محمد میرنقیبی
سرزمین خراسان، به خصوص خراسان بزرگ، از زمانهاى گذشته مهد علم و ادب و پرورش دهندهى ادبا، عارفان، فیلسوفان و شاعران بزرگ و بلندپایهاى بوده كه به واسطهى وجود آنها مانند گوهرى تابناك بر فراز خطهى ایران زمین درخشیده و تا ابد هم خواهد درخشید.
مركز این استان، شهر تاریخى مشهد مقدس، مدفن حضرت رضا (ع) امام هشتم شیعیان جهان در آن قرار دارد كه یكى از افتخارات بزرگ مردم آن سامان است و زمانى كلیددارى این حرم شریف با شخص متقى و متدینى به نام نقیبالاشراف بود كه او پدربزرگ محمد میرنقیبى بوده و این خاندان هم یكى از افتخاراتشان این است كه بزرگ فامیلشان كلیددار آستان قدس رضوى بوده است. در چنین خانوادهاى به سال 1302 خداوند به حاج میرزا على میرنقیبى كه از مردان خیر و بزرگ مشهد بود پسرى عنایت فرمود كه نامش را محمد گذاردند و در خانواده مورد توجه بسیار واقع مىگردد. دوران طفولیت محمد میرنقیبى به سرعت سپرى مىگردید كه یك روز مشاهده كرد عموى پدرش با سهتارى كه در دست داشت وارد خانه شد و پس از سلام و احوالپرسى با همه، شروع به نواختن و با صداى خوشى كه داشت زیر لب آوازى را زمزمه كرد، وى سخت تحت تأثیر این صداى خوش و نواختن سهتار قرار مىگیرد، از همین زمان به موسیقى علاقمند مىشود و تصمیم مىگیرد كه نواختن ساز را بیاموزد و این چنین وى به طرف موسیقى و فراگیرى علم آن مىرود. چندى بعد كه خانم پوران شجیعى دختر خالهى وى كه بعداً از استادان بزرگ دانشگاه اصفهان گردید، نزد استاد عالیقدرى به نام اسماعیل زرینفر (شرح احوال این استاد قبلاً در همین كتاب آمد) براى فراگیرى ویولن ثبت نام مىكند و روزها به جهت این كه این خانم تنها به كلاس نرود، محمد كه كودكى بیش نبود همراه وى به كلاس استاد مىرفت و ساعتها به تعلیم و تدریس استاد كه به دختر خالهاش مىداد گوش فرامىداد و این امكان بسیار مناسب دیگرى بود كه براى وى فراهم گردیده بود تا هرچه بیشتر این كودك به فكر فراگیرى و نواختن و ویولن ساز مورد علاقهاش بیفتد.
به سال 1314 كه تدریس موسیقى در مدارس به مرحلهى اجرا درآمد، صداى ویولن معلم موسیقى چنان در روحیهى او اثر گذاشت كه مىشود گفت مانند جرقهاى بود كه به انبار باروتى زده شود، لذا بلافاصله نزد پدرش مىآید و از ایشان خواهش مىكند ویولنى براى وى تهیه كند تا بتواند نزد استادى به فراگیرى و نواختن این ساز برود.
پدرش حاج میرزا على كه عازم سفر در ایام عید نوروز به شهرهاى تهران، اصفهان و شیراز بود، در جواب به وى مىگوید از اصفهان یا شیراز برایش ویولن خریده و به عنوان سوغات برایش خواهد آورد. حاج میرزا على، پس از مراجعت از سفر خواهش پسر را اجابت و ویولنى براى وى آورد كه از این به بعد محمد مرتب با آن در خلوت راز و نیاز مىكرد و این وضع ادامه داشت تا سال تأسیس رادیو تهران و پخش موسیقى ملى ایران. او تصمیم مىگیرد كه ساز را به طور اصولى نزد استاد بیاموزد لذا بنا به توصیه و تشویق پدر نزد آقاى اسماعیل زرینفر كه از معلمین خوب و دلسوز بود مىرود و اقدام به فراگیرى و تعلیم مىكند، پس از چندى وى به قدرى مورد تشویق معلمش قرار مىگیرد كه از مدت بیست و چهار ساعت بدون اغراق مدت ده ساعت را به تمرین مىپردازد.
