى و دینى تا قیامت سهیم و شریك است و معروف است كه در فوت ایشان آیتاللَّه حایرى بسیار متأثر شده و در تسلیت فرزندان آن مرحوم فرمودند نه تنها شما یتیم شدید بلكه برادرى هم از دست من رفته است.
شاگردان بسیارى مانند مرحوم آیتاللَّه فیض كه خود از مجتهدین بزرگ قم بود و بسیارى از علماء قم از وجودش استفادههاى علمى نمودند داراى طبعى سرشار و ذوقى سلیم بود و به عربى و فارسى اشعارى دارد كه بعضى از آن را به نظر خوانندگان مىرسانم.
در توسل به حضرت ولى عصر عجلاللَّهفرجه گوید
چه خوش باشد كه بعد از انتظارى
به امیدى رسند امیدواران
جمال اللَّه شود از غیب طالع
پدیدار آید اندر بزم یاران
دمد از قرن قدرت نفخه صور
ببارد ابر رحمت آب باران
اگر اسكندر دوران بیاید
چشند آب حیاتى تشنهكامان
به آواز (اناالحق) مرغ توحید
كند پرواز اندر شاخساران
همى گوید منم آدم منم نوح
خلیل و داودم قربان جانان
منم موسى منم عیسى بن مریم
منم پیغمبر آخر زمانان
جهان شد تیره چون شبهاى تاریك
خدایا در رسان خورشید تابان
تو اى جام جهان رخساره بنما
كه خستند از تعب آئینهداران
جهان ویران ز جور جوفروشان
ز سالوسى این گندم نمایان
تو اى مرات نیكوى خدائى
خدا را سوى ما رو كن شتابان
ببین ما را اسیر بند كفار
گرفتار شكنج روزگاران
تو موسىوار شمشیر خدائى
بكش وانگه بكش فرعون و هامان
تو اى عدل خدا كن دادخواهى
ز جا خیز اى پناه بىپناهان
برون كن ز آستین دست خدا را
به خونخواهى و از خون نیاكان
قدم در كربلا بگذار و بستان
سر پر خون ز دست نیزهداران
تو اى دست خدا از شصت قدرت
بكش تیر از گلوى شیرخواران
خبر دارى كه از سم ستوران
دگر جسمى نماند از شهسواران
شنیدستى چسان دست خدا را
جدا كردند از تن ساربانان
در ج 1 كتاب تحفةالفاطمیین درباره وى گوید: مرحوم میرزا محمد ارباب صاحب كتاب (اربعین الحسینیه) از آیات الهیه و از براهین قاطعه طریقه حقه جعفریه در فقاهت و اجتهاد مقامى بسیار بلند و رتبهاى بس ارجمند داشت به مقام بزرگوارى و بسط ید و انفاذ حكم و قبول عامه كه داشت كمتر كسى رسیده است در حفظ و حمایت شریعت مصطفوى دقیقهاى فرونگذاشت و در این باب اقدام و اهتمام او را دیگرى نداشت، در اوائل جوانى از این بلد شریف رخت به عتبات عالیات كشیده و در محضر حجةالاسلام حاج میرزا محمدحسن شیرازى استفاده و استفاضه نموده و عمده تلمذ وى در فقه و اصول در خدمت حاج میرزا حبیباللَّه رشتى و ملا كاظم خراسانى بوده تا آنكه بعد از تحصیل و تكمیل علوم دینیه به قوه قدسیه اجتهاد فائز آمده و مجاز شده و به وطن مراجعت نموده ریاستى عامه و شهرتى تامه پیدا كرد صیت فقاهت و فضیلت او به همه جا رسیده و مقروع خاص و عام گردید.
مجلس درس و افادت و افاضتش دائر و برقرار بود منبرى داشت شیرین و متین و محضرى بس نمكین در نهى از منكر و منع اهل فجور قلبى قوى داشت و در حفظ حدود شرعیه دقیقهاى فرونگذاشت مادامالحیات به تدریس و ترویج و افاضت و امامت و حكومات شرعیه اشتغال داشت و ساحت مقدس آن بزرگوار به هیچ توهم مشوب نشد و دامن اصحاب و اتباعش هرگز به تهمتى نیالود جماعت علماء در حضرت وى خویشتن را خورد مىشمردند و بزرگان دین و دنیا نام مباركش را به حرمت تمام مىبردند.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.