محمود محمودی خوانساری
موسیقیدان، خواننده.
تولد: 23 خرداد 1313، خوانسار.
درگذشت: 2 اردیبهشت 1366.
محمود محمودى خوانسارى ابتدا نزد كمال دهگان یك دورهى كوتاه در آواز گذراند. آنگاه براى ادامهى تحصیل عازم تهران شد و تصمیم گرفت هنر آواز و صداى خود را تربیت كند.
در تهران ابتدا نزد ابوالحسن صبا به فراگیرى ردیفهاى آوازى پرداخت و سپس نزد منوچهر جهانبگلو دانش ردیفى خود را تكمیل كرد.
محمودى پس از سه سال همكارى با رادیو شیراز، فعالیت هنرى خود را در رادیو تهران آغاز كرد و آثارى در این رشته از هنر ارائه داد. در حدود 130 برنامه از «گلهاى رنگارنگ»، «برگ سبز»، «گلهاى تازه» و «شاخه گل» با صداى خوانسارى ضبط و پخش شد.
سرانجام محمودى در 2 اردیبهشت 1366 از دنیا رخت بربست و پیكرش را در آرامگاه امامزاده طاهر (كرج) به خاك سپرده شد.
محمود محمودى خوانسارى به سال 1313 هجرى شمسى در شهر زیبا و سرسبز خوانسار در خانوادهاى متقى دیده به جهان گشود. پدرش حجتالاسلام آقا سید جمالالدین محمودى كه از مقبولیت و احترام بسزایى در میان قاطبهى اهالى خوانسار برخوردار بود، از همان اوان كودكى محمود به وى توجه خاصى مبذول مىداشت، زیرا عمیقاً به طبع حساس فرزندش پى برده بود. به همین لحاظ محمود را زیر نظر گرفته و در فرصتهایى كه به دست مىآورد فرزند دلبندش را با اصول مقدماتى فقه و عربى و آثار ادبا و شاعرانى نظیر: سعدى، حافظ، مولانا و غیره آشنا مىنمود. صوت دلنشین محمود در همان دوران خردسالى همگان را به تحسین و اعجاب وامیداشت و او كه راه خود را شناخته بود با اشتیاق زائدالوصفى به آواز خوانندگانى مانند: طاهرزاده، ادیب خوانسارى و تاج اصفهانى گوش فرامىداد و با استفاده از هوش سرشار و استعداد خدادادش از صداى این بزرگان بهره مىگرفت، مضافاً این كه در سال 1325 با احداث كارخانه برق در شهر خوانسار امكان به كارگیرى از رادیو در سطح گستردهترى براى مردم فراهم گردید و محمود با شنیدن آواى هنرمندان مورد علاقهاش همه چیز را به فراموشى مىسپرد.
در سال 1326 پدرش به طور ناگهانى رخت از این جهان بربست و فقدان پدر ضربهى سختى به روح حساس محمود وارد ساخت و از طرفى او چون محیط خوانسار را براى پرورش و اعتلاى استعداد بیكران خود محدود مىدید، مدت زمان كوتاهى پس از درگذشت پدر به تهران عزیمت و در مدرسهى ادیب به ادامهى تحصیل پرداخت و ضمن آن از هر فرصتى به منظور فراگیرى ردیفها و گوشههاى موسیقى ایرانى استفاده مىكرد و در این راستا به تدریج پایش به محافل هنرى گشوده شد و با هنرمندانى فراخور سن و موقعیت آن زمان خویش آشنا گردید.
