يکشنبه، 21 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ابوالحسن شمس آبادی

ابوالحسن شمس  آبادی
آقاى حاج سید ابوالحسن بن العلامه آیه‏الله المرحوم میرزا محمد ابراهیم موسوى شمس‏آبادى مازندرانى از علماء طراز اول معاصر اصفهان و وكیل مطلق زعیم اعظم آیه‏الله العظمى حاج سید ابوالقاسم خوئى مدظله العالى میباشد. وى عالمى ناطق و فقیهى جامع و در ولایت اهل‏بیت عصمت علیهم‏السلام دانشمندى خالص و كامل میباشد. جد اعلاى وى مرحوم سید محمد لاریجانى فرزند مرحوم حاج سید عبدالله مازندرانى كه داراى چهل فرزند و همه از اعیان و اشراف و مالكین مزرعه لاریجان بوده‏اند و او آخرین پسر او بوده و علاقه شدیدى بتحصیل علم داشته و حتى شب هفته‏ى مرحوم پدرش بمطالعه معالم مشغول بوده برادر بزرگترش بوى تندى میكند كه امشب وقت مطالعه نیست وقت تعارف با مردم است، او از این عتاب رنجیده و شبانه از محل حركت و با پاى پیاده بسمت تهران میآید و در تهران با میرزا شفیع صدر اعظم فتحعلى شاه قاجار برخورد نموده و سؤال مى كند كه آقا سید محمد كجا بوده و كى آمده‏اى وى جریانرا بیان میكند صدر اعظم مزبور اصرار میكند بیا برگرد بمحل و من همه‏گونه وسائل عزت تو را فراهم میكنم قبول نمیكند مى گوید كجا میخواهى بروى میگوید بخواست خدا باصفهان خدمت آقاى آقا محمد بیدآبادى میروم تحصیل كنم صدر اعظم میگوید من براى شما فكرى كرده‏ام زمینى در اصفهان دارم بشما میبخشم و شما در عوض آن چهل ختم قرآن بخوانید براى پدرم میگوید معلوم نیست عمر من وفا كند میگوید مانعى ندارد فرزندان شما بخوانند پس قبول میكند. اما جد دوم ایشان مرحوم آیه‏الله حاج سید عبدالله عالمى جلیل از شاگردان مرحوم آیه‏الله حاج میرزا محمد هاشم چهارسوقى خونسارى و مرحوم آیه‏الله آقاى نجفى مسجد شاهى اصفهان بوده و بعد از فوت مرحوم آیه‏الله میرزا محمد على مازندرانى كه عالمى ربانى و داراى مقامات و كرامات باهره بود در مسجد قطبیه كه براى او بنا كرده بودند بنا بر وصیت او اقامه جماعت نموده ولى بعلل و جهاتى ادامه جماعت را تعطیل و آخرالامر تفویض بمرحوم صدرالعلماء فرزند مرحوم حجه‏الاسلام والمسلمین حاج سید عبدالوهاب شمس‏آبادى نموده و مدتها آنمرحوم اقامه جماعت میكردند. معظم‏له در حدود سال 1326 ق در اصفهان متولد شده و پس از دوران ادبیات و سطوح در خدمت مرحوم حاج ملا ابوالقاسم زفره‏اى مدت دو سال از درس خارج مرحوم آیه‏الله حاج میرزا سیدعلى نجف‏آبادى و مرحوم آیه‏الله حاج سید محمد نجف‏آبادى استفاده كرده و قسمتى از شرایع را با معیّت اخوى بزرگش جناب فاضل عالم زبده‏العلماء الاعلام آقاى حاج میرزا محمد رضا آل رسول دامت بركاته نزد حجه‏الاسلام والمسلمین فقیه اهل البیت مرحوم آقا شیخ احمد حسین آبادى برادر بزرگ مرحوم آیه‏الله میرزا محمدعلى شاه‏آبادى خوانده و در سن 25 سالگى بنجف اشرف مهاجرت نموده و قریب ده سال بدرس خارج ملجاء الشیعه آیه‏الله المطلق فى الارضین مرحوم آقا سید ابوالحسن اصفهانى و حدود شش سال بدرس اصول استاد الكل آیه‏الله آقا ضیاءالدین عراقى حاضر شده و بحث آنجناب را براى عده‏اى از فضلاء تقریر نموده و مدتى هم در درس تعطیلى مرحوم آیه‏الله حاج میرزا ابوالحسن مشكینى صاحب حاشیه شركت نموده و مدت دو سال هم از محضر