محمدحسن طاهری شاهرودی
محمدحسن طاهرى محمودى (معروف به شیخ محمدحسن حاجى) در یكى از روستاهاى شاهرود كه اكنون بخش مهمى است به نام میامى در بیت علم به دنیا آمده و مرحوم پدرش حاج ملا علىاصغر میامئى روحانى بود كه از راه نماز استجیارى و زراعت و كشاورزى زندگى مىكرد و در شاهرود در یكى از مساجد شهر اقامه جماعت مىنمود و به كثرت عبادت و تلاوت قرآن و ملازمت مستحبات معروف بود و كارهاى شرعى مردم را رسیدگى و اسناد شرعیهاى به امضاء ایشان در دست مردم هست نسبتا متمكن بود و از راه زحمت كشى در میامى و شاهرود املاكى در میامى و شاهرود داشت در حدود سن نود سالگى از دنیا رفت و طبق وصیت جنازهاش به نجف اشرف حمل و در وادى السلام در جنب حضرت هود و صالح علیهماالسلام مدفون گردید.
عموى بزرگ آقاى طاهرى (برادر مرحوم حاج شیخ علىاصغر میامى) نیز ملا و روحانى با نفوذ بوده و در مشهد به نام حاج ملا غلامحسین بوده است و پدران ایشان هم تا چند پشت روحانى بودهاند.
اما مرحوم حاج شیخ محمدحسن طاهرى در كودكى همراه پدرش از میامى به شاهرود آمدند و در شهر ساكن گردیدند تحصیلات اولیه و سطوح آن زمان را نزد علماء شهر كه از آن جمله مرحوم حاجى مدرس و حاج شیخ محمدتقى مدرس و حاج شیخ احمد شاهرودى بودند انجام داده و پس از سفرى به مشهد به عراق مهاجرت كرده و از محضر مرحومین علمین آیتین آخوند خراسانى و علامه یزدى استفاده نموده و قسمتى از تقریرات مرحوم آخوند را در اصول مباحث الفاظ به رشته تحریر درآورده و با اجازاتى از آن دو بزرگوار به وطن برگشتند و به وظائف روحانى خود از اقامه جماعت و تدریس ادبیات و رسیدگى به امور شرعیه مردم در عقد و نكاح و معاملات مشغول شدند.
مرحوم آیتاللَّه حاج شیخ احمد شاهرودى كه ریاست روحانیت آن روز شاهرود را داشتند ایشان را مشاور و ملازم خود انتخاب كردند و در امور مردم با ایشان مشورت و كارهاى زیادى را به ایشان واگذار مىكردند. آن مرحوم مدت چند سالى هم در مشهد اقامت داشته و در مدرسه فاضلخان تدریس مىكردند و در ضمن تدریس هم از محضر و درس مرحوم آیتاللَّه العظمى آقاى حاج آقا حسین قمى استفاده نموده بودند.
مرحوم طاهرى دانشمندى خوش قریحه و با ذوق و حاضر جواب و حافظ اشعار زیادى بودند و مجالس علماء به وجود ایشان گرم و بانشاط بود. و خلاصه آن مرحوم عالمى مهربان و سخى و منیعالطبع و خوش اخلاق بود و با مناعت طبع و بزرگوارى زندگى مىكرد و درب خانهاش به روى همه و بخصوص اهل علم باز و از آنان به گرمى پذیرائى مىكرد. آن جناب مبارزاتى بر علیه حكام جور قاجار و مامورین رژیم منفور دو پهلوى داشتند و در عصر تحمیل مشروطه نیز براى مشروطه مشروعه مبارزاتى نموده و جزو علماء مجاهد مانند مرحوم شهید نورى حاج شیخ فضلاللَّه در منطقه شاهرود بودند و بعد از ماجراى مسجد گوهرشاد و اتحاد شكل و منزوى شدن روحانیت ایشانهم كمكم منزوى شده و همه املاك خود را فروخته و به زندگى شرافتمندانه خود ادامه دادند. و فرزندان خود را بزرگ كردند تا در سال 1365 قمرى و 25 شمسى كه همسرشان از دنیا رفتند (و او علویه محترمه صبیه مرحوم آیتاللَّه میرمطلب بسطامى و تنها یار و یاور ایشان بودند).
پس مترجم محترم ما براى تحصیل به قم آمده و برادرشان آقاى دكتر طاهرى به تهران منتقل شدند و یكى از دخترانشان به همسرى آیتاللَّه حاج سید محمد حسینى شاهرودى فرزند آیتاللَّه العظمى حاج سید محمود شاهرودى درآمده و به نجف اشرف هجرت نموده و دو دختر بزرگ دیگر نیز در شاهرود در خانه شوهرانشان بودند و آن مرحوم تك وتنها شدند و در شدت تنگدستى با آن عفت نفس و مناعت طبع زندگى سخت طلبهگى و سختتر از آن را مىگذراندند و در عین حال قلب ذاكر و لسان شاكر و بدنى بر بلاها صابر داشتند و همواره خدا را شكر مىكردند و ذكر مىگفتند و تهجد داشتند و بالاخره در ایامى كه فرزندانشان در شاهرود نبودند غریبانه در سن 86 سالگى در ماه جمادىالثانیه سال 1374 هجرى قمرى برابر با 1332 شمسى پس از شصت سال خدمت بدین و مردم دنیا را وداع گفته و در مزار شاهرود به خاك رفتند و اغلب مردم شهر شاهرود و بسطام و حومه در تشییع آن مرحوم شركت و تا چندین روز مجالس عزا برپا نموده و ابراز تاسف و تاثر مىكردند و مرحوم آیتاللَّه العظمى شاهرودى هم سه شب متوالیا در نجف اشرف در مدرسه بزرگ آخوند خراسانى مجلس فاتحه برقرار كه عموم آیات و مراجع و روحانیت نجف شركت نمودند رحمهاللَّه علیه.
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.