در سال 1335 استاد ابوالحسن صبا در محفلى با صداى محمودى خوانسارى آشنایى حاصل نمود و به مصداق قدر زر زرگر شناسد، این ابرمرد موسیقى اصیل ایرانى، صوت محمودى را بسیار گرم و با اصالت یافت و به نامبرده علاقمند گردید و از وى دعوت نمود تا نسبت به تكمیل ردیفهاى موسیقى و گوشههاى مختلف و متنوع هنر آواز زیر نظر وى به كار بپردازد و به تصدیق كسانى كه ناظر و مطلع بر دیدارهاى بعدى استاد ابوالحسن صبا و محمود خوانسارى بودهاند، استاد صبا به دلیل شناخت صحیحى كه از نجابت و شخصیت و نیز آینده صداى محمودى به دست آورده بود در كار تعلیم وى اصرار و علاقمندى زیادى نشان مىداده است لكن متأسفانه به علت درگذشت استاد صبا این ارتباط دیرى نپایید و محمودى خوانسارى در سال 1337 تهران را به قصد شیراز ترك و در آنجا با رادیو شیراز به همكارى پرداخت. استاد محمود محمودى خوانسارى علاوه بر اجراى برنامه، سرپرستى موسیقى اصیل رادیو مذكور را نیز به عهده داشت. برنامههاى هنرى محمودى خوانسارى با اقبال مردم شیراز روبرو و به سرعت چهرهاى شناخته شده بشمار آمد. این هنرمند در نیمه دوم سال 1338 به تهران مراجعت و به دعوت شادروان داود پیرنیا در برنامهى مشهور «گلها» به همكارى پرداخت. اولین كار هنرى محمودى خوانسارى «برگ سبز شمارهى 56» بود و از آن پس آثار ارزندهى متعددى را تحت عناوین: «گلهاى رنگارنگ، برگ سبز، شاخ گل و گلهاى تازه» در كنار اساتید و هنرمندان بزرگى چون شادروان: مرتضى محجوبى، احمد عبادى، حبیباللَّه بدیعى، پرویز یاحقى، همایون خرم، حسن كسائى، جلیل شهناز، فرهنگ شریف و شادروانان لطفاللَّه مجد و رضا ورزنده به وجود آورد.
محمودى خوانسارى در آواز از صدایى گرم و سبكى مخصوص به خود برخوردار بود. وى ضرب را خوب مىشناخت و مىنواخت و در اجراى قطعات ضربى احاطهاى كامل داشت و به سهتار نیز علاقمند و آشنا بود. وى در اثر مطالعات مستمر در امر شعر و موضوع تلفیق شعر و هنر آواز شناخت عمیقى در این كسب نموده بود كه در آثار جاودانهى وى این تأثیر به خوبى مشاهده مىشود.
محمود محمودى خوانسارى از سال 1349 در برنامهى «نوایى از موسیقى ملى» كه با سرپرستى اسداللَّه ملك و همكارى دكتر منوچهر جهانبگلو تدارك مىیافت همكارى فعالانهاى را آغاز نمود. «نوایى از موسیقى ملى» به سرعت در میان هنردوستان و عاشقان موسیقى اصیل مقبولیت یافت و ترانههاى ارزنده و به یادماندنى «مرغ شباهنگ» در مایه افشارى، «میخانه» در مایه دشتى، «سكوت و مستى» در سهگاه هر سه از ساختههاى باارزش اسداللَّه ملك و «لالهى پرپر» ساخته فرهنگ شریف، مىباشد. طى مصاحبههایى كه با محمودى خوانسارى به عمل آمده، وى همواره عنوان مىداشته كه قبیلهاش همه از عالمان دین بودهاند و به دلیل همین قرابت و وابستگى زندگى و آثار هنرى وى مشحون از جنبههاى روحانى و عرفانى بوده و از معنویت خاصى برخوردار مىباشد. این هنرمند آزاده از شركت در محافل و مجالسى كه با روح هنر واقعى مغایرت داشت دورى مىجست و در جهت اعتلاى هنر خود تلاشى وافر داشت. استاد محمودى همواره خود را یك طلبه مىدانست و با تواضع عنوان مىداشت كه از همه بزرگان موسیقى ایران كسب فیض كرده و همه را استاد خود بشمار مىآورد، استاد فرزانه با وجود فرصتهاى بسیار مناسبى كه وى را قادر به استفاده در امور مادى در سطحى بالا قرار مىداد، با اعتقاد به این كه هنر یك ودیعهى الهى است هرگز خود را آلودهى موقعیتهاى كاذب نكرد و در انزوا و بىنیازى كامل زندگى را سپرى و سرانجام در دوم اردیبهشت ماه سال 1366 هجرى شمسى دنیاى فانى را ترك و روحش به گلشن رضوان پرواز نمود. روانش شاد.
حضور گسترده و بىسابقهى علاقمندان به هنر آواز موسیقى اصیل و سنتى و تودهى مردم در مجالس متعددى كه به مناسبت درگذشت این هنرمند دل سوخته برگزار گردید و نیز تجلیل بىسابقه رسانههاى گروهى از استاد محمودى خوانسارى خود گواه بر وجود صفات بارز فوقالذكر نزد این هنرمند والا بوده است.
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.