مرحوم آیه‏الله العظمى میرزا عبدالهادى شیرازى طاب ثراه استفاده نموده و مدت كمى هم از محضر و درس جمال‏الفقهاء والمجتهدین آیه‏الله سید جمال‏الدین گلپایگانى بهره‏مند گردید و خلاصه پس از توقف مدت دوازده سال در مهد علم و كمال و معنویت نجف اشرف باصفهان مراجعت و باقامه جماعت و انجام وظائف دینى و روحى اشتغال دارد. داراى آثار قلمى میباشد: 1- شرح بر صحیفه سجادیه 2- موعظه ابراهیم 3- رساله مختصرى در اصول دین 4- اشعارى در مراثى و مصائب اهل‏بیت علیهم‏السلام. حاج سید ابوالحسن شمس‏آبادى (شهید اصفهانى) كه ترجمه - و زندگینامه‏اش در جلد سوم گنجینه دانشمندان گذشت از علماء صالحین و خدمتگزاران راستین اسلام و مسلمین معاصر بوده است. معظم‏له حدود هفتاد سال از عمر شریف خود را در راه تحصیل علم و كمال و خدمت به اسلام و ملت گذرانیده و با خلوص نیت و صداقت كامل این وظیفه را انجام و آثار و باقیات الصالحات چشمگیر و ارزنده‏اى از قبیل موسسه آموزش (ابابصیر) براى نابینایان تاسیس و صدها نابینا را با خواندن ثرآن و سایر تعلیمات دینى آشنا بدین وسیله خدمت حیات بخشى نموده است مرحوم شمس‏آبادى كه در اثر یك توطئه ناجوانمردانه از طرف دشمنان ولایت و خاندان رسالت در روز چهارشنبه سوم مراجعتش از عمره مفرده در روز هفتم ربیع‏الثانى 1396 برابر 18 فروردین 1355 شمسى در هنگام طلوع فجر در وقتى كه به قصد اداء فریضه صبح عازم رفتن به مسجدش بود ربوده شد و در نزدیكى اصفهان (درچه) به شهادت رسیده و به (شهید اصفهانى) شهرت یافته است. و چون خبر این ضایعه اسفناك و فاجعه دردناك به مردم استان اصفهان و غیره رسیده چنان موجى از جنبش مردم در اصفهان ایجاد شد كه در تاریخ این شهر باستانى بى‏نظیر بوده است تا یك هفته كلیه دكاكین تعطیل و شورى از مردم برخاست كه مانندش دیده نشده بود. نویسنده كه از قم براى شركت در مجلس شب هفت آن مرحوم به اصفهان رفته بودم از نزدیك ناظر انقلاب و هیجان مردم بودم مجالس ترحیم و فواتح براى آن مرحوم در سراسر ایران و مخصوص در اصفهان تا چهلم آن شهید بزرگوار ادامه داشت و نویسنده در چهلم شهادت آن مرحوم نیز در مجلس بزرگى كه در (تخت فولاد) در سر مزار ایشان تشكیل و از سراسر كشور آمده بودند شركت و شور و آشور عجیبى مشاهده كردم كه نظیر آن را كمتر دیده بودم و در تمام محافل و مجالس خواسته عموم مردم گذشته از تاثرات عمیق مجازات سریع و قاتلین آن شهید مظلوم بود ولى متاسفانه عده‏اى كه به اتهام شركت در توطئه و قتل آن مرحوم دستگیر و بعضى از آنها هم كه اعتراض كرده بودند به واسطه سهل‏انگارى و بى‏تفاوتى هیئت حاكمه طاغوتى در امر قصاص ومجازات متجاسرین به ویژه كه مربوط به روحانیت و چنین عالم مجاهد بزرگوارى بود به تاخیر انداخته تا در انقلاب و جنبش مردم مبارز ایران درهاى زندانهاى كشور شكسته و تمام زندانیهاى سیاسى و جنائى و غیره آزاد قاتلین آن شهید مظلوم هم آزاد و خون- چنین عالم ربانى از بین رفت. شهراء و ادباء بسیارى از اصفهان و قم و تهران و سایر نقاط این حادثه جبران‏ناپذیر را به نظم و قصایدى در شهادت و رثاء ایشان سروده‏اند. پس از انقلاب با دستگیرى مهدى هاشمى معدوم داستان شهادت آیت‏اللَّه شمس‏آبادى مشخص شد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.