ذوق و استعداد فوقالعادهى وى و داشتن معلم و استادى دلسوز و چیرهدست موجب گردید كه محمد میرنقیبى در این راه به سرعت مدارج ترقى را بپیماید به طورى كه وى هنوز كلاس سوم متوسطه را به پایان نرسانده بود كه از طرف وزارت فرهنگ وقت براى همكارى در رشته سرود و موسیقى جهت تدریس در مدارس دعوت به همكارى مىشود و از سال 1323 همكارى وى با این وزارتخانه آغاز مىگردد، تا این كه بنا به توصیه دوستانش براى فراگیرى و كسب معلومات بیشتر از استادان مختلف و سبكهاى گوناگون ایشان در اقیانوس بیكران موسیقى سنتى ایران، در سال 1326 به تهران منتقل و علاوه بر تدریس موسیقى در مدارس، به محضر اساتیدى چون: استاد ابوالحسن صبا جهت ویولن و استاد روحاللَّه خالقى جهت تئورى موسیقى و على محمد خادم میثاق و فراگیرى تكنیك صحیح ویولن نزد روبیك گریگوریان به فراگیرى سلفژ راه یافت و به تحصیل موسیقى پرداخت.
پس از چندى بنا به تشویق و حمایت روحاللَّه خالقى، استاد بزرگوارى كه همیشه مشوق و حامى هنرمندان بود، در اركستر انجمن موسیقى ملى به نوازندگى مىپردازد و از همین تاریخ نیز بنا به توصیهى ایشان در سلك نوازندگان تكنواز رادیو قرار مىگیرد و سپس نوازندگى در اركسترهاى رادیو و رهبرى اركستر و مدیر دفتر شوراى موسیقى و سرپرستى برنامههاى «گلها» را به عهده مىگیرد و چندین آهنگ موزون و جالب نیز براى «گلها» مىسازد كه جزو بهترینها مىباشد و باید از «گلها»ى شماره 555 و «گلها»ى 564 و «گلها»ى شماره 567 و غیره نام برد.
وى در سال 1330، یعنى دو سال بعد از تأسیس هنرستان موسیقى باز هم به دعوت مرحوم روحاللَّه خالقى در این هنرستان مشغول به كار مىشود و در سال 1342 كه آقاى حسین دهلوى به ریاست هنرستان عالى موسیقى منصوب مىشود وى نیز به سمت ناظم و سرپرست هنرستان عالى موسیقى ملى منصوب و همكارى صمیمانهاى جهت اهداف و پیشبرد هنرستان بین آن به وجود مىآید.
محمد میرنقیبى، در كنسرتهاى متعددى كه به نفع مؤسسات فرهنگى آموزشى و بیمارستانها و امور خیریه و غیره بارها شركت كرده و همراه با آقایان: محمود ذوالفنون، فرهنگ شریف، محمود رحمانىپور، مجید نجاحى، ناصر مسعودى، آندرانیك و غیره مسافرتهایى جهت شناساندن موسیقى اصیل ایران به كشورهاى: پاكستان، آلمان، انگلستان، آمریكا، آرژانتین و برزیل نموده و در كلاس خصوصى شاگردان خوبى تربیت كرده كه امید است در آینده جا و مكانى شامخ براى خود در موسیقى ایران بیابند. اسماعیل زرینفر، استاد عالیقدر ویولن و یكى از معلمین هنرستان عالى موسیقى درباره میرنقیبى مىگوید: «میرنقیبى كودكى كمرو بود به طورى كه خجالت مىكشید حتى سؤال دروس خود را بنماید، ولى بسیار بااستعداد و سرشار از نبوغ و در رشته موسیقى و درك آن، استعدادى شگرف داشت، اما افسوس كه محیط آن روز ایران مانند اروپا جهت رشد استعدادهاى نهفته اشخاص آماده نبود و استعدادها آن طور كه باید و شاید شكوفا نمىگردید و میرنقیبى هم از كل استعداد خدادادىاش بهره نگرفت؛ با توجه به این امر، محمد میرنقیبى در موسیقى اصیل ایران و احیاء و خدمت به آن سهمى در خور خود دارد و باید به آن ارج نهاد».
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.