اردوان سوم اشک هیجدهم
اردوان سوم كه از مادر اشكانى و پادشاه آذربایجان و دست نشاندهى شاهنشاه ایران بود. پس از آنكه شاه شد به فكر آن افتاد، كه ونن را كه در حمایت رومیان شاه ارمنستان شد و طبعاً مزاحم او بود براند. تىبریوس Tiberius كه مىخواست به ونن یارى كند بر اثر تهدیدات اردوان از یارى خوددارى كرد. ونن گریخته نزد سیلانوس Silanus والى روم در سوریه رفت.
اردوان سفیرى نزد ژرمانیكوس Germanicus فرمانرواى روم كه در آسیا قرار داشت فرستاد و خروج ونن را از نزدیكى سرحدات ایران بخواست. ژرمانیكوس درخواست اردوان را پذیرفته ونن را به طرف كیلیكیه فرستاد و وى در آنجا كشته شد (19 م). رومیان باز دخالت در ارمنستان كرده آرتاكسیاس Artaxias نامى را پادشاه آنجا كردند. اردوان از این حرمهت رومیان مكدر گردیده، نامهاى توهینآمیز به تیبریوس امپراطور روم نوشت. پس از آن به ارمنستان رفت و ارشك پسر خود را، پادشاه آن سرزمین كرد.
تیبریوس امپراطور روم خشمگین شده، یكى از پسرهاى فرهاد چهارم را براى برپا كردن جنگهاى خانگى به ایران فرستاد؛ و نیز سكاها وایبرىها (گرجىها) را تحریك كرد كه از شمال به ارمنستان حمله كنند.
آنان در ارمنستان ارشك را گرفته كشتند. از طرفى در داخل مملكت بزرگان پارت از اردوان ناراضى شده، او را از سلطنت خلع كردند، و تیرداد نامى را كه از طرف وىتلیوس Vitellius سردار رومى در سوریه پشتیبانى مىشد به تخت نشاندند.
اردوان گریخته به گرگان نزد قوم داهه رفت (36 م) و در انتظار اینكه پارتها عقیدهى خود را دربارهى وى تغییر دهند نشست. اتفاقاً همینطور هم شد. تیرداد به مرافقت زعماى كشور با تجلیل فراوان و احترام به تیسفون وارد شد، و مطابق آیین كشور به دست سورنا، دیهیم شاهى را بر سر گذاشت. ولى طولى نكشید كه مورد نفرت پارتیان قرار گرفت، و اردوان هم از طرف هواخواهان خود به پایتخت خوانده شد، و یكباره بر سر تیرداد تاخته، تخت سلطنت را دیگر باره پس گرفت.
تیبریوس امپراطور روم كه اوضاع را چنین یافت، مصلحت دید، كه با اردوان از در صلح درآید. و توطئه در كار او را كنار بگذارد، و بر اثر آن وى تلیوس حكمران سوریه در 37 م. در یكى از جزایر فرات با اردوان ملاقات كرده، پیمان صلحى با اردوان ایران باشد و یكى از فرزندان خود را نیز به طور گروگان به روم فرستاد. بر اثر این كار باز پارتیها ناراضى شده، اردوان را خلع كردند. و كین ناموس Kinnamus نامى را به جاى او شاه كردند - اردوان گریخته نزد ایزاتس Izates پادشاه آدیابن رفت. او به وى كمك كرد تا او دوباره به شاهى نشست.
كین ناموس هم از سلطنت استعفا كرد، و تخت پادشاهى را مجدداً به اردوان واگذار كرد. این بار اردوان همه دشمنان و مخالفان خود را عفو كرد.
از وقایع زمان اردوان كشتار یهود و شورش سلوكیه است. موضوع كشتار یهود این بود كه دو جكوان یهودى به نامهاى آسىناى و آنىلاى بر اثر ظلمى كه به ایشان شده بود، عدهاى از جوانان را دور خود جمع كرده به راهزنى پرداختند. اردوان كه مانند همهى پادشاهان اشكانى نسبت به یهودیان محبت داشت، برادر بزرگتر آسىناى را والى بابل كرد. زیرا اقلیت قابل اهمیتى از یهود در آن شهر وجود داشت پس از او برادرش آنى لاى بىاجازهى دربار پارت به حكومت بابل رسید. و حمله به ایالت همجوار برده و مهرداد داماد اردوان را اسیر كرد. ولى سرانجام به دست بابلیها از میان رفت. بر اثر تعدى این یهودى و سپاهیان او مردم بابل با یهودیان دشمن شدند و چون یهودیان دیدند كه در بابل نمىتوانند بمانند كوچ كرده به سلوكیه رفتند.
در این بین یونانیان و سریانیان با هم متحد شده، هر دو بر ضد یهودیان قیام كردند. پس از آن جدالى روى داد، كه در آن پنجاه هزار یهودى تلف شدند و مابقى به تیسفون رفتند، از آنجا هم به شهرهاى كوچك مهاجرت كردند.
شورش سلوكیه - از وقایع پادشاهى اردوان شورش شهر سلوكیه در 40 م. و ادعاى استقلال مردم آن بود. پارتیها از نظر استحكام دیوارهاى آن شهر به بازگرفتن آن تا مدتى موفق نشدند، تا بعدها توانستند كه آن شهر را دوباره جزء سلطهى پارت درآورند